المسلسل الصيني”رومانسية الغابة الصغيرة”|”A Romance of the Little Forest”حلقة 6 مترجم(كوميدي،رومانسي)
[عاشقانه جنگل کوچک] قسمت ششم [یو میرن، لباس مبدلت افتاد] [ قسمت ششم] [یو میرن، لباس مبدلت افتاد] پروفسور ژوانگ جاده مال شما نیست چرا نمیتونم از این سمت برم؟ روی نهال لوفا پا گذاشتی …من همینجوری در اومده پروفسور ژوانگ از اونجایی که باهم تو یه مسیریم،منتظرم باشین
مسیر یکی اما افکار متفاوت پروفسور ژوانگ میتونیم یه معامله ای کنیم؟ اگه به من لطفی کنین دیگه اذیتتون نمیکنم شما راه خودتونو برین و منم راه خودمو اگه نمیخواین کمکم کنین چاره ای جز دنبال کردنتون ندارم و زحمتتون میدم خودآگاهی بیش از حد چیز خوبی نیست
نمیذارم کسی که منو ناراحت میکنه خوشحال باشه فقط به خودت کمک کن وایسین یکم آب بخور مدیر مرتب کن باشه برند یه تیم کوچیک شدن رو از کجا پیدا کرد؟ اونا جوری مغرورن که انگار برند شماره یکن نمیتونم تحمل کنم اینجاییم تا همکاری کنیم باهاشون اینقدر غر نزن
ولی اون عمدا چندبار فیلم برداری رو تکرار کرد ما فقط کیسه های بوکس رو میزنیم که کار سخت ولی ناسپاسی میکنن وقتی این شغل رو انتخاب کنیم برای رویارویی با موقعیت های مختلف آماده میشیم باید کار خودمون رو انجام بدیم و حرفه ای باشیم
بعد از یه مدت طولانی مردم طبیعتا بهت احترام میذارن بیخیال زودباش کار تموم شد برمیگردیم و استراحت میکنیم باشه مادربزرگ ژانگه بیا کارگردان عجیبه شما قول دادین روزی دویست یوان بهم بدین ولی بعد از دوروز سرجمع بهم دویست یوان دادی مادربزرگ ژانگ ما دو روز کار نکردیم نصف روز فیلمبرداری کردیم
سرجمع یه روز نشد تو روز فیلم گرفتین شب ها نمیتونیم کارای کشاورزی انجام بدیم چرا؟ ولی ما فقط میتونیم دویست یوان بهتون بدیم خیلی حریصه ولش کن بریم وایسا چیشده؟ میخواین بیشتر فیلم بگیرین؟ کارگردان،پولی که لیاقتش رو دارن بهشون بدین خانم چای سبز؟ کارگردان ،واضح تو قرار داد نوشته شده
که کار فیلمبرداری دوروز طول میکشه چرا فقط یک روز حقوق دادین؟ قرار داد ربطی به چیزی که بهشون گفتم نداره مادربزرگ اونا بهتون چی گفتن؟ قول دادن دوروز حقوق رو بهم بدن مدرکی دارین؟ خودت بودی که بهم گفتی کارگردان لین از اونجایی که باید با قرار داد مطابقت داشته باشین
بیاین با توجه به اون درباره ساعتهای کاری حرف بزنیم منظورت چیه؟ دنبال کی میگردی؟ سلام اقای یو که مسافرخونه داره شمارو بهمون معرفی کرد اقای یو؟ توریستین؟ از من چی میخواین؟ میگن که خیابونای اینجا خیلی پیچیده اس بدون راهنما گم شدن عین آب خوردنه اگه براتون مشکلی نداره
میتونیم هزینه راهنمارو به صورت روزانه بدیم پیش آدم درستی اومدین هیچ کس بیشتر از من با این کوه ها آشنا نیست باشه ولی چیز جالبی تو کوه نداره هیچ کس از کوه بالا نمیره به جز کسایی که گیاه جمع میکنن درمنه یکساله جمع میکنن؟ اره اخیرا،درمنه یکساله خوب تو کوه رشد کرد
خیلی سرمون شلوغه پسر، تو حرفه ایی معلومه داره مطالعه اش میکنه اینجایین برای تحقیقات نه برای گردش نه؟ اون انقدر بی روحه که نمیتونه از گشت و گذار لذت ببره اقای ژانگ متاسفم یکم کارای خونه دارم نمیتونم برم بالای کوه اقای ژانگ چیشده؟ من فقط شوخی کردم شوخی نمیکنم
