المسلسل الصيني “انطلق” | “Go Ahead” مترجم عربي الحلقة 34 مسلسلات “ستيفن” بطل “مسلسل تزلج في الحب”

[به نام خانواده] [قسمت 34] باشه؟ هه لان چیزیش شده؟ ژیجیو فهمیده که زندان بودی کجا میری؟ ژیجیو هی گفتم که خوبم اینجا چیکار میکنی؟ فکر کردیم میخوای خودتو بندازی تو دریا وقتی بابا زنگ زد داشتم سکته میکردم …خاله هه می خیلی عجیبه، مگه نه؟ چجوری تونست همچین چیزیو مخفی کنه؟

تو عمرش یه حرف راست نزده بابا چه زود به همه گفت چیز خاصی نیست. چرا ترسیده؟ چرند نگو اون اصلا ازدواج نکرده و زندان بوده پسر خاله هه می ای دیگه تنهایی تصمیم میگیرید و کارای سختو انجام میدین چی میگی؟ فقط داشتن خودشونو نابود میکردن تو دنیا فقط شما دوتا اینجوری این

ببخشید- بفرما- حالا فهمیدی دروغ گفتن ممکنه چقدر مشکل درست کنه لی جیان جیان، میشه ساکت شی؟ ساکت نشی پرتت میکنم تو آب حالا چی؟ خاله هه می رو درک میکنی؟ یه جورایی یکم درکش میکنم فقط یکم دلیل ول کردن برادر هه رو درک میکنم ولی با بقیه کاراش مخالفم تفاوت آدما همینه

بعضیا دوست دارن به بچه هاشون تکیه کنن و بعضیا بخاطر محافظت از بچه شون، ازش جدا میشن خب حالا که گفتی به نظرم دومی بهتره ولی فقط یه کوچولو بهتره نظرت چیه ژیجیو؟ نمیدونم دلیل ترک کردنم این نبود که واسش یه بار اضافی بودم حالا که فهمیدم یکم احساس آرامش میکنم

اصلا ازدواج نکرده و بچه دار نشده دیگه خودمو سرزنش نمیکنم خیلی سختی کشیده واقعا واسش متاسفم ولی بخشیدن یا نبخشیدنش به نظرم بی معنیه ازش متنفر نیستم هیچی نمیدونم شیائو راست میگه شبیه همین طرز فکرتون مثل همه توام دلیل خارج رفتنت این بود که میخواستی بابا پول خرج نکنه

و فکر میکردی ژائو هوانگ بهم آسیب زده خیلی بازیگر خوبی هستی میشه درباره اش حرف نزنی؟ ببخشید، باشه؟ واقعا متاسفم لی جیان جیان، اذیتش نکن باشه حرفتو گوش میکنم تو از بچگیت لینگ شیائو رو دوست داشتی؟ از بچگی؟ از همون اولش میوفتادی دنبال لینگ شیائو هروقت کار بدی میکردی به فکر کن میوفتادی

چون میترسیدی اون بفهمه سر اون جیغ و داد نمیکردی، ولی منو میزدی و سرم داد میزدی واقعا؟ اینجوری بودم؟ نه بابا نه؟ وقتی لینگ شیائو رو میدیدی چشمات برق میزد همه اش درباره اش حرف میزدی واسه تو، اون بهترین آدم دنیاس خب هست توام هستی نه. اپن زمان بهش حسی نداشتم

فقط دوست داشتم کنارش باشم کنارش باشی فرقی داره؟- نداره؟- فرق نداره؟ لوسا الان خفه ات میکنم نکن جیان جیان نفهم میدونی چقد پات بو میده؟ !نیا دنبالم- چند ساله پاتو نشستی؟- خب میخوای چیکار کنی؟ نمیدونم احساس میکنم هرکاری بکنم اشتباهه حس عجیبی دارم یه جورایی وضعیت الانو دوست دارم آره

روابط مثل نوار نیستن نمیتونی روشنش کنی و بعد راحت خاموشش کنی بابا تو از همه بیشتر منو دوست داری ممنون واسه چی؟ چرا الکی هی ازم تشکر میکنی؟ کی خونه اس؟ اومدی بابا لینگ بابا داشتم میرفتم رستوران دیدم بابات داره با ژیجیو حرف میزنه دیگه نرفتم داخل ژیجیو خوبه؟ آره، عالیه

