المسلسل الصيني “انطلق” | “Go Ahead” مترجم عربي الحلقة 16 مسلسلات “ستيفن” بطل “مسلسل تزلج في الحب”

[به نام خانواده] [قسمت 16] چرا آوردیش اینجا؟ میارمش اینجا که نودل بخوریم برگشتین بذار معرفیتون کنم …این ران عه نه ژنگ ژنگ دوست جیان جیان خیلی وقته همو میشناسن، مگه نه؟ آره عمو لی، من گرسنه ام لطفا یه کاسه نودل ماهی برام بیارین ماهی امروز تموم شد نودل گوشت با گوله ماهی میخوای؟

منم میخوام باشه، دو کاسه نودل پس یکم صبر کنید صبر کنید برادر هه، برو اونطرف همینجا راحتم برو اونطرف چرا اینجوری میکنی؟ این برادر لینگه اینم برادر هه اینم دوست پسرم ژنگ شو ران شماها نماد پاکی کودکی هستین !وای جیان جیان !حالا افکارت رو میفهمم نه نه فرق داره

افکار من با افکار تو که درباره خدایان زنه، قابل قیاس نیست کار من یه جورایی روی گرمای بعد عمل تمرکز داره نه تب ای که بخاطر زندگی اینجاد میشه پیچیده نیست هردوشون یه عنصر مشترک دارن هرچقدر گرمات بالا تر باشه هسته گرماش بیشتر میشه من کارم تو پیدا کردن گرمای ظاهری خوبه

و تو خیلی خوب خاکستری که بعد از سوختن ایجاد میشه رو میبینی تو کارت همیشه یه تجلایی از زیبایی هست ولی حسی که به آدم منتقل میکنه خیلی شکننده اس انگار که روی یخ راه میری درسته زیبایی شکننده اس کار تو هم همین حسو داره چی دارن میگن؟

ولی من بیشتر دوست دارم زیبایی ابدی رو نشون بدم هیچی ابدی نیست تو این دنیا آخر و عاقبت همه چیز فنا ست فنا ابدیه ولی فنا زیبایی نداره فنا فقط فنا ست ببخشید فکر نکنم اولین بار باشه که همو میبینید درسته در اصل دفعه دومه دفعه قبل تو نمایشگاه مجسمه بود

یکم سو تفاهم شد چون یه نفر صداش کرد، شناختمش ولی اون منو نشناخت پس بعد از اینکه جیان جیان رو دیدی ازش خواستی که باهات باشه درسته روحیه عالی و خون گرم واقعا خوشم اومد مرسی خب دقیقا از چیش خوشت میاد؟ درواقع تا الان چیزی ازش نبوده که بدم بیاد منم همینطور

به نظرم ران از همه نظر خوبه با هم کلی تفاهم هم داریم نودل خوشمزه اس، مگه نه؟ آره، خیلی شام ماهی داریم؟ بخاطر بوش اومدی خونه؟ عمو لینگ جیان جیان دستاتون رو بشورین و بیاین دستتو بشور ژنگ رو تا ایستگاه اتوبوس بردی؟ آره بهت گفتم که بهش بگی بیاد اینجا شام بخوره

اینجا کلی آدم هست خوب نیست اینطوری راحت نیست به نظرم خیلی هم راحت بود یه کاسه نودل گوشت خورد و گلوله ماهی اضافه هم خواست چون بابا خیلی خوب درستش میکنه به نظرم نیت خوبی نداره عمو لینگ، خودت قضاوت کن ،اون مثلا دوست پسرش قرار بود دیروز بیاد کافه ی من و آخرش

تو راه که داشته باسن دخترای مردمو دید میزده، بهش الهام شده و برگشته خونه اش اینجوری نگو تو از کجا میدونی؟ خودش گفت انقد چرت و پرت نگو تو چیزی نمیدونی الهام برای خلاق بودن خیلی لازمه درباره مجسمه سازی ما چیزی نمیدونیم ولی ژیجیو راست میگه اون فقط از ظاهرت خوشش میاد