تو قرار دادم واضح نوشته شش ساعت زمان فیلمبرداری هر روز به مدت دو روز کاریه از جمله زمان آماده سازی آرایش به عنوان تخفیف زمان ارایش حساب نمیشه ساعت 8 صبح امروز رسما شروع به کار کردیم باید ضبط ها تو دوربینتون باشه چهار ساعت تو بعد از ظهره
به جز نیم ساعت برای ناهار باید یه ساعت و نیم اضافه کاری پرداخت کنین این بین شما و برنده به من ربطی نداره کارگردان شرکت برند چه فکری میکنه اگه بفهمن شما عمدا دوباره فیلمبرداری میکنین به منظور تاخیر تو زمان؟ خانم یو انقدر منو بدنام نکنین مدرکی دارین تا اثبات کنه
که من عمداً دوباره فیلمبرداری میکنم؟ کارگردان نگران نشین من مدرکی ندارم دستیارم باید همه فرایند فیلمبرداری رو تو گوشیش ضبط کرده باشه شرکت قضاوت میکنه که بهتون تهمت زدم یا نه بله، این ویدیوی پشت صحنه اس که به شرکت برند قول دادیم بسازیم واضح ضبط شده
با کلی از سلبریتی ها انلاین کار کردم ولی شما تمام جزئیات رو کامل میگین یه درسی بهم دادین کارگردان لین،من اونجوری که فکر میکنین نیستم همیشه به واقعیت ها توجه میکنم در واقع حق اضافه کاری من گرون نیست به عنوان تخفیف، 200 یوان مشکلی نداره بدش به مادربزرگ ژانگ میخواین کار خیری کنین؟
اره میخوام یه کار خوب کنم نمیخوام ویدئو پشت صحنه رو آنلاین بفرستم یه فرصت بهم میدین؟ بده بهش تموم شد مادربزرگ ژانگ بفرمایین اولین بارمه باهاش کار میکنن باهاش آشنا نیستم،عصبانی نشو بین بریم عصبانی نشین ….خوب کارگردان ممنون خواهش میکنم حقته.مادربزرگ می ترسیدم برگ های چای خراب شن برای همین دیروز کندمشون ممنون
دستات خوبن؟ خوبه خوبم نگران نباش مادربزرگ دخترای توی شهر نازک نارنجین انتظار نداشتم بتونی برگهای چایی بکنی ممنون مادربزرگ مادربزرگ دیر شده زودتر برین خونه وگرنه اقای ژانگ نگران میشن پسرمو میشناسی؟ خدایا منظورم اینه گرمه اگه نرین خونه،گرما زده میشین نمیشم مامان خیلی دیر کردی حرفشم نزن
دوتا مرد واسه انجام دادن تحقیقات عملی اومدن اینجا ازم خواستن راهنماشون بشم من رد کردم تا وقتی نرفتن نیومدم برای همین دیر کردم باید از این دختر تشکر کنم بدون اون گروه فیلمبرداری گولم میزد ممنون گرمته؟ میخوای تو خونم یکم آب بخوری؟ نه ممنون یکم کار دارم اره یکم میوه دارم دختر
این سیب هارو خودمون پرورش دادیم خیلی شیرینه یکم امتحان کن ممنون مادربزرگ خواهش میکنم بفرما ممنون مادربزرگ مادربزرگ برین سر کارتون و برگ چایی کمکم کرد یکم برگ چایی بکنم ممنون- خواهش میکنم- میبینمتون ممنون مادربزرگ میبینمتون شیو می کجاست؟ شیو می با فنگ سوی سوی رفت شهر تا یکم وسیله برای رقص بگیرن
فکر کنم برگشتن سوی سوی خدای من باید توضیح بدم قصدم خراب کردنش نبود نمیدونستم روستاییی ها انقدر به تحقیقات علمی حساسن دلایلو پشتشو نمیدونم مهم اینه کارتو محکم نگه داری ولی من علاقه ای به این شغل ندارم با توجه به جاده های کوهستانی ما فقط میتونیم از یه پهپاد بدون سرنشین استفاده کنیم
ارهه سلام وانگ یه پهپاد بدون سرنشین سفارش بده اره هرچی زودتر هرچند روستای چینگ شوی کوچیکه ولی شایستگی هایی داره پروفسور ژوانگ یه لطفی برام کنین موهام گیر کرده پروفسور ژوانگ حتماً خدا بین ما یه طناب قرمز بسته از اونجایی که سرنوشته کمکم میکنین؟ وثتی چینی یاد میگرفتی
