المسلسل الصيني”رومانسية الغابة الصغيرة”|”A Romance of the Little Forest”حلقة 17مترجم(كوميدي،رومانسي)

[عاشقانه جنگل کوچک] قسمت هفدهم [بقیه نمیتونن چیزی که مال توئه ازت بگیرن] بفرما کلی کمکم کردی فرق داره نمیتونم از یه پروفسور سواستفاده کنم مگه نه؟ حساب کتابش نکردم هر وقت حاضرش کردم بهم بده حاضرش نکردی؟عجیبه برادر تا آخر عمرم نمیخوام بخورمش همه باید ازش بگذرن بگیرش خواهر آبنبات میخوری؟ ممنون

وقتی بچه ها دوست ندارن آبنبات بخورن چطور میشه دایناسورای منقرض دوست داشته باشن بخورن؟ بیخیال انقراض ،خسته کننده است آبنبات جیان تائوئه منم اغلب همین برند رو میخرم چیه؟ نقاشین؟ هیچی هبچی؟بذار ببینم می رن بیا تو بالکن بازی کنیم نورش خوبه نمیدونی چقدر جزییات این مدل ترسناکه حتما قبلا ندیدی واقعا؟ نشونم بده

بریم بریم چقدر تیکه داره عالیه مگه نه؟ [آپارتمان سوی هو] خوبه این قسمتای سریال تو و پروفسور ژوانگ بالاخره دارن تموم میشن یه نقطه اوج دیگه و موفق شدی لی تیان تیان خیلی غیر حرفه ای هستی بهم نگفتی به محض جوش خوردن رابطه امون سریال عاشقانه حسابی حوصله سربرمیشه آفرین بهت

خوب یاد گرفتی خوب میتونی رابطه رو جوش ندی امکان نداره دیگه طاقت ندارم اشتباه کردم ببینش وقتی میخندیدی ماسکت خشک شد برش دار بذار برای مراقبت پوست کمکت کنم عالیه خیلی ناراحتم تو یه شهریم اما برنامه هامون هیچوقت بهم نمیخوره و فقط نصفه شب همدیگه رو میبینیم همش تقصیر رییسته،اون خون اشام بااینکه

یه جورایی ناتوانه اما آدم مصممیه [فرم اطلاعات لی تیان تیان] بذار دنبال چندتا سریال بگردم و به لی تیان لیان پیشنهادشون کنم باید خوشش بیاد راستی حالا که حرفش شد یهویی یادم افتاد اون رژلب های اصلی که دفعه پیش بهم داد رو برات آوردم چی شده؟ انقدر کیفیت پایینن؟

اگه فکر میکنی خوب نیستن ازشون استفاده نکن تیان تیان رییست روت کراش نداره؟ نه چرا همچین حرفی میزنی؟ این جعبه هدیه ارزون نیست این این احتمالا هدیه روابط عمومی یه برنده حالا که اینطوری میگی ممکنه باشه اعتماد به نفس داشته باش اون ممکن رو بردار اعتماد به نفس داشته باش

ممکنه باشه رو بردار ناخودآگاه از کسی که دوست داری تقلید میکنی دارم ازت سوال میپرسما چیه؟ نسبت به رییست چه حسی داری؟ حس؟چه حسی دارم؟ راستی دفعه پیش چطوری پرونده شیاژی رو حل کردی؟ دیگه منصرف شده دیگه نباید مشکلی باشه انقدر راحت؟ با قانون سریالا همخونی نداره ممنون لطفا دوتا بهم بده نه

باهات معامله اش میکنم حسابی به نونای بخارپز کوچولو میخوره نه خیلی خسیسی چرا دیر بلند شدی؟ خودت بودی که نذاشتی دیشب بخوابم ممنون مزخرف نگو ازت خواستم منتظر نتیجه آزمایش بمونی منظوری نداشتم داده ها ایرادی ندارن حالا که رییس مقاله اش رو تموم کرده قطعا برای فرصت مطالعاتی

خارج از کشور میره؟ رییس درمورد چی حرف میزنین؟ خیلی سرحالی چرا انقدر نون بخارپز کوچولو داری؟ خریدمشون ساعت چنده؟ پنجره دیگه بسته شده میتونی به فروشنده سفارش بدی رفتن رییسمون به دانشگاه خاطر این مقاله نیست با این توانمندی حرفه ای که داره دانشگاه بارها ازش دعوت کرده پس چرا این دفعه انجامش میده؟