و هنوز بزرگ نشده چند ساله از دانشگاه فارغ التحصیل شده ولی هنوز به پدر و مادرش تکیه کرده شرایط خانواده اش خوبه حتی پولی که باهاش برات بستنی خرید هم از باباش گرفته واقعا مشکلی نداری؟ بسه دیگه تمومش کن غذا بخورین هنرمندا به غذا احتیاج ندارن؟ همین الانشم داری خرج دوستات رو میدی

میخوای از این به بعد خرج اونم بدی؟ اینجوری تمومی نداره اونقدر هم جدی نیست اصلا نگاهش کن به نظرت از تو بهتره؟ !بسه دیگه غذا بخورین خیلی خب بهش زنگ بزن و باهاش بهم بزن دیوونه ای؟ باهاش بهم بزن چرا اینجوری با خواهرت حرف میزنی؟ بهت گفتم باهاش بهم بزن

به نظرم منم باید باهاش بهم بزنه چرا؟ برای چی به خودتون حق میدین که تو زندگیم دخالت کنید؟ خب جیان جیان برادرات بخاطر خوبی خودت اینجوری میگن من خوبم واقعا مشکلی ندارم وقتی اینجا نبودن هم خیلی خوب بودم کلی دوست داشتم و چیزای مورد علاقه ام رو پیدا کردم هرروز خوشحال بودم

حالا که برگشتین میخواین بهم یادآوری کنید که وجود دارین، آره؟ حتی به پلیس زنگ زدین گوشیت رو جواب نمیدادی حرفایی که تو صفحه اش گفته بود خیلی عجیب بود همینطوریش هم خیلی تو زندگیم تاثیر گذاشتین اصلا متوجه شدین؟ راستش همه اش بخاطر خودت بود مرسی ولی به نگرانیتون احتیاج ندارم

فقط سرتون تو زندگی خودتون باشه همین کافیه اگه دندون درد داشته باشم خودم میتونم برم دکتر و همه دندون پزشکا مثل همن اگه بخوام کیک بخورم خودم میتونم بخرم همه جا مغازه دسر هست واقعا لازم نیست اینکارا رو واسم انجام بدین شما اصلا برادر های واقعیم نیستین اصلا رابطه ما قانونی نیست

شما اصلا ربطی به من ندارین فهمیدین؟ جیان جیان، حواست باشه چی میگی از همون اول که برگشتیم میخواستی اینا رو بگی، آره؟ الان خودتو خالی کردی نمیخواستم انقد رک باشم خودتون مجبورم کردین لینگ شیائو به دل نگیر بابا، عمو لی، شما غذاتون رو بخورین من میرم خونه لینگ شیائو لینگ شیائو

ببین چیکار کردی جیان جیان چه برادر واقعیت باشن چه نه شما با هم بزرگ شدین یعنی این هیچ معنی ای نداره؟ برام بخر دیگه دندون درد نداری؟ حالم خوبه بخر نه بریم خونه یدونه بخر دیگه چیزی نمیشه بریم خونه این که طعم عناب داره خوبه این طعم عسله برادر لینگ یدونه بخر دیگه

لطفا فقط یکی یدونه بخر واسم بریم خونه میای یا نه؟ اول یدونه بخر تا بیام میای یا نه؟ !نه تا سه میشمارم اگه نیای خودم میرم یک دو سه جیان جیان جیان جیان عمو اون دختره که باهام بود رو ندیدی؟ جیان جیان جیان جیان جیان جیان !ولم کن جیان جیان، کجایی؟ !اینجام اینجام

جیان جیان چیکار میکنید؟ !ولم کن! برادر لینگ ولم کن !خواهرمو ول کن ولش کن ! دستتو بکش !ولش کن !کمک! کمک برادرمو نزن !کمک ولم کن چیکار میکنید؟ بچه هارو ول کنید چی شده؟ !زنگ بزنید پلیس خداروشکر حالت خوبه اگه چیزیت میشد چیکار میتونستم بکنم؟