حتما معلم ورزش خودتو اذیت کردی ممنون …ممنونم برای گلهای پیچک من تقریبا خوب شدم ممنونم از لطفتون واقعا ممنونم چون چیزی برای جبران ندارم باید باهاتون ازدواج کنم لازم نیست خانم یو شانسی واسه لذت بردن ازش ندارم من فقط دارم بفرما سیب درختی انرژی پنجاه برگ سیب واسه تولید یه سیب لازم داره
منابع زمینی رو هدر ندین اگه بخورین حروم نمیشه چه اتفاقی داره میوفته؟ خیلی سریع داره پیش میره چجوری کاری نکنم؟ آروم باش جلوی پاتو نگاه کن وگرنه هیچ کس نجاتت نمیده یو میرن، حرفه ای باش میتونی درستش کنی پروفسور ژوانگ زمین گرده حتی اگه از اون راه بری بازم یه روز همو میبینیم
چه سیب شیرینی از اونجایی که تو نمیخوری من میخورم خستم کسی اینجاست؟ دارم میام مامان بیا بشین چرا انقدر دیر اومدی؟یواش تر وانگ شیو می ازم خواست باهاش وسایلی انتخاب کنم ولی همین که رسیدم انتخاب کرده بود منظورش چیه؟ به عنوان لیدر گروه رقص از بالا بهم نگاه کرد
مامان،خاله شیو می به رقص خوبت حسودی میکنه اره معلومه چیزی که بیشتر از همه آزار دهنده اس اینه که اون دوباره حرف نوه اشو زد مدام تعریف می کرد که انگار یکی بهش حسادت می کرد چرا اینکارو کرد؟ فقط یه جشن ماه اوله چه دعوت پر زرق و برقی عیب نداره بابا
الان می دوست پسر داره سال بعد تو کتیبه های استخونی دعوت نامه میگیرم اره اونا نمیتونن بفهمن نه دوباره موقعیت رو آنالیز کردم تو همون دانشکده استادای مختلفی تو هر رشته هست غیرممکنه اون مرد کسی دیگه باشه پس مردی که می حرفشو زد احتمالا ژوانگه ولی دیروز فکر کردی یه عشق مخفی دارن
مخفی؟ از اونجایی که فقط پدرمادرش میدونن چطور میتونه عشق مخفی باشه؟ اون چیزی نیست که تو فکر میکنی فکر میکنم درست میگی پس می بهمون دروغ گفت که ژوانگ دوست پسرشه اره فهمیدم پس از اول تا اخر یه نمایش تک نفره میه ژوانگ اصلا نمیدونه
اون اینکارو واسه دوری از تحت فشار قرار گرفتن ما برای ازدواج کرد چه بچه آزاردهنده ایی مخفی؟ قایم شو مامان باید دنبال یه دوست پسر بگردم؟ باشه یو دا ژائو چطور جرئت داری بگی باشه؟ باشه؟ آروم باش دنبال کی میگردین؟ خاک ارغوانی زهکشی خوبی داره پهپاد بدون سرنشین نمیتونه اینجا پرواز کنه
پروفسور ژوانگ یه دختری رو دیدین با لطف یک قو مبهوت و یک اژدهای شنا؟ به چی نگاه میکنین؟ اصلا پیچ های درهم برهم نیست بوی اصلیش آب شیرین دریائه یه بوی آرومی از کهربا میده از همچین عطر خاصی استفاده میکنه مطمئنم درست میگم نمیفهمم پروفسور ژوانگ از اونجایی که کم حرف میزنین
چرا یه معلم نشدین؟ از اونجایی که خوندن دوست نداری چرا میخوای ارشد بخونی؟ از اونجایی که صادقانه ازم پرسیدین بذارین بهتون بگم شرایط نور رو با توجه به کجی اندازه ساقه درمنه یکساله تنظیم کرد و بعد این مسیرو با توجه به شرایط نوری انتخاب کردیم پروفسور ژوانگ کارتون عالیه
همه اینارو به من بده منابع رو هدر نده رئیس جین یه بسته دیگه واستون بخرم؟ بی فایده اس نمیتونم بهش نزدیک تر بشه اطلاعات دیگه ای داره؟ گیج نباش.بیخیال اخرین باری که ازت سوال پرسیدم چطوری بهش بدم؟ من دوبار حضوری رد شدم واسه دیگه فقیر نبودن باید هرچی زودتر سخت تر تلاش کنم