البته در صورتی که درک جامع تری از وضعیت پرورش خونگی گیاها داشته باشی بعد میتونی اقدامات رو با شرایط تطبیق بدی و مشکلات رو یکی یکی حل کنی وقتی مقاله منتشر بشه حدس میزنم تقریبا همین بشه از مدیر لی شنیدم که این روزا داشته مواد رو حاضر میکرده خیلی زود میره خارج

چطور میتونم بدون رییس زندگی کنم؟ باید کاری انجام بدم ،دیگه باید برم نونای بخارپز کوچولوت مال خودت خواهر ، صبحونه [ژوانگ هوی] خوشمزه است نون خونگیه؟ عالیه. سلام شیائو یو بیکار بودی بیا دانشگاه باید چیزی بهت بگم استاد وانگ؟ جالبه؟ پروفسور ژوانگ حالا که دارین میرین خارج میخوای به خودتون استراحت بدین؟

برادرتونه؟ خیلی سرحاله اصلا بهتون شبیه نیست بهم دست نزن تحقیقاتت رو تموم کردی؟ ثبت نامت رو تموم کردی؟ البته اما باید بگم یکم بی مسئولیتی رابطه اتون تازه تثبیت شده بعد میخوای برای حداقل یکسال بری ازش اجازه گرفتی؟ این ربطی بهت داره؟ چرا نداره؟ قبول کردی استادم باشی مگه نه؟

دقیق ترش اینه که قبول نکردم استادت باشم فقط پذیرفتم بیای تو ازمایشگاه استادت لیه کم و بیش بهم ربط داره اما جوابی که دادی… به نظرت برای چی میپرسم؟ یواشتر راه برو پروفسور ژوانگ صبحونه خوردی؟ ربطی بهت نداره واقعا برادرین خداحافظ معلم خداحافظ خداحافظ استاد خداحافظ خداحافظ استاد خداحافظ آقای وانگ

شیائو یو، بیا تو ، بشین ایمیلی که برات فرستادم دیدی؟ بله ممنون که به فکرمین خوب نظرت چیه؟ واقعا که فرصت خوبیه راستش بعداز فارغ التحصیلی هنوزم علاقه زیادی به این حرفه دارم صادقانه بگم سالهاست به دانشجوهای زیادی درس دادم و بینشون تو خیلی بااستعدادی برای همین وقتی شنیدم

کارت رو تو جین شی شروع کردی نتونستم درکش کنم آقای وانگ تقصیر منه گروه میخواد نیرو جذب کنه اولین نفر به ذهنم رسیدی آقای وانگ از شنیدن چیزی که گفتین خجالت کشیدم دانشیاری شغل تمام وقت نیست فقط سه روز درهفته است …من میدونم نمیتونی صبح زود بیدار بشی میتونی بعدازظهر بیای ممنون استاد

بهش فکر میکنم خیلی خوب [طول دوره تحصیل] خانم می رن به خاطر من اومدی؟ لوجیان توهم برای ثبت نام اومدی؟ یه جورایی عالیه اما حیف شد که یه بلاگر با بیشتراز یک میلیون فالوور رو ازدست دادیم راستش قبلا فکر نمیکردم از همچین حرفه ای خوشم بیاد

اما دفعه پیش که حرفات رو شنیدم فهمیدم که حتی بااینکه برای اعتراض بود انگار ازش لذت بردم چه ربطی به حرفام داشت؟ اگه برای خوبی خودت نبود دانشگاه قبولت نمیکرد نه مسیرم رو روشن کردی وقت ناهاره میتونم برای غذا مهمونت کنم؟ صبحونه دیر خوردم برای همین واقعا

نگران نباش منظور دیگه ای ندارم فقط به عنوان جشن ورود رسمیم به آزمایشگاه درنظرش بگیر ژوانگ یو سختگیره حالا که میتونی شاگردش باشی واقعا باید جشن بگیریش راستش استادم مدیر لیه کل تابستون با ژوانگ یو بودی استادت نشد؟ ولی مهم نیست مدیر لی هم عالیه باید برای یادگیری بیشتر ازش پیروی کنی