هایچائو، واقعا باید از لینگ شیائو و هپینگ تشکر کنی پسرم شجاعه پسر خوب آفرین خیلی ممنون ممنونم هپینگ ممنونم هایچائو. لازم نیست وظیفه امه جیان جیان نظرتون چیه؟ خاله جیان، میشه شاهد باشی؟ جیان جیان، اون دیگه عموت نیست اون پدر خونده اته به پدر خونده ات احترام بذار پدر خونده نه نه

جیان جیان از این به بعد، تو مثل دختر خودمی عالیه برادر لینگ شیائو امروز تو و خانواده مون رو نجات داد از این به بعد اون برادرته، باشه؟ بهش بگو برادر برادر خواهر برادر خواهر برادر خواهر بسه بسه دیگه بلند شین هایچائو. هپینگ شما واقعا یه خانواده هستین

حتی میتونید بعدا با هم نامزدشون کنید، مگه نه؟ درسته حتی به هم احترام هم گذاشتن آره خیلی خوبه چرا دنبالم میای؟ ببخشید تو کار اشتباهی نکردی لازم نیست معذرت خواهی کنی نه واقعا متاسفم نمیدونستم انقد ازمون متنفری ازت متنفر نیستم …فقط زندگیم الان واقعا خوبه وقتی دبیرستانت تموم شد

و با خانواده ات رفتی اصلا روم تاثیر روانی نذاشت اصلا درسته به موقع برنگشتین و من یکم عصبانی بودم ولی درک میکردم شما بهم مدیون نیستین پس لازم نیست چیزیو جبران کنید کاری که الان میکنید تاثیر روانی بیشتری روم میزاره اینجوری نیست ما بهت مدیونیم برادر هه دیگه گذشته

میخواین منو دوباره به اون بچه ی تنهای قدیم تبدیل کنید؟ ،حتی اگه تمام مدت هم کنارم بودین من دیگه بیشتر از بیست سالمه نمیتونم کل روز بچسبم به برادرام …پس منظورت چیه؟ …تو دیگه مارو نمیخوای؟ مگه واضح حرف نزدم؟ میتونی عصبانی باشی میتونی نادیده ام بگیری …ولی نمیتونی ولم کنی

به من ربطی نداره میتونید برگردین خونه های خودتون اولین باره میبینم جیان جیان انقد از برادراش عصبانی میشه پس اون دفعه رو یادت رفته وقتی ژیجیو و لینگ شیائو میخواستن برن جیان جیان خیلی عصبی بود خونه مامان بزرگش قایم شد و اصلا بدرقه شون نکرد حتی جواب تماساشون هم نمیداد

چند ماه طول کشید تا عادت کنه ولی آخرش حل شد میدونی برادراش خیلی دوسش دارن ولی امروز تقصیر لینگ شیائو بود حرفاش خیلی بد بود ولی واقعا نگران بود که اون پسره جیان جیان رو اذیت کنه جیان جیان دیگه بزرگ شده بعد اینهمه سال هنوز مثل بچه ها باهاش رفتار میکنه

مگه میشه جیان جیان اینجوری راحت باشه؟ درسته چیکار کنیم؟ چیو؟ نمیخوای کاری کنی؟ مگه میشه؟ دیگه بزرگ شدن و نظرات خودشون رو دارن مشکلاتشون رو خودشون باید حل کنن هرچقدر دخالت کنی، بیشتر اذیتشون میکنی اولین باریه که بعد اینهمه سال جیان جیان دوست پسر داره خیلی مهمه همینجوری میخوای ولش کنی؟