راستی، هنوز اون دارو عه که گرفتیمو میخوری؟ آره اثر داره؟- آره عالیه- پس قطعش نکن غذاهای چیز نخور….محرک مثلا، غذاهای دریایی و هویج جیان جیان حواست بهش باشه وقتی داروت تموم شد دوباره میبرمت راستی، مامانت گفت کی میره؟ واسه شنبه بلیط گرفتم آره، همین چند روز بسه باید حواسش به سلامتیش باشه

اگه هی بخواد با ویلچیر اینور اونور بره خودش اذیت میشه بابا لینگ، چرا مثل بابام پر حرف شدی؟ من به اون نمیرسم بابات از پلیسا هم بهتره حتی پرونده هم حل میکنه راستی، امشب خونه میمونید؟ آره باشه راحت باشین میرم بالا دوش بگیرم خیلی خسته ام بابات پیر شده خیلی نگرانمون میشه

بیا ازدواج کنیم ازدواج احمق اول باید خونه بخرم کی خونه خواست؟ میخوام میوه بخورم مینگیو من پایینم بیا مدارکت رو بده زود برمیگردی؟ مامان، امروز شیفتم طولانیه باشه، خودم برمیدارم کسی خونه اس؟ معلومه که نه باشه پس رمز خونه رو واسم بفرست مامان فعلا برو خودم یه روز واست میارم خاله تانگ چان

چرا انقد زود برگشتی؟ کارم تموم شده خوبه پس داشتم از مینگیو رمز خونه رو میپرسیدم میخوام یه چیزی از اتاقش بردارم بیا بریم باشه قطع میکنم تانگ چان اومده تو کشو عه؟ نه باشه خودم میگردم در باز شد مامان خاله باشه ممنون خاله فقط میخوام یه چیزی بردارم و اتاقشو مرتب کنم

برو به کارت برس باشه الو؟ مینگیو مامانت رفت تو اتاقت مگه مدارکت دست خودت نیست؟ نمیتونه پیداش کنه ببین، کلی نکته نوشتم الو؟ جی مینگیو همین الان برگرد !لی جیان جیان، خاله جین داره منفجر میشه مینگیو الان میرسه تو کی میای؟ پایینم اومدم لباسمو عوض کنم میخوام با لینگ شیائو برم سینما

میتونی صبر کنی مینگیو بیاد تا با هم بیاین تو؟ وضعیت قرمزه خاله آب بخور چی شده مامان؟ مدارکم تو شرکته توضیح میدی؟ کتابا رو خوندی؟ !بگو من نمیخوام کارمند دولت بشم هیچوقت دلم نمیخواست خاله عصبانی نشو ازش بپرس تا حالا دست روت بلند کردم؟ یه دروغگو رو بزرگ کردم

چطور تونستی همچنین دروغی بهم بگی؟ من نمیخواستم بهت دروغ بگم و نمیخوام گولت بزنم ولی واقعا نمیخوام کارمند دولت بشم میخوام خبرنگار باشم دو سال برم بجینگ، فقط همین هنوز به فکر بجینگی؟ مامان، وقتی دبیرستانی بودم خودت میگفتی میخوای برم بجینگ گفتی اونجا فرصتای زیادی هست باید لایق فرصت باشی

تو چیکار میتونی بکنی؟ فکر کردی تو این دو سال معجزه میشه؟ مگه چی بلدی که همچین شانسی گیرت بیاد؟ چرا از مغزت استفاده نمیکنی؟ بجینگ پر از آدم با استعداد عه چیه تو از بقیه بهتره؟ من از هیچکس بهتر نیستم و از هیچکس هم بدتر نیستم

از زمان مدرسه ام همیشه جزو پنج نفر اول بودم سه سال تو دانشگاه بورسیه گرفتم وقتی کار پیدا کردم درباره موضوع های مختلف تحقیق کردم تو همه تست هام مستقیم قبول شدم چیم از بقیه بدتره مامان؟ طرز فکرت معمولا خوبی ولی همیشه لحظه آخر توپ رو وسط زمین ول میکنی

تو امتحان ورودی دانشگاه شکست خوردی، نخوردی؟ نمره ات پنجاه نمره از حد معمول کمتر شد میخواستی وارد دانشگاه حقوق بجینگ بشی تو میخواستی من هیچوقت همچین چیزی نمیخواستم تو میخواستی وکیل بشم تو میخواستی حقوق بخونم اینا نظرات تو بود من هیچوقت نمیخواستم چه فرقی میکنه؟ یادت نیست نمره ات چند شد؟