خانم می رن هنوز خبرندارین؟ چی رو؟ اینکه لی خوبه ولی با دانشجوهاش سختگیره پس باید از تعریفت ممنون باشم؟ پس تو طول زمان ناهار اسما برای بررسی نتایج تو آزمایشگاه میمونی ناهار نیم ساعتی وقت میبره خانم می رن چطوره که آزمایشگاه بیست و چهارساعته بازه اگه نمیخوای شب بری خونه

میتونی تو آزمایشگاه بمونی برادر گشنه امه گشنته با برای گفتنش برادرت رو نگاه نمیکنی؟ ربطی بهت نداره خواهر بجنب اومدم دیگه میرم چطوره نزدیکترین غذاخوری به آزمایشگاه اونجاست تو چهار سال گذشته زیاد تو دانشگاه نبودی مگه نه؟ ازاونجایی که ارشدتم راه رو نشون میدم بریم نکشم خودم میتونم راه برم

فکر کردی میخوام این کار رو کنم؟ – بریم – فهمیدم. مامان مامان امسال تو دانشگاه جیانگ نان قبول شدم دانشگاه ۲۱۱است ببین [اطلاعیه پذیرش] راحت نیست بالاخره قبول شدی هزینه زیادی برای مادرت داشته مگه نه؟ درسته این همه سال بازیگوشی کردن برات کافیه چرخه نهم مامان اعلامیه پذیرشم رو ببین

ببینم چی رو ببینم؟ دوسال برای اینکه درس بخونی مفتی بزرگت کردیم الان برای دانشگاه رفتنت پول نداریم الان دیگه بزرگسالی اگه میدونی چطور باید قدرشناس باشی برای کمک بیشتر برو مزرعه کل روز اینجا اذیتم نکن مامان صبر کن فارغ التحصیل بشم – هفت – برای فارغ‌التحصیلیم صبر کن بوم

مادر گوشیانگ ،مخصوصا همچین کاری کردی؟ هربار همین اتفاق میفته هربار کارت خوبی گیرم میاد اینطوری رفتار میکنی ولش کن بازی نمیکنم چیه؟میخوام ببرم ببینش به ندرت ماهجونگ میکنیم چرا اینطوری میکنی؟ میخوام ببرم نمیخواست ببری آره اینجا رو تمیز کن دیگه جلو چشمم پیدات نشه از دیدنت خسته شدم [اعلامیه پذیرش] گوفی عزیز متاسفانه

واجد شرایط بورسیه تحصیلی نیستین گوفی مبارکه مامان ازت خواسته تو مزرعه کمک کنی میخوام بازی کنم بالاخره میرم دانشگاه. سلام گوفی هدف بنیاد تشویق دانش آموزاییه که مثل تو برای ادامه تحصیل مشکلات زیادی دارن برای همین خوش اومدی ژوانگ یو مسئول بورسیه پروفسور ژونگ همیشه دانشجوش ژوانگ یو بوده

ژوانگ یو ،میتونم ببینمش؟ ژوانگ یوئه یه لحظه صبر کنین برات ازش میپرسم ژوانگ یو کسی میخواد ببیندت باشه [ژوانگ یو] خواهر ، نون رو خوردی؟ اره خوشمزه بود برادرم خودش درست کرده بود حدس میزدم مزه اش من… خوبه ممنون دارم درمورد نون حرف میزنم خواهر برادرم داره ورزش میکنه خیلی حرف میزنی برو

سریعتر ورزش کن تیان تیان لیندا ازم خواست بدمش بهت فهمیدم ممنون هیچوقت نگفتم خرگوشا علف نمیخورن (ضرب المثله ، که اجازه عشق اداری رو میده) این جعبه هدیه ارزون نیست تیان تیان نکنه رییست روت کراش زده؟ چی شده؟ لیوانت خالیه برات پرش میکنم ممنون جعبه رژ لبی که بهم دادی

دوستم بهت گفت انگار خیلی گرونه وبرای یه برند معتبره بازم نمیتونم قبولش کنم امروز صبح با عجله اومدم فردا برات میارمش نمیشه دوباره این رژلب رو هدیه داد اگه بهم برش گردونی فقط باید بندازمش دور خوب دینی به گردنت نیست اون یکی فروشی نبود به دردم نمیخوره پس نگهش دار ممنون درضمن