یعنی واقعا اهمیت نمیدی راست میگی چطوره باهاش حرف بزنی؟ لوبیا ها واسه نودل فرداس، آره؟ تو چرا انقد اهمیت میدی؟ درست پاک کن …من گفتم پاک کن پسر گفت که خیلی جا به جا میشه بعد این همه رفت و آمد دیگه نمیدونه خونه اش کجاست اگه میتونست مثل ماهی آزاد باشه

دیگه اذیت نمیشد نور فانوس ها خیلی زیبا بود ولی خونه آروم آروم بود !بیا بیا اینجا زندگی کنیم کیه؟ هه ژیجیو؟ اومدم صبحونه درست کنم خیلی زوده تازه ساعت هفته با اینکه من بیدار شدم لی جیان جیان ساعت هشت یا دیرتر بیدار میشه اشکال نداره وقتی تموم بشه

باید برم مغازه کیک درست کنم چه مهربونی کلی توت فرنگی خریدی فقط یدونه میتونی بخوری برای جیان جیان خریدمش چیه؟ به لینگ شیائو که چیزی نگفتی، مگه نه؟ میخوای من جات برم اعتراف کنم؟ نه اصلا خوبه هنوز میخوام باهاش تو یه رابطه غیر رسمی باشم یعنی الان با هم رابطه دارین؟

صداتو بیار پایین همه جا جار نزن دارم آشپزی میکنم دارین لاس میزنید؟ تازه اول صبحه تنهاتون میذارم بیدار شدی؟ وای امروز نون داریم صبحونه خوبیه، مگه نه؟ یهو دلم درد گرفت شما بخورین من میرم از صبح داری آشپزی میکنی اول یه چیزی بخور نه مرسی من به ژیجیو گفتم حتما پسره خیلی احساساتیه

جدیدا عشقای مجازی خیلی زیاد شده تقصیر لینگ شیائو و ژیجیو نیست رفتار ران تو اینترنت خیلی عجیبه یهو تصمیم گرفتین برین سر قرار و تو گوشیت رو جواب نمیدادی منم خیلی نگرانت بودم یادمه وقتی دبیرستانی بودیم لینگ شیائو خیلی حواسش بهت بود حالا که از اینترنت دوست پسر پیدا کرده

چطوری ممکنه نگران نباشه؟ راستی جیان جیان اولین بار بود که قرار میذاشتین چرا بردیش پیش بابات؟ پیش بابام؟ خودش میدونست بابام رستوران نودل داره و میخواست نودلش رو بخوره بازم یعنی رفته دیدن بابات اون دفعه ران قرار بود بیاد پیشت ولی چون تو راه بهش الهام شده بود، برگشت

ای کیو تون عادیه دیگه؟ لی جیان جیان عشق مجازیت دیگه واقعی شده چه حسی داری؟ عالی خیلی تفاهم داریم وقتی میبینیش قلبت تند تند میزنه؟ وقتی بردیش پیش بابات استرس داشتی؟ نگران بودی که بابات ازش خوشش نیاد؟ ببین داره فکر میکنه میدونستم که دوسش نداری ،اگه دوسش داشتی چطور ممکن بود

بار اول ببریش پیش بابات؟ مگه نباید از استرس سکته میکردی؟ واقعا کم داری که همچین عشق مجازی ای رو شروع کردی اون اصلا نمیدونه فرق علاقه دوستانه با عشق چیه همون اولش، شک کردم که توهم عشق زده باشه اون به جز چوب چیز دیگه ای نمیبینه اگه میتونست جوابتو بده عجیب بود

آره اگه از کسی خوشت بیاد انقد خونسرد نیستی اگه واقعی باشه، همه اش تو فکر اونی درسته انگار که هزار ساله دوسش داری و تا پایان دنیا عشقت تمومی نداره پایان دنیا؟ مزخرفه من به پایان دنیا احتیاج ندارم یه زندگی نرمال و شیرین کافیه