من میگم چه فرقی داره فرقش اینه که، من به چیزی که خودم میخوام میرسم بس کن نمره ات فقط 500 شد چجوری بهش میرسیدی؟ مامان میشه همه اش نادیده ام نگیری؟ از زمان بچگیم فقط وقتی که اول میشدم تشویقم میکردی بقیه وقتا ندیدم میگرفتی تو رستوران هرچی سفارش میدم میگی نه

حتی از سلیقه لباسمم ایراد میگیری با کارم، با روابطم مخالفی با همه چیم مخالفی من نادیده ات نمیگرفتم بخاطر خودت بود بهت اهمیت میدم نمیخوام نمیخوام اینجوری بهم اهمیت بدی جی مینگیو اصلا وجدان نداری؟ من خیلی واست تلاش کردم بهت غذا دادم، لباس تنت کردم یه مدرسه خوب بردمت

اونوقت الان بهم میگی اینارو نمیخوای پس چرا وقتی ازت پرسیدم چیزی نگفتی؟ اصلا تا حالا ازم پرسیدی؟ تا حالا به نظرم احترام گذاشتی؟ همیشه درباره دموکراسی حرف میزنی ولی خودت دیکتاتوری نباید میذاشتم بیای اینجا خودتو ببین از دوستات چی یاد گرفتی؟ دروغ گفتن گنده حرف زدن بی احترامی به مادرت حتی الکل میخوری

هرچی میخوای به من بگو، ولی به دوستام چیزی نگو چی؟ چرا نتونم؟ مگه اشتباه میکنم؟ قبلا اینجوری بودی؟ فردا بیا خونه و واسه امتحانت آماده شو خاله آروم باش موقع عصبانیت نباید حرف بزنید آروم باش آروم باش مامان، تو هیچوقت منو نشناختی من اینم همیشه همینجوری بودم از بچگی تخصصم دروغ گفتنه

همیشه یه دختر خوب میخواستی من همیشه جلوت کسی بودم که خودت میخواستی میدونی چرا نمره ام کم شد؟ چون از قصد جواب سوالو ندادم دروغ میگی انتخاب دیگه ای نداشتم چون میدونستم اگه نمره ام بالا باشه ازم میخوای حقوق بخونم منم احمقانه ترین راهو انتخاب کردم من باید یه خبرنگار باشم

باید برم بجینگ باید برم بیرون و دنیا رو ببینم باید شکست بخورم باید سختیا رو تحمل کنم میخوام ببینم چه کسی میشم دیگه به حرفت گوش نمیدم خوبه عالیه میرم برقه اش کنم خاله خاله خاله عصبانی نباش مینگیو الان عصبانی بود واقعا از عمد سوالو جواب نداده؟ تا حالا نشنیده بودم

توام میدونستی و بهش کمک کردی گولم بزنه؟ نه. من خبر نداشتم باشه چطور تونسته همچین کاری کنه؟ خیلی بهش فشار اومده بهش بگو واسش خونه نمیگیرم پیش پرداخت رو پس میگیرم هرجا بخواد میتونه بره واسم مهم نیست که بره قطب شمال یا بجینگ اون و باباش خیلی دلمو شکستن خاله، اینجوری فکر نکن

برو مامانت رفت گفت بهت بگم دیگه خونه نمیخره میخواد پیش پرداخت رو پس بگیره هرجا بخوای میتونی بری حتی قطب شمال قضیه امتحانت راسته؟ واقعا خفنی آفرین اجاره رو میدم اتاقمو نگه دارید مطمئنی میخوای بری؟ سر گروهم گفت اگه درخواست بدم خودش میبرم اونجا کی؟- اکتبر- میخوان چندتا نیرو جدید استخدام کنن از اینجا میرم و با آدمای جدید کار میکنم چطور تونسته؟ جواب سوال امتحانو نداده چجوری دلش اومده؟ اگه حداقل نمره ورودی رو نمیگرفت چی؟

به نظرم تو آخرین امتحان اینکارو کرده یه دانش آموز خوب میدونه چه نمره ای میگیره اینکه مهم نیست مهم اینه که چجوری دلش اومده سوالو جواب نده؟ بخاطر این نیست که خیلی احمقه؟ میتونست تو یه دانشگاه بهتر خبرنگاری بخونه ولی اگه نمره اش خوب میشد مجبور بود حقوق بخونه تازه، تو مسائل حقوقی

اگه علاقه نداشته باشی خیلی شکست میخوری و فقط هم دوتا انتخاب داشته الان اوضاع خیلی ناجور شده اگه از اول قوی بود و میجنگید اینجوری نمیشد باید راضیش کنی بهترین موقع اس نخیر، من فقط اومدم فوتبال ببینم دیگه گذشته هی ژوانگ بی مسخره بازی در نیار واقعا اومدم بازی رو ببینم !به سلامتی