یو می رن چجوری میتونی همچین قهرمانی باشی؟ باید ابتکار عملو به دست بگیری من قهرمانم؟ تو باید نقش اول زندگی خودتو داشته باشی به برو برو ماهی مرکب فکر کن (سریاله) هان شانگ یان چندبار تونگ نیان رو رد کرد ولی هنوز رام نشدنی بود هرچی شکست ها بیشتر میشد شجاع تر میشد
تو فقط دوبار رد شدی تونگ نیان پاس گلهای زیادی داد از جمله کل تیم کی کی و پدربزرگش بود من هیچی ندارم جز این خونه قدیمی چه عکس قدیمی ایی ببین می هنوز یادت میاد ابتدایی چجوری دوست شدیم؟ معلومه اونموقع،من سیاه و لاغر و زشت بودم پسرکلاسمون یواشکی اسممو لاغر استخونی گذاشت
اگه به موقع کاری نمیکردی کلی قلدری برام میکردن ببین این شروع دوستی انقلابی ماست متوجه شدي؟ چیو؟ یه رابطه با یه لطف شروع میشه درباره اش فکر کن اینروزا میتونی براش چیکار کنی دوتا مرد واسه تحقیقات علمی اومدن اینجا ازم خواستن راهنماشون باشم اره چی؟ باید زودتر به فکرم میرسید
مشغول دوری از خانوادم بودم و کار واقعیم منو به تاخیر انداخت بهم بگو ژوانگ یو اومد روستای چینگ شوی تا دنبال درمنه یکساله بگرده من بودم که راهو بهش نشون دادم امروز دنبال یه راهنما برای بالا رفتن از کوه میگشت ولی شویی رد کرد باید همینطور بهش توصیه بدم
اره وقتی بچه بودی دوست داشتی پرنده هارو تو کوه تماشا کنی با جاده های کوهستانی آشنایی گفتم عشقتون سرنوشته از پسش بر میام فصل بعدی عاشقان قراردادی [ایستگاه مزرعه روستای چینگ شوی] [نتایج مرتبطی وجود ندارد] می بیدار شدی؟ جولایه وقت تعطیلات تابستانیه باید برگردی خونه میفهمی؟
از می نان میخوام اطلاعات بلیط قطارو برات بفرسته به حرفم گوش کن ایندفعه نمیتونی رد کنی تیان تیان تیان تیان من اول میرم سوله انگور یادت باشه صبحانه بخوری وضعیت تاسف باریه نقشه نبرد هیچ تاخیری نداره پروفسور ژوانگ اگه بهم کمک کنین حقوق زیادی میگیرین خیلی نفرت انگیزه باید تقصیر چتری ها باشه
کارگری که میخواد کارش رو بخوبی انجام بده اول باید وسایلشو تیز کنه موهای بسته ضروریه خدای من یادم رفت ارایشمو پاک کنم افتضاحه صورتم خراب میشه بیا سنجاقک بگیریم چرا جای سنجاقک ها رو میدونی؟ چون کارم توش خوبه منتظرم باش روستا عالیه هواش عالیه این چه تنظیم عجیبیه
چرا هرموقع که ارایش ندارم میبینمش؟ …تو نه آرایش ندارم نمیفهمه من کی ام جوونا باید افتخار کنن موقع صحبت با روح های کوهستانی فهمیدم بومی نیستی انگار اینجا یه چیزی میخوای همه چیز انگار خوب پیش نمیره کلید شکستن، گلوگاه زناست …هیچ وقت …هیچ وقت امنتاع
هیچ زنی رو که اول پا پیش میذاره رو رد نکن ممکنه با سوالاتی که تو ذهنت داری بهت کمک کنه بهم اعتماد نداری؟ وقتی از کوه بالا رفتی از هشت پیچ و چهارتا دست انداز .و سه تا الونک رد شدی ولی چیزی که میخواستی پیدا کنی رو نکردی نه؟
و منم از االان به بعد میدونم وقتی از یک تا ده بشماری رنگین کمونی تو آسمون میاد خوب بارون بند اومده بریم ببین.رنگین کمونه یه چیز دیگه اسون تر میشه برای پیاده روی از کوه از سمت چپ بری باید برم لباس مبدلت افتاد یو می رن لباس مبدلت افتاد ممنون خیلی خجالت آوره