مامان و بابام سر قرار از پیش تعیین شده همدیگه رو دیدن اولش فکر میکردن نمیتونن با هم یه زندگی تشکیل بدن ولی بعدش خوب شدن به هر حال ما هم میتونیم کم کم بهم علاقه پیدا کنیم جدیدا خلاقیتم افتضاح شده شنیدم عشق آدمو خلاق میکنه بخاطر خلاقیت عاشق شدی؟ شاید باعث الهامم بشه

از وقتی اومدن اینجا یه ریز زنگ میزنن من باز میکنم …صبح صبح بخیر مینگیو مامان همونجوری نگاهم نکن کمک کن خیلی سنگینه مامان، چرا اول صبح اومدی اینجا؟ باید بهم میگفتی اگه خونه نبودم چی؟ هنوز هشت نشده انقد زود نمیری جایی !بهمون حمله شده اتاقم داغونه دفعه قبل جای پارک پیدا نکردم

ایندفعه تاکسی گرفتم خیلی راحت تره همه تون هستین سلام خاله جین صبح بخیر خاله جین سلام دارین صبحونه میخورین خوبه، خیلی سالمه مامان، صبحونه خوردی؟ مرسی من خوردم شما بخورین نوش جان بخور چندتا میوه خوب واستون گرفتم حتما هرروز میوه بخورین دیروز کلی گوشت گاو و سس سویا درست کردم اشتها آوره؟

یه سس دیگه هم درست کردم میزارمش تو یخچال این یکی هم سس باربیکیو عه که مادربزرگت درست کرده نه مامان تانگ چان بهش حساسیت داره اینجا از این سسه نمیخوریم هیچکس به سس باربیکیو حساسیت نداره تانگ چان، احتمالا به یه چیز دیگه حساسیت داری درسته گلوله ماهی هم آوردم میذارمش تو یخچال

دوتا کیسه قابل بازیافت هم هست میذارمش تو کابینت بهتره برای محافظت از طبیعت از اینا استفاده کنید فهمیدین؟ بله مامان بذار کمکت کنم نمیخواد بشین صبحونه ات رو بخور خودم میتونم خاله جین هیج وقت تغییر نمیکنه یه کوچولو هم عوض نشده تحمل کنید دخترا امروز خاله جین کلی درباره معایب عشق سخنرانی میکنه

ببخشید ببخشید درباره چی حرف میزنید؟ ممنون خاله جین خواهش میکنم اگه دوست داشته باشین بیشتر میام اینجا و واستون کلی غذا میارم باشه بیاین صبحونه مون رو بخوریم گرد و خاک زمین رو باید زود به زود تمیز کنی باید بیشتر بیام اینجا چرا ریزش مو پیدا کردی؟

حتی بخاطر کارت هم، خیلی بیدار نمون وگرنه همه موهات میریزه خداروشکر هنوز کلی لباس داری تنها چیزیت که شبیه دختراس همینه دیگه بزرگ شدی چرا هنوز لباس صورتی میپوشی؟ یکم مجله مد بخون مامان، خودت همیشه لباس صورتی واسم میخریدی من کی واست لباس صورتی خریدم؟ هروقت باهات میرم خرید لباس خودت انتخاب میکنی

خودت خواستی اینو بخری مامان، میشه انقد از نظراتم ایراد نگیری؟ من بهت اهمیت میدم اصلا ممنون نیستی خاله جین، خودم انجام میدم خودم میتونم لازم نیست لازم نیست انقد تعارف کنی تو از پچگیت مادرت رو از دست دادی هیچکس ازت مراقب نکرده تو و مینگیو دوست صمیمی هستین و یه جورایی من مادرتم

انقد هم بیچاره نیستم بابای من هم واسم پدره و هم مادر فرقی نداره دختر بیچاره از بچگیت عشق رو تجربه نکردی اصلا نمیدونی که پدر و مادر با هم فرق میکنن اشکال نداره تو منو داری خیلی خب برو بیرون خودم تمیز میکنم تانگ چان فراموشش کن بهتره خودت اتاقتو تمیز کنی

