المسلسل الصيني “انطلق” | “Go Ahead” مترجم عربي الحلقة 29 مسلسلات “ستيفن” بطل “مسلسل تزلج في الحب”

[به نام خانواده] [قسمت 29] این روزا چیکار میکنی؟ هیچی بوی گند میدی خودت بوی گند میدی چرا حرف نمیزنی؟ نمیخوام اگه حرف بزنم قاطی میکنی حرف بزن اینجوری بدتره تا کی میخوای اینجوری باشی؟ همه کارتو خودت تنهایی میکنی ترجیح میدی از بانک پول قرض بگیری به جای اینکه از من پول بگیری

اصلا ما خانواده ایم؟ احمق نباش معلومه که هستیم من همیشه اعتقاد داشتم اونایی که ارتباط خونی دارن حتما خانواده نیستن در اصل اونایی که همو دوست دارن و کنار هم شادن خانواده هستن پس باید ازدواج کنن ازدواج اونارو موقتا یه خانواده میکنه وقتی دیگه همدیگه رو شاد نکنن و دوست نداشته باشن

باید از هم طلاق بگیرن مثل خاله هه می و ژائو هواگوانگ بابا لینگ و خاله چن تینگ الان با هم غریبه ان، مگه نه؟ حتی از نظر تو، ژائو هواگوانگ بابات نیست بابامون بابای توعه اگه رابطه ات با خانواده ات سرد بشه با ارتباط خونی هم نمیشه درستش کرد مثل یه بادبادک

همینجوری میبریش بیرون و میذاری باد هرجا دلش میخواد ببرش بعدش یه دفعه نخش پاره میشه وقتی تو و برادر لینگ رفته بودین ما هم از هم دور نشده بودیم؟ میدونی مشکل چیه؟ ما برنگشتیم نه مشکل اینه به همدیگه واقعیت رو نگفتیم در اصل خوشحالی بعد از درد خودشو نشون میده بدون درد

خوشحالی بی معنی میشه تو صفحه ژانگ شو ران نوشته بود بعد کلی فکر کردن بهش رسیدیم راستش من قصدی ندارم فقط نمیخوام با گفتن سختی هام تو رو ناراحت کنم الانشم چون نگرانتم ناراحتم تو باهام حرف نمیزنی همین ناراحتم میکنه !جدی میگم من خیلی شکننده ام همه اش فکر و ذکرم اینه که

برادرم تنهایی داره سختی میکشه و خودشو عذاب میده اینجوری قلبم میشکنه زندگی کوفتم میشه نکن ژیجیو چته؟ دوباره شروع کردی چرا زندگی کوفتت بشه؟ دیدم هرروز عین چی غذا میخوری دیدی؟ از کجا؟ من که تورو ندیدم از تو پیجت استودیو ت گذاشته بود خدایی اون چی بود؟ خیلی برنج میخوری

خوک هم انقد غذا نمیخوره ببین دوباره باهام بدجنس شدی انگار از اول هدفت این بوده که با من ازدواج کنی هه ژیجیو یعنی نمیتونم چند روز واسه اینکه منو به لینگ شیائو ترجیح دادی ناراحت باشم؟ اگه خوشحال باشم یعنی دیوونه ام آره خب حالا چند روز دیگه طول میکشه؟

اگه باهام حرف نزنی میمیرم خیلی حس بدیه خیلی باحالی بیخیال- یعنی چی ؟- چند روز؟ چرا میخندی؟ یعنی چی؟ هه ژیجیو- !بگیرش- باز نکن برادر لینگ اون دیگه چیه؟ نودلای بابا بهترینه قوانین رو میگم لی جیان جیان باید رعایتشون کنی اولا، باید منصف باشی و پارتی بازی نکنی دوما، اگه دوست پسرت باهام مشکلی داشت باید طرف من باشی سوما اگه دوست پسرت پررو بازی درآورد، خودم دهنشو سرویس میکنم هه ژیجیو خب حله لی جیان جیان، میدونی چیه؟