واسه درخواست مرگ دیر شده؟ بعد از اینکه آرایش کردم حس میکنم آدم دیگه ایم چجوری اون فهمید؟ خدای من ااز خیلی وقت پیش فهمیده؟ خیلی ممنون.خداحافظ (تایلندیه) خدای من افتضاحه چجوری باهاش روبه رو بشم؟ بسه .نباید بهش فکر کنم اولویت اصلی برخورد سریع با پدرو مادره تو تنگ نظری چون من اونجا نمیبرمت
تنگ نظر نیستم میبینمت مواظب باش میبینمت برو میبینمت باشه درست سر وقت پدر و مادر و برادرم اینجا نیستن میتونم هرجور میخوام باهاش برخورد کنم چرا همیشه منو میترسونی؟ همیشه دور و برمی تو بیشتر ترسناکی خیلی خوب بیا درباره کار حرف بزنیم دیروز بهت گفتم حالا یک شرط جدید اضافه کردم
قول میدم بهت بدون هیچ ضرری به دست بیاری از اونجایی که یه راهنما میخوای من با کوه آشنام یو اسپیکر منو دیدی؟ سخت نگیر مامان،دمبل های منو دیدی؟ خدایاااا می چرا برگشتی؟ من…سوپرایز سوپرایز شدین؟ مامان بابا،خیلی دلم براتون تنگ شده وایسا …اون اون دوست پسرم ژوانگ یوئه دوست پسرته؟ اره
چرا جدا جدا برگشتین؟ هردومون داشتیم به کارای خودمون میرسیدیم و درباره کارای همدیگه نپرسیدیم اینروزا سرم شلوغ بود وقت نداشتم درباره خانوادمون بهش بگم انتظار نداشتم اینجا ببینمش سرنوشته که باعث شد همو ببینیم …پروفسور ژوانگ یه لطفی بهم کنین مهربونی بزرگتونو جبران میکنم از اونجایی که دروغتو گفتی خودتم باید درستش کنی میدونم
برای همین دارم ازتون خواهش میکنم جاده های کوهستان چینگ شوی پیچیده اس بدون یه راهنمای محلی نمیتونی راهی که میخوای رو پیدا کنی و شاید حتی گم بشی انگار کارت تو از تغییر قیافه خوبه می نباید معرفیمون کنی؟ بذار معرفیشون کنم پدرم،مادرم و برادر کوچیکترم این دوست پسر مورد انتظار شماست
با توجه به درمنه یکساله یه لطفی بهم کن خواهش میکنم مامان، نظرت چیه؟ فکر نمیکنی که دروغ میگم؟ سلام من ژوانگ یو ام خدایا.درخت آهنی شکوفه زد اون داره بهم کمک میکنه می تقصیر توئه از قبل بهمون خوب خوب نگفتی دردسرسازی هستیا ژوانگ هزینه اقامتتو بهت پس میدم خاله ژوانگ خیلی اصولیه
پولو نگه دارین خوبه ژوانگ گشنته؟ اون یه کاسه نودل بهت میده بیاین بشینیم و حرف بزنیم مامان وقت خواب ژوانگه الان باید بره بخوابه بیایین یه روز دیگه خیلی زود میره بخوابه اون از یه سفر طولانی خسته شده مامان برو میدون رقص وگرنه دیرت میشه اره وانگ شیو می هنوز منتظر اسپیکر منه
واست آماده اش کردم ژوانگ بیا فردا ناهار رو باهم بخوریم از غذای خوبی که برات درست میکنه لذت ببر مشکلی نیست زودباشین بیاین منو ببینین اره.بیا برسونیمت به خودت اهمیت نمیدی ولی مراقب بقیه ایی مهم نیست خونم کثیف باشه نباید بذارم ناراحت بشی میخوام لطفتو جبران کنم وگرنه احساس گناه میکنم
عجیبه که احساس گناه کنی راستی یادت نره چی گفتم که فردا وقتی پدر مادرمو دیدی نیاز به آماده شدن نداری؟ لازم نیست باشه باور دارم که با درکت از من میتونی مادرمو گول بزنی نگران نباش از اینکار سود میبری من هر روز از کوه بالا می رفتم
همه گلها ،درختها و بوته های اینجارو میشناسم نگران نباش هرچی میخوای میتونم بهت کمک کنم پیداش کنی …فقط اگه پروفسور ژوانگ نمیتونین همیشه بذارین من ابتکار عملو به دست بگیرم؟ یه راهنما دیر نمیخوابه و راه رفتن تو جاده های کوهستانی سخته اگه پات پیچ بخوره ،کسی دوشت نمیگیره نگران نباش