اومدم بیا تو اینجا چیکار میکنی؟ بخاطر مینگیو اومدی؟ فقط اومدم فوتبال ببینم باشه درباره مینگیو میدونست؟ خب پس الان باید یه حرکتی بزنی مینگیو حتی جلو کسی که دوسش داره گاردشو نمیاره پایین چون تو ته قلبش فکر میکنه لیاقت دوست داشته شدنو نداره جواب سوال امتحانشو نداده خیلی خره

به نظرم مغزش ایراد داره بیخیال شین واقعا اومدم بازی رو ببینم چرا بادوم زمینی نخریدی؟ فکر کردم شبا چیزی نمیخوری دیگه که نمیخوام بازیگر بشم هرچی بخوام میخورم الکی حرف نمیزنم حتی اگه 22 کیلو وزنم زیاد بشه، بازم تو موزه از همه خوشگل ترم انگار دیگه واقعا از ژوانگ بی خوشت نمیاد

ببین اصلا لباستو عوض نکردی و واست مهم نیست چی بخوری به نظرم ما رو مثل مردای دیگه حساب نمیکنی آره سه تاتون رفیق ـمین ناراحتی؟ نه- یعنی آره- سریع جواب دادی ببینید، زندگی همیشه اونجوری که میخوای پیش نمیره پس باید خوشحال باشیم بیاین با هم شاد باشیم زود باشین بنوشیم بیاین- !به سلامتی-

بزن- !به سلامتی- عاشق مینگیو بیا تانگ چان مستی؟ میدونی یه بسته بادوم زمینی چقدر کالری داره؟ نه اینجوری نمیشه به جز سه وعده غذای روزانه اگه بادوم زمینی هم بخوری تو سال 11 پوند اضافه میکنی انقد زیاد؟ ولی من واقعا بادوم زمینی دوست دارم اگه دوست داری بخور چیه…چی شد؟ چرا گریه میکنی؟

مامان مینگیو ازم خوشش نمیاد منو تحقیر میکنه چون کارم خوب نیست تو تست قبول نشدم کار دائمی ندارم پولمو خرج چیزای به درد نخور میکنم مخصوصا لباس خیلی لباس خریدم حرف مامان و بابامو گوش نکردم خودمم واسه خودم ارزش قائل نیستم فکر میکنم یه موجود به درد نخورم الان تنها ویژگی خوبم لاغریه

به نظر من چیز خوبی نیست همیشه دلم میخواست بادوم زمینی بخورم اشکال نداره دیگه بازیگر نیستی میتونی بخوری بسه. گریه نکن مامان جی مینگیو نه تو رو دوست داره، نه دخترشو تو خیلی خوبی خوشگل و مهربونی مامانم خیلی دوست داره واسه اون یه ستاره ای !خودت ستاره ای !جد آبادت ستاره اس

از اینکه بهم بگن ستاره متنفرم نه منظورم اینه که نباید چون کسی ازت خوشش نمیاد، خودتو تنبیه کنی به نظرم تو عالی ای جدی میگم حرفات و کارات به هم نمیخوره مگه فکر نمیکردی کارم بده؟ کی؟ بابا اشتباه میکنی بیخیال مهم نیست به هر حال دیگه رفیقمی نباید گریه کنم

یکی از همکارام ازم خوشش میاد اگه گریه کنم فردا آرایشم خوب نمیشه امروز که خودمو وزن کردم فهمیدم 1.6 پوند اضافه کردم باشه، میدونی چیه؟ یه روش جادویی بهت یاد میدم ببین نگاه کن به نظرت میتونم بخورمش و از پشت سرم بیارمش؟ باورت نمیشه؟ نگاه کن !چیکار میکنی؟ من بچه نیستم

باشه یکی دیگه هم بلدم واقعیه ببین- نمیخوام- نگاه کن ببین دیگه بیا نزدیک دهنمو نگاه کن دیدی؟ خیلی چندشی چه غلطی میکنی؟ یکی دیگه هم بلدم بیا ببین نه نمیخوام واقعیه بیا ببین بیا- گمشو- نگاه کن- نمیخوام- بیا دیگه یه توصیه ای بکنم؟ به نظرم خط هارو عمیق تر بزن

خط های زاویه دار طرحو تیز تر و بهتر میکنه خب موافق نیستم به نظرم اگه خطا ظریف تر و نازکتر باشه ترس حیوون رو بهتر نشون میده خب دیگه هنرمندانه نیست خیلی معمولی و بی ارزش عه واسه خیریه اس هرچی ،راستی ارشد دانشگاهت