خانم ژانگ میخواد عمو لی رو راضی کنه خانم ژانگ خیلی خوش سلیقه اس خانم ژانگِ چی؟ لی جیان جیان نگفته؟ خاله جیان عمو لی رو با یه معلم آشنا کرده تحصیل کرده و خوشگله چرا بابا چیزی نگفت پس؟ عمو لی ازش خوشش نمیاد بابام چی گفته؟

گفت اون مناسبش نیست یعنی ازش خوشش نمیاد بابام قیافه واسش مهمه؟ فقط از زنای خوشگل خوشش میاد اینجوری نیست آره احتمالا مامان جیان جیان خیلی خوشگل بوده مامان توام همینطور آره خیلی چیزا ازت یاد گرفتم حرفای من درباره آشپزی تمومی نداره خانم ژانگ …شما اینجا چیکار میکنید؟ امروز برادر هه کار نداره

ایشون خانم ژانگ هونگ یین هستن …تو تو باید جیان جیان باشی خیلی خوشگلی بابات گفت شبیه مامانتی سلام خاله ژانگ- سلام- بدش من، سنگینه نه نمیتونی نه خیلی سنگینه …خب بدش من خانم ژانگ- مرسی- کدوم یکی از این پسرای خوشتیپ ژیجیو عه و کدوم لینگ شیائو؟ راحت باش، راحت باش

خاله ژانگ، من…هه ژیجیو ام لینگ شیائو عالیه بشینید غذاتونو بخورین باباتون قول داده بهم یاد بده چجوری تاپینگ درست کنم عالیه، همه غذاهای بابام خوشمزه اس خیلی چیزا ازش یاد میگیرین آره من آشپزیم خوب نیست ولی پسرم خیلی غذاهای غربی خوبی درست میکنه بعضی وقتا بیاین خونه مون غذا بخورین حتما …خب- …چیزه-

خانم ژانگ چطوره همونجوری که گفتم برین تو آشپزخونه و وسایل رو آماده کنید؟ باید به بچه ها یه چیزی بگم باشه شما حرف بزنید من میرم عالیه- الان میام- خیلی بچه های خوبی هستن چی میگی؟ چرا بهش گفتی میریم خونه اش؟ آره چه خبره بینتون؟ دوتایی رفتین خرید خودتو اونجوری نکن

تو مغازه دیدمش آره آره اتفاقی بوده شاید همیشه اتفاقی همو ببینید بس کن بابا، اون پسر داره؟ دوتا پس وقتی ازدواج کنید جیان جیان دوتا برادر دیگه هم داره اشکال نداره قرار نیست با هم زندگی کنن عمرا بذارم، موافق نیستم موافقم بسه دعوا نکنید هنوز اصلا اتفاقی نیوفتاده فهمیدم

اشکال نداره فعلا قرار بذارین ببین ازش خوشت میاد یا نه ای خدا مگه میشه تو این سن از کسی خوشم بیاد؟ چرا نتونی تو این سن، از کسی خوشت بیاد و عاشق شی؟ من که دیگه بچه نیستم میشی عشق؟ کلا خانوادگی تو عشق شانس نیاوردیم همه مون تو این سن تنهاییم

واقعا الان خوبه همین که من و هپینگ کنار هم باشیم و بهم کمک کنیم، بسه نه بابام کاری جز پول دادن بلد نیست چجوری میتونه کمکت کنه؟ ….مرد با پول مرده. بدون پول خیلی بده یه مرد بی پول باشی پولو دست کم نگیر جوون خیلی مهمه بابات خیلی کمکم میکنه عمو لی

من بابام فرق دارم میتونم کار و خانواده ام رو از هم جدا کنم خانواده واسم مهم تره !آفرین خیلی شیرینی خیلی پسر خوبی هستی هرکی باهات ازدواج کنه خوشبخت میشه پس عمو لی، جیان جیانو بسپار به من …حتما، من خیلی بهت اعتمــ بین شما چه خبره؟ نگران نباش بابا

اگه با هم کنار نیان، خودم پرتش میکنم کنار بهش میگن عوض کردن آره…با یکی دیگه عوضش میکنم …خب بابا نگران نباش به خودمون مربوطه. خودمون با هم کنار میایم به خودتون مربوطه؟ هایچائو بیا همه چیزو آماده کردم …وایسا، من- باشه، بابام الان میاد خاله ژانگ- زودباش نخند جیان جیان …بگو ببینم بابا برو