واقعا از پسش بر نمیام خاله جین، لازم نیست کمکم کنی وظیفه شما نیست با اینکه ظاهرش بهم ریخته اس تو قلب من، خیلی مرتبه دفعه قبل که اتاقمو تمیز کردین نمیتونستم وسایلمو پیدا کنم تانگ چان، فکر نکن دارم غر میزنم ولی تو درآمدت زیاد نیست همه پولتو خرج لباس و لوازم آرایش نکن

بهترین چیز واسه دخترا درس خوندنه خاله جین، این لباسا رو بخاطر کارم خریدم اینم کاره؟ خودتو میزنی جای مادر بچه و میری جلسه اولیا مربیان دراصل کلاه گذاستن سر بقیه نیست؟ تو خوشگلی و وقتی بچه بودی یه ستاره بودی الان بزرگ شدی چرا ادامه اش نمیدی؟ مامان بذار برسونمت

نمیخواد، ماشین تو خیلی داغونه با اینکه رانندگی دوست داری سوارش شدن خیلی خجالت آوره چرا بهم نگفتی که میخوای ماشین بخری؟ چطوره بفروشیش؟ بهت پول میدم که بهترشو بخری مرسی همین خوبه ماشین نشون میده تو چه وضعیتی هستی اگه سوار یه ماشین خوب بشی کسی جرات نمیکنه اذیتت کنه

مامان، میخوام یه چیزی بهت بگم بگو به نظرم منم خوب نیست که من یه کارمند دائمی نیستم توی شبکه تلویزیونی مون یه فرصتی هست میخوان تو نیمه دوم سال دوتا خبرنگار توی بجینگ کار کنن …پس منم میخوام برم نمیخواد بجینگ خیلی از اینجا دوره تازه، آلودگی صوتیش زیاده و هواش هم بده

کسی هم اونجا نمیشناسی اینجوری خیالم راحت نیست اصلا نمیشه خیلی از همکلاسی هام اونجان و بعدا برمیگردم فقط دو ساله قشنگ بهش فکر کن وقتی دو سال دیگه از بجینگ بیای، 27 سالته تازه بعدش باید یه دوست پسر پیدا کنی تازه کلی وقت میبره که بفهمید مناسب هم هستین یا نه

اونوقت کی میخوای ازدواج کنی؟ کی میخوای بچه دار بشی؟ این چیزا خودشون تو زندگی اتفاق میوفتن کی همچین چیزی گفته؟ باید با برنامه پیش بری آتشفشان، من رفتم رفتم سر کار مرسی ولی به نگرانیتون احتیاج ندارم فقط سرتون تو زندگی خودتون باشه همین کافیه اگه دندون درد داشته باشم خودم میتونم برم دکتر و همه دندون پزشکا مثل همن اگه بخوام کیک بخورم خودم میتونم بخرم همه جا مغازه دسر هست واقعا لازم نیست اینکارا رو واسم انجام بدین شما اصلا برادر های واقعیم نیستین

اصلا رابطه ما قانونی نیست شما اصلا ربطی به من ندارین فهمیدین؟ بده ببینم یه خواهر دیگه هم داری بدش به من جین می یانگ فامیلی تون یکی نیست سلام، لینگ هپینگ هستم چن تینگ ام تویی چن تینگ خیلی وقته خبری ازت نشنیدم همه چیز خوبه؟ خوبه همه چیز خوبه از لینگ شیائو شنیدم

که خیلی حالت خوب نیست یه مریضی قدیمیه چیزی نیست بازم باید حواست باشه نباید چیز سرد بخوری بازم خیلی جدیه باشه ممنون لینگ شیائو هستش؟ من تو اداره پلیسم لینگ شیائو بیمارستانه چرا تو بیمارستان؟ مریضه؟ تا غذا آماده نشه نمیای نصف کاسه رو پر کنم یا کلشو؟ زحمت نکش اشتها ندارم چیزی نمیخورم