یو فی میخواد با یه گالری هنری تو شانگهای کار کنه تا یه نمایشگاه مجسمه سازی به اسم سرزمین رویا ها برگزار کنه میدونستی؟- نه- از من کمک خواسته ولی به تو چیزی نگفته؟ عادیه تو یه هنرمند حرفه ای هستی من تازه کارم لی جیان جیان چی خریدی؟ خیلی سنگینه- ممنون- وای خدا

یکم وسیله خریدم مامان برادر لینگ میخواد برگرده سنگاپور واسه همین یکم واسش چیز میز خریدم ژو میائو از این خوشش میاد- خودت بخر- !خسیس ژو میائو عزیزت تورو پیچونده هنوز میخوای ببخشیش؟ خب دختره ازش خوشش میاد و اونم نمیتونه کاریش بکنه فقط میتونم ژو میائو رو بخاطر مهربون بودن سرزنش کنم

جوان راست میگه تو عشق، باید ساده و کور باشی و باید جرات امتحان کردن چیزای مختلفو داشته باشی آره به نظرم عشق تو خیلی معمولیه اون حرارت سوزان رو نداره مثل عشقِ دوتا زوج پیر میمونه حتی اینارو خریدی تا مادرزن آینده ات رو خوشحال کنی خجالت بکش- آره-

به نظرم شما دوتا مثل همین میتونید با هم قرار بذارید بذار خنک بشه بذار خنک بشه، وگرنه میسوزه امتحان کن دونگ دونگ خوشش نمیاد؟ نه پیاز نداره پیاز بیارم؟ یادم بود پیاز دوست نداری واسه همین توش نریختم هنوز یادته؟ خب بخاطر کارمه آلبوم رو دیدم فکر نمیکردم ژیجیو تو دوران دبیرستانش

انقد از بستکتبال خوشش بیاد ازش کپی نکردم نظرت چیه؟ به جیان جیان میگم بعدا از عکسا واست پرینت بگیره ممنون خواهش میکنم خوشحالم که همه چیز معلوم شده قبلا فکر میکردم به صلاحشه که باهاش در ارتباط نباشم ولی الان که فکر میکنم، حق با تو عه

تصمیم خوبی نبود، باید باهاش خوب رفتار میکردم باید ازش مراقبت میکردم شاید دیگه بهش احتیاجی نداشته باشه ولی حس توجه خیلی بهتر از حس بی تفاوتیه آره. درسته تو باعث این حس شدی ولی، نمیدونم چیکار کنم به هر حال، من ژیجیو رو نمیشناسم نمیدونم چی دوست داره …اون

دوست داره واسه خونه خرید کنه خودش تهویه هوا و یخچال خونه رو عوض کرد و واسه جیان جیان کیف میخره چند وقت پیش بهم گفت میخواد با جیان جیان ازدواج کنه اون دوتا؟ فکر نکنم جدی باشه فقط دوست داره اسمش تو خانواده مون ثبت بشه خب دیگه بسه

بخور ببین خوشت میاد یا نه امتحان کن ببخشید یادم رفت چاپستیک بدم ممنون خوشمزه اس دونگ دونگ، گفتی خوشمزه؟ فهمیدم از گلوله ماهی ها که درست کردم خوشت اومده؟ باشه باشه بازم واست درست میکنم بیا بخور خوبه نگاه کن فهمیدم رفتن اونجا نودل بخورن نه داشتن با هم حرف میزدن

چی میگی؟ ببرش کنار به نظرت عجیب نیست؟ نه واقعا دوتاشون پیرن. مگه میشه با هم باشن؟ تو که خبر نداری بیا نگاه کن نه ژیجیو نه من حال این چیزا رو ندارم برو مغز دوست پسرت رو بخور من وقت ندارم میخوام دسر بخورم خودت بردار فقط دو مدل داری؟

چون فقط دوتا درست کردم مگه رستوران فست فود داری؟ فقط تیرامیسو و ساندویچ داری چون کسی دسر نمیخره ولی غذام خوب فروش میره رئیس، دوتا ساندویچ و سالاد میوه باشه توام سالاد میخوای؟ نه تو برو میخوام رو طرحم کار کنم باشه راحت باش الو؟ خوش میگذره؟ برادر، میتونی بیای آپارتمانت؟ برگشتین؟ فکر کردم فردا میاین بیا با مامان حرف بزن به حرف من گوش نمیده