برو به خاله ژانگ کمک بکن ما بعد غذا میریم برو برو توضیح بده برو دیگه …به نظرم برو کمکش کن بابای خودمه یه فرنک میدم بگی چی تو فکرته تو آمریکا، یه پنی میدن به نظرم بستگی به ارزششون داره من میخوام ولخرجی کنم بگو …خب کنجکاو بودم بدونم چرا انقد خوش شانس ام

چرا کل زندگیت منتظر من بودی چرا مرد دیگه ای تو زندگیم وجود نداره؟ جوابش آسونه وجود داشته اون مرده ببخشید که پرسیدم یادم رفت قرار بود سوالی از هم نپرسیم ببخشید دو ساعت دیر کردم بابابزرگ رو برم بیمارستان که معاینه بشه واسه همین دیر کردم اشکال نداره پدربزرگ پیر شده

نتیجه آزمایشش چی بود؟ آلزایمر بدتر هم میشه فکر کنم الان فقط مادربزرگمو یادشه مخصوصا این فیلم که توی قرار اولشون دیدن تو خیابون یه کشور خارجی دید معشوقه اش از خوشحالی زیاد بدون اینکه لباس کارشو عوض کنه داره میاد سمتش هیچوقت همچین لحظه ای رو فراموش نمیکنه به لطف شما

وگرنه باز میگفت میخواد بعدا این فیلمو ببینه ”بازم میگفت ”الان وقتش نیست ”خیلی دیره” نمیدونم چجوری راضیش کنم خواهش میکنم من پول گرفتم ممنون تانگ چان دفعه بعد میبینمت هروقت خواستین زنگ بزنید سلام خاله ژوانگ بی بهتون نگفت؟ من کار دارم دیگه وقت سفارش دیگه ای ندارم میتونید درخواست بازگشت وجه بدین نه، من پول لازم ندارم خاله روی تایید پرداخت نزنید خاله الو؟ الو؟ مگه به مامانت نگفتی؟ اومدی واسه چه مشتری ای اینو پوشیدی؟ چیزی میخوای؟ واسه قهوه نیومدم اینجا حرفتو بزن خب چیزه میشه یکم دیگه صبر کنی؟ دیوونه ای؟ ببین تولد 70 سالگی مامان بزرگم نزدیکه واسه کارم باید برم گوانگ ژو مامانم بهشون گفته دوست دخترمو با خودش میاره

من اونی که مامانت میخواد ببره نیستم اون میخواد دوست دختر پسرشو که ”خیلی شیرینه” ببره خب اونو ببر این دفعه حتما باید تو باشی عکستو بهشون نشون داده بهشون بگو بهم زدیم من ولت کردم فهمیدی؟ …نه اونوقت مامانم خیلی خجالت میکشه خب به من چه ربطی داره؟ مامان من که نیست

نه چان چان التماست میکنم- !ولم کن- تانگ چان، بذار توضیح بدم اونجوری که تو فکر میکنی نیست جی مینگیو چیزی نمیدونه مگه از دوتامون عکس نگرفتی؟ من کوشم؟ فهمیدم منو کات کردی تانگ چان به نظرت چیکار کنم؟ خیلی داره از بانک پول میکشه خیلی تلاش کردم برادر هه پولمو نمیگیره خیلی عصبانیم میکنه

اون خیلی مغروره اون پول ژائو هوانگ هم نمیخواد از کافه هم چیزی در نمیاره انقد پولداره ولی خودشو غذاب میده آسونه فقط قرض بانکش رو بده کی شماره کارت اونو میدونه؟ من میدونم میدونی؟ میخوای بدونی؟ پس کیوت شو کجارو نگاه میکنی؟ کسی اینجا نیست خوبه؟ دوباره …من کی خونه اس؟ شما اینجایین

بابا، چرا اومدی؟ اومدم لباسمو عوض کنم لینگ شیائو برو برام چسپ بیار همون که همیشه استفاده میکنم باشه، الان میرم چیه؟ خیلی ترسناک نگاه میکنی بین تو و لینگ شیائو چه خبره؟ خب دیگه اینجوری شد چجوری شد؟ تو از بچگیت دوست داشتی به لینگ شیائو بچسبی …شما نه نه نه واقعا نه