حتی میتونم با کفشای پاشنه بلند هم راه برم فردا ظهر تو رستوران میبینمت میبینمت می و ژوانگ کجان؟ طبقه بالان طبقه بالان جوونا خیلی چسبیده ان اره فکر میکردم می چیزی درباره اش نمیدونه انتظار نداشتم انقدر باهوش باشه فکر میکنی اون بهت دروغ میگه نه؟ الان میتونی یه نفس راحت بکشی
ژوانگ بچه آدمه با می دردسر درست نمیکنه معلومه برین کنار کارآگاه فنگ، از این طرف من سوال میکنم چقدر خوشحاله خدا کمکم میکنه هیچ جا برای فرار کردن نداری الان برای چی خوشحالی؟ هیچی خوشحالم میبینمت فکر میکنم خوشحالی ژوانگ رو دیدی چرا معجون کنجد سیاهی که برات درستم کردم رو نخوردی؟
اخرین بار گفتی کلی موهات ریخت برای همین مخصوص تو درست کردم وقتی داغه بخورش یه کیسه دیگه هست وقتی داری میری با خودت ببرش بعدا میخورم هنوز اضافه کاری میکنی؟ بله آخرین تحقیق پر زحمته پس تحقیقات چطور پیش میره؟ باید خیلی کار کرده باشی این یه زمینه تحقیقاتی جدید و یه چالش جدیده
از اونجایی که یه معلمی چرا هنوز چالش هایی داری؟ بله، ما کارکنان تحقیقات علمی باید روحیه پیشرفت مستمر داشته باشیم روحیه پیشرفت مستمر؟ فکر کنم روحیه کار آفرینیت به زندگیت وارد شده ببین وسایل داخل چمدونت بهم ریخته اس لباس و لوازم آرایش هیچ دختری مثله تو نیست مامان،الان مردا و زنها برابرن
همینطور میتونم با مردای جوون همگام باشم باهات شوخی نمیکنم الان دوست پسر داری اگه کارای خونه انجام ندی ازت بدش میاد تا وقتی اون میتونه اشکالی نداره جدیما حتی اگه ژوانگ اهمیت نده مادرش چی؟ درباره عروس آینده اش چه فکری میکنه؟ مامان خیلی فکر میکنیا
به علاوه،زنای تو دوره جدید ما باید کارایی که دوست داریم انجام بدیم دوست داری چیکار کنی؟ ولی اتاقت بهم ریخته اس بیا دختر تو دوره جدید نه بلند شو. از اونجایی که اینروزا خونه ایی بهت یاد میدم چجوری تا کنی زودباش ببین یهویی سرگیجه دارم انگار اکسیژن بدنم کم شده
وقتی ازت میخوام وسایلت رو جمع کنی سرت گیج میره هی تو نه، باید هوا بخورم ممنون پسر توهم اینجا زندگی میکنی؟ بذار خودمو معرفی کنم من لو جیانم سلام من یو می رنم گیاه شناسی میخونی؟ اره تو آرمان ها و جاه طلبی هایی داری
در واقع یاد گرفتم که با پدر و مادرم مبارزه کنم هرچی بیشتر فکر میکنن آینده بدتره ،بیشتر میخوام یادش بگیرم از دیدن ناراحتی اونا احساس ارامش میکنم توهم واسه تحقیقات اینجایی ؟ تحقیق؟ من فقط مدرک کارآموزی تابستونه میخوام مدرک؟ متواضع نباش تو دستای زحمت کشی داری اغلب کارای کشاورزی میکنی
میتونی ببینیش ؟ معلومه باید دانش آموز خوبی باشی تو دانش آموز ژوانگ یویی نه؟ تومدرسه ندیدمت دوست ندارم برم مدرسه راستی از عمو و زن عمو شنیدم پروفسور ژوانگ دوست پسرته اگه اون عاشق یه دختر شد خبرش سریع تو مدرسه مییچه معلومه ممنونم اخرین بار کمک کردی برگ چایی بکنم
یکم نوشیدنی میخوای؟مهمون من نباید بذارم یه دختر پول بده خودم میتونم بخرم مهمون منی بذار بخرمش خیلی خوشحالم با دختر خوشگل برگ چایی کندم قیمتی نداره استعداد ادبی خوبی داری اگه نمیدونستم دانش آموز ژوانگ یویی فکر می کردم تو تو زبان چینی تحصیل کردی می رن کی تو دوست دخترش شدی؟
شنیدم که یه گروه فن داره هیچ خبری به بیرون درز نکرده عجیبه