چی شده؟ عمو لی اگه کاری ندارید من میرم باشه لطفا تابلوی مغازه بسته اس رو بزار باشه تو راه مراقب باش بگو ببینم چی شده؟ چن تینگ بهم زنگ زد کی؟ مادر لینگ شیائو هنوز حرف میزنید؟ نه اصلا از وقتی لینگ شیائو رفت سنگاپور اصلا حرف نزدیم برای همین امروز که زنگ زد

تعجب کردم درسته منم فراموشش کردم چی میخواست؟ اینطور که میگفت انگار نمیدونست لینگ شیائو اینجا کار داره فکر کرده فقط اومده دیدن من در اصل منظورش این بود که به لینگ شیائو بگم برگرده ببین چیکار میکنه وقتی برگشت هیچی بهم نگفت چرا بچه رو سرزنش میکنی؟ خودت که میدونی چن تینگ چه آدمیه

واقعا واسم عجیب بود که چن تینگ انقد راحت گذاشته بیاد همه اش تقصیر خودمونه گذاشتیم بچه انقد سختی بکشه گفتنش الان فایده ای نداره به هر حال به نظرم باید با لینگ شیائو حرف بزنی باید قشنگ درباره اش صحبت کنید چی بگم؟ دیگه باهام خیلی حرف نمیزنه دوست داره با تو حرف بزنه

چطوره باهاش حرف بزنی؟ تو مسائل دیگه میتونم دخالت کنم ولی درباره این، پدر واقعیش باید باهاش صحبت کنه حالا من شدم پدر واقعی پس چرا هی بهش میگی پسرم پسرم؟ مگه باباش نیستی؟ حتی اگه بخوام هم نمیتونم دخالت کنم باهاش حرف بزن من کاری نمیتونم بکنم باهاش حرف بزن یکم نمکش زیاده

انقد نخور چیکار میکنی؟ چرا تو اتاقت نمیخوابی؟ خواب نیستم دارم تلویزیون میبینم راستی امروز با جیان جیان حرف زدی؟ نه باید این رفتارت که زود جوش میاری رو درست کنی به عنوان برادر باید پوست کلفت باشیم منو ببین اگه زمان بچگیم خجالتی بودم الان بی خانمان بودم تو که میشناسیش

اون بخاطر اخلاقی که داره تحملش کمه با جنبه باش به هرحال، اینکه بهش مدیونیم حقیقت داره چرا لباس منو پوشیدی؟ مال توعه؟ فکر کردم واسه خودمه منم همین شکلیش رو دارم کفشای خودته؟ تو که کمبود ویتامین بی نداری، ها؟ خوبه که نداری همینجوری پرسیدم بیخیال مگه وقتی بچه بودیم تو واسه منو نمیپوشیدی؟

میتونی همه کفشامو بپوشی ولی به اونی که جیان جیان واسم خریده دست نزن من باید اینو بگم لباسی که واسم فرستاده رو نپوش من یه بارم نپوشیده بودمش ولی تو قبلا از کفشه استفاده کرده بودی برو بخواب من اومدم چرا دوباره میوه خریدی؟ !گیلاسه ژیجیو واست خریده !ببین چه آدم بی شعوریه

بعد جلسه اولیا مربیان بخاطر مهربونی پسرشو بردم بیرون چند یوان واسه وسایل بازی دادم و چند یوان هم براش غذا خریدم حالا اشکال نداره ازم تشکر نکرده ولی امتیاز م رو متوسط زده دلیلشم اینه که وقت پسرشو که واسه حل تمریناش بوده، تلف کردم چرا انقد بیشعوره؟ دلیلش اینه که