قسم میخورم پس چی؟ از اون کارا نکردیم …ولی اخلاق و قیافه برادر لینگ رو ببین چند ساله ازم خوشش میاد دیگه کی بهتر از اون؟ درسته بابا، فکر کردم خیلی راضی باشی ولی خیلی خوشحال نیستی من خیلی از لینگ شیائو راضی ام بخاطر مامانش نگرانم

اگه دقت کنی خودش غیر مستقیم نشون داده از ما بدش میاد در اصل خیلی ازمون متنفره اون قبول میکنه؟ نه انگار جدیدا خوب شده دفعه قبل که به برادر زنگ زد پیشش بودم حتی با منم حرف زد به نظرم خیلی خوبه واقعا؟ آره شاید آدما وقتی پیر میشن مهربون میشن

تازه حالا اگه ازمون بدش بیاد چی میشه؟ من اینجام، اون که اینجا نیست دوری قلب آدمو نرم میکنه ما کاری به کار هم نداریم چیزی نیست میترسم لینگ شیائو رو اذیت کنه بابا، لازم نیست نگران ما باشی ما جوونیم باید نگران ازدواجت باشی به نظرم خانم ژانگ خیلی خوبه احساس خوبی بهش دارم

مجبوری مثل خاله جیان صحبت کنی؟ آره بسه میرم لباسمو عوض کنم خجالت نکش بیا حرف بزنیم برو میخوام لباس عوض کنم باید بدونم چه حسی بهش داری برو بیرون اگه بگی میرم بیرون بدین وسیله ازتون تقاضا میکنم مشتاق اجازه تون هستم داوطلب: جی مینگیو تمومه مامان غذا خوردی؟ آره خواستم مطمئن شم که درست درس میخونی دارم میخونم دارم سوالا رو دوره میکنم واقعا؟ با کتاب گولم نزن ببین، کلی نکته نوشتم معلوم نیست باشه میدونم خوب میخونی فقط شوخی کردم کاری نداری؟ میخوام درس بخونم باشه مزاحمت نمیشم ادامه بده دوست دارم دختر خوبی باش دختر خوب

تا کی میخوایم اینجوری بمونیم؟ تحمل کن نباید ببینمون خیلی ضایع اس باید یواشکی دیدش بزنیم نگاه کن کجاس؟ !تعقیبم کردین من میخواستم اینکارو کنم ولی برادر لینگ گفت یه راه آسون ترم هست گوشیت به من وصله هرجا بری میفهمم کی گوشیمو دزدیدی؟ وقتی داشتی دوش میگیرفتی برادر لینگ یواشکی قرض بانکت رو داد

همه پیامک های بانکم حذف کرد خیلی خوبه کارش به منم نگفت و گولم زد به شما ربطی نداشت مگه میشه؟ برادر لینگ نگرانته با اینکه گفت کاری باهات نداره، یواشکی بهت کمک کرد نخواسته تو فکرت مشغول شه خیلی باحاله معلومه خیلی دوست داره از بچگی همینجوری بودیم

برادر لینگ گندکاری های مارو تمیز میکرد مثلا دارم میخورم من نمیخوام اون گندکاری منو تمیز کنه چاره ای ندارم دوست دخترم نگرانته شروع شد، ها؟ اگه میخوای باز شروع کنی برو بیرون سود بانک بالاس باید به منم پول بدی باشه بهت کل سود رو میدم شبا اینجا کار میکنم نمیخوام شکست بخورم

ولی صبحا هم باید کار بکنی شبم که میای اینجا خسته نمیشی؟ این روزا، جوونا همه خسته ان مثلا لینگ شیائو همیشه تا 9 شب کار میکنه اگه وقت داری نگران دوست پسرتم بشو تمومش میکنی؟ باشه بابا میرم سر کارم چیزی میخوای؟ شکلات باشه شبا نباید خیلی چیز شیرین بخوره