اون ازت خواسته تو جلسه اولیا شرکت کنی ازت نخواسته بچه رو ببری خوش گذرونی من خواستم مهربونی کنم اونوقت اون بد برداشت کرده تو فکر میکنی مهربونی کردی اون اینجوری فکر نمیکنه تو فقط دردسر درست کردی اصلا انسانیت نداری؟ من انسانیت ندارم؟ من اجاره نصف سال این خونه رو دادم اونوقت انسانیت ندارم

پریوده؟ بیدار شدی برادرت ساعت شش اومد اینجا و بعد آشپزی رفت قیافه اش خیلی آویزون بود شما دوتا چتونه؟ بیا صبحونه بخور باید بری بیمارستان که عصب کشی کنی میتونی ساعت 10:30 راه بیوفتی بعد تموم شدن کار دندونم مستقیم میرم استودیو منم بعدش میرسم باشه دفعه بعد باهات میام دندون پزشکی

و به برادرت میگم دندونام رو چک کنه بعدا درباره اش حرف میزنیم میرم دندونام رو معاینه کنم بای بای بای بای سلام، از این طرف برادرت الان یه بیمار دیگه داره گفت من کارتو انجام بدم گفت تا وقتی دکتر خوب باشه مشکلی نداری واقعا کینه ایه چی گفتی؟ هیچی ممنون شیشی

برادرت به دانشگاه سنگاپور رفته بخاطر اینکه مامانش اونجاس؟ به باباش نزدیک تره یا مامانش؟ یه اندازه اس نمیخواد ازش تعریف کنی بر اساس تحقیقاتم احتمالا به هیچکس نزدیک نیست ولی خیلی با بچه ها خوب رفتار میکنه هروقت بیمار کودک داریم میفرستیمش پیش اون همین دیروز فهمیدم که تو سنگاپور یه خواهر داره

خیلی ازش کوچیک تره پس بخاطر همینه تجربه اش زیاده تاحالا خواهرشو دیدی؟ چندباری دیدمش …برادرت شیشی، من بعدش قرار دارم خیلی که طول نمیکشه، درسته؟ نه، خیلی طول نمیکشه دنبالم بیاین یه جوری نگاه میکنه انگار بهش بدهکارم تو نمایشگاه قبلی بیشتر از همه کار شما و خانم لی تحت تاثیر قرارم داد

خیلی کار زیبایی بود پاکی دوران کودکی به گذشته معنی میده رویای عشق به معنی بزرگ شدنه خیلی جالب بود منم از اون کار خیلی خوشم اومد وقتی بهم الهام شد اصلا خوابم نمیبرد ران بیشتر بیا اینجا میشه آیدی پیجت رو بدی؟ حتما ران با چیزی که فکر میکردم فرق داره فکر میکردی چجوریه؟

فکر میکردم یه مرد عصبی با موهای بلنده و یه استایل سرد و مشکی داره فکر نمیکردم انقد مرد خوبی باشه یعنی بقیه با دیدن صفحه ام اینجوری فکر میکنن؟ پس واسه همین برادرات فکر میکردن خطرناکم برادر؟ مگه تک فرزند نیستی؟ هستم با همدیگه بزرگ شدیم ولی رابطه خونی نداریم

اون مجسمه پاکی کودکی درباره اوناس رفته بودن خارج درس بخونن تازه برگشتن چند روز پیش فهمیدن که جیان جیان پیش منه و گوشی جیان جیان خراب شده بود انقد نگران شده بودن که به پلیس زنگ زدن پلیس؟ دیگه زیادی نیست؟ برادرات حتما خیلی غیرتی ان حتما نه اینجوری نیست وقتی بچه بودم

نزدیک بود جلوی برادرم منو بدزدن دلیلش اینه بخاطر همین سریع نگران میشه برادرات خودشون هم خواهر و برادر دارن؟ آره ….خب اونا خیلی گرسنه ام. شما چی؟ بریم شام بخوریم مهمون من بریم بریم چرا قبلا نگفته بودی؟ مهم نیست چی میخوری؟