چاق که نیست. چرا نتونه؟ به نظرت خوبه انقد لوسش کنی؟ فکر نکن نمیدونم همیشه تو یخچالش کیک میذاری باشه حالا نکشی منو هر روز فقط یه تیکه میخورم واقعا گوله برفی، منتظر غذایی حتما گرسنه ای بیا بخور مغازه بسته اس چیکار میکنی؟ آفرین عجله نکن، آروم قشنگ بجو نوش جان

اگه خواستی باز واست میارم دونگ دونگ از گوله ماهی هایی که دادی خوشش اومد سلیقه بچه ها مثل همه بعد کلی آشپزی اینو فهمیدم دیر وقته واسه چی اومدی؟ مطمئنم فقط واسه نودل نیومدی ژائو هواگوانگ یه پسر دیگه داره پنج سالشه حتی با خودش آوردش اینجا که از اجدادش تشکر کنه

به یه نفر گفتم تو شهرش تحقیق کنه خیلی بزرگش کرده سه شب مهمونی برگزار کرده حتی یه گروه نمایش هم برده کلی آدم مهم هم دعوت کرده همون پس واسه همین گذاشت ژیجیو برگرده فکر میکردم ژیجیو خودش داره چیزیو ازم مخفی میکنه درسته دیشب با دوستام رفتم به یه کافه تریا

و دیدم ژیجیو اونجا کار میکنه با مدیرشون حرف زدم گفت آشپز دسر باید از ساعت چهار تا ده شب کار کنه شماره ژائو هواگوانگ رو داری؟ آره…دارم ولی خیلی وقته بهش زنگ نزدم شاید شماره شو عوض کرده باشه بدش به من واسه چی؟ میخوام ازش بپرسم چرا ژیجیو پول نداره سریع بده چینی حرف بزن نمیبینی از چینه؟ منم هه می منو یادته؟ چرند نگو فقط میخوام ازت بپرسم چرا ژیجیو پول نداره؟ نمیدونی؟ ژائو هواگوانگ، درست حرف بزن باشه پس خیلی با اعتبار شدی، نه؟ میرم شَهرت و با بلندگو به همه میگم چجوری با پولای زنت کم کم پولدار شدی خودت منو میشناسی

میدونی که انجامش میدم !حرف بزن با اینکه پیش من بود، قلبش پیش خانواده لی بود حتی بهم نمیگفت بابا با خودم گفتم اگه بهش پول ندم راضی میشه ولی آخرش، پسره کله شق خودش با کار خرج خودشو داد !و صداش در نیومد از کی تا حالا؟ شش، هفت سالی میشه من ولش نکردم

فقط ازش خواستم بهم بگه بابا و ارتباطشو با خانواده لی قطع کنه گفتم بهش کلی پول میدم فکر میکرد تنها پسرمه واسه همین پررو بازی درآورد دیگه یه پسر دارم احتیاجی به اون ندارم چرا تو به جای ژیجیو بهم میگی پول لازم داره؟ باهات آشتی کرد؟ من بزرگش نکردم پس انتظاری هم ندارم

گوش کن ژائو هواگوانگ، من چیزی واسه از دست دادن ندارم من خیلی از تو دیوونه ترم باید تمام پولایی که این سالها موظف بودی بهش بدی رو بدی دیگه خودت میدونی مرسی دونگ دونگ دونگ دونگ دونگ دونگ، اونو نخور اون غذای تو نیست نباید اونو بخوری دونگ دونگ برای تو نیست دونگ دونگ

واسه سگه، فهمیدی؟ کثیفه میرم دستشو بشورم نمیخواد. میشورم دونگ دونگ، دوست داری باز واست درست کنم؟ بریم دستتو بشوریم بریم دستشو بشوریم دستای کوچیکشو بشوریم دونگ دونگ از اولش اینجوری بود؟ اوتیسم؟ وقتی به دنیا اومد اینجوری نبود خیلی دکتر بردمش خیلی سخته شاید اگه همه اینجوری میگن پس حتما سخته

خیلی درباره اش فکر نمیکنم یکی بهم گفت خیلی فکر نکنم و فقط قبولش کنم زمان زود میگذره آره درست میگی منم چند سال اینجوری بودم نه میتونستم ژیجیو رو ببینم، نه صداشو بشنوم وقتی رفته بود اصلا نمیدونستم اوضاعش چطوره کاری نمیتونستم بکنم من فقط یه پدر فقیرم که یه رستوران نودل داره

قدرت زیادی ندارم بی مصرفم اینجوری نگو تو تنهایی بچه هارو بزرگ کردی هیچکس به خوبی تو نیست اینکه چیزی نیست فقط بلدم آشپزی کنم بیا، به سلامتی تو باشه دیوونه ای؟ توام مثل مامانتی حتی با پول هم درست حرف نمیزنی شماره کارتتو بفرست پولتو پس میدم قبلا هم گفتم پولتو نمیخوام ژیجیو، با پول مشکلی داری؟ چند سال از عمرت به جای درس خوندن، تو یه رستوران کار کردی باید بدونی پول چقدر مهمه منتظرت بودم که برگردی خودت اشتباهتو قبول کن

معلومه که میدونم پول چقدر مهمه فقط با پول درآوردن میتونم زندگی خودمو کنترل کنم واسه همین این همه سال آموزش دیدم، فهمیدی؟ تو که هه می رو بخشیدی، چرا منو نمیبخشی؟ چرا درباره اون حرف میزنی؟ من اونو نمیشناسم پس از کجا میدونست پول نداری و سرم جیغ و داد کرد؟ چی؟ ژیجیو

بهت التماس میکنم ببخشید، باشه؟ بگو دیگه چی میخوای ژیجیو ژیجیو تو که هه می رو بخشیدی، چرا منو نمیبخشی؟ چرا درباره اون حرف میزنی؟ من اونو نمیشناسم پس از کجا میدونست پول نداری و سرم جیغ و داد کرد؟ بیا هندونه بخور برادر هه چی شده؟ برادر هه هه ژیجیو هه ژیجیو

نمیشه همینجوری اینجا بگردیم مینگیو، تو با تانگ چان برو من جیان جیان پیداش میکنیم باشه ما میریم چرا گریه میکنی؟ چیزی نیست با برادر لینگ پیداش میکنیم برید اگه چیزی شد زنگ میزنم مواظب باشین برین بریم دوباره از ژیجیو خوشت اومده؟ چی میگی؟ تو چرا گریه میکنی؟ من خیلی به فنام

خیلی مسخره ای بریم بریم ژیجیو از بچگیش عاشق نودل بود …تازه دخترمه بگو جیان جیان ژیجیو رفته؟ آروم باش یعنی چی؟ هه می !درو باز کن !هه می !درو باز کن بفرمایید آقا- ممنون- آقا، میتونم کمکتون کنم؟ عالیه مثلا داری درس میخونی خیلی کارتو خوب انجام میدی بی نقص و عالی

این نشون میده تربیت دوران بچگی خیلی مهمه پیشخدمت خوبی هستی چی براتون بیارم؟ تو فارغ التحصیل شدی کار پیدا کردی؟ میخوای بری چین؟ اول منو رو نگاه کنید ژیجیو دو سال بسه تنهایی پول درآوردن سخته با پیشخدمتی نمیتونی میلیونر بشی باشه فامیلیت رو عوض نکن خیلی لجبازی بهتره فامیلیت هه بمونه تو پسرمی

اینجا داری عذاب میکشی فکر کردی واست ناراحت نمیشم؟ …اگه با خانواده لی ارتباطتو قطع کنی !وایسا فکر کردی چون تنها پسرمی به تو تکیه میکنم؟ خودت اینجوری فکر میکنی قبلا اینجوری بود گوش کن زنم بچه دار شده اگه حرفمو گوش کنی و با خانواده لی کاری نداشته باشی

با برادرت ارث خانواده رو شریک میشی ولی اگه ارتباطتو باهاشون قطع نکنی از این به بعد هیچ ربطی به من نداری التماسم بی فایده اس من ولت میکنم نه تو فهمیدی؟ باید چهار سال پیش اینو میگفتی چرا زودتر نگفتی؟ اینجایی پس دمپاییت کو؟ اون یکیش کجاس؟ ببینم خوبه چیزی نشده کثیف شده

بیا، پاتو بذار این موقع شب چی شده؟ میشه بهمون بگی؟ گردنم برادر هه خفه شدم خفه ام کردی گردنم ژیجیو ژیجیو نمیتونه نفس بکشه