بعدازظهر کار شخصی دارم ظهر میتونی بری خونه باشه ظهر به بعد بیکارم – چرا امروز اومدی؟ – آزمایشت چطور پیش رفت؟ – اول تو بگو – اول تو بگو – تو بگو – اول تو بسه بهم گوش کنین برادر تو اول بگو چرا امروز اومدی دانشگاه؟ اومدم پیش است…. نه

گفتن حقیقت ازم دورش میکنه دوست جدیدم ژوانگ هوی داشتم فکر میکردم این روزا که خونه ام ژوانگ هوی می‌تونه بیاد پیشم تو هم باخیال راحت میری آزمایشگاه و به کارت میرسی نتایج منتشر شدن جدا؟چطورن؟ خوب پیش رفتن عالیه بااینکه گیاها رو مطالعه می‌کنه خیلی خشکه حتی برای موفقیتشم لبخند نمیزنه واقعا محتاطه راستی

لوجیان می‌گفت استادش نیستی لی مناسب تره واقعا؟ خواهر طرف آدم خوبی نیست نسبت به برادرم بدردنخورتره خوب دیگه میرم بالا خواهر باهامون غذا نمیخوری؟ برادرم کلی سبزی خریده امروز قرار دارم با یه دختر؟ برو بالا خواهر بازم میبینمت عجیبه که برادرن همه ژن های شادابی به برادر کوچیکتر رسیده؟

این رستوران زیاد از شرکت دور نیست وقتی کارت تموم شد برو اونجا یک ساعت و نیم دیگه تو رستوران میبینمت [قبیله سیچوان غربی ، هات پات قدیمی چنگ دو] چیه؟ نقاشین؟ هیچی نیست دفعه پیش نقاشیات رو خراب کردم نمیخواستی بفهمم وقتی درستش کنم ازم تشکر میکنی [پرس نصاب] [جذابترین مرد دنیا]

الو سلام چه خبر؟ پرس نصاب؟ چیه؟ به نظرت دوریمونم؟ شنیدم که هرچی مردی جذابتر باشه بیشتر می‌تونه هرکاری انجام بده شیرین زبونی بی فایده است درضمن کارجدید اومده ازت میخوان با یه بلاگر از شینگ جین انجامش بدی سه روزه برنامه اش رو بچین و برام بفرست سه روز کافی نیست نه

باید به برنامه بقیه بلاگرام فکر کنم حداقل یه هفته وقت میخواد نصاب رو میخوای یانه؟ پنج روز چهار روز چهار روز دیگه دقیقا دوشنبه است بیا درموردش حرف بزنیم از زنگ زدن بهت پشیمونم منم از جواب دادنش پشیمونم سلام آقای جین دیگه باهات حرف نمیزنم گرفتارم -سلام – سلام آقای جین

بیا تو لطفا ممنون [قبیله غربی سیچوان] تیان تیان اینجام سخت نگیر راحت باش خسته شدم گفتی شرکت به اینجا نزدیکه به اندازه کافی زود نیومدم وقتی مسیریاب رو بررسی کردم شرکت خیلی از اینجا دور بود عرق کردم یادم میاد شینگ فو نزدیک اینجا بود دوباره جا به جا شدن؟ ولش کن غذابخوریم راستی

غذای سرو شده تو شهر خیلی کمه دفعه پیش که رییسم برای غذا بردم بیرون رستوران خیلی خیال انگیز بود یه بشقاب خیلی بزرگ با غذایی که نهایتا یه لقمه بود تو آوردن غذا هم خیلی کندن اصلا لذتبخش نیست راستی سرمایه دار گفت رژ لب رو چون باز شده نمیشه پس داد

اما هدیه یه برند بوده که هزینه ای نداشته ازم خواست نگهش دارم میدمش بهت میتونی برای تبلیغش ویدیو بسازی چی شده؟ مدام از سرمایه دار حرف میزنی این سرمایه دارت خیلی خوش تیپه؟ ازش عکس داری؟میدی ببینم چطور ازش عکس داشته باشم؟ چون برنامه ات خیلی شلوغه

برای همین هر روز قیافه اش رو میبینم برنامه ام پر نیست اونی که برنامه اش پره تویی ،خوب؟ از غم کارمندا چی میدونی خوب از شغلت بیا بیرون حمایتت میکنم نه هردومون زیاد میخوریم اگه با همدیگه زندگی کنیم هزینه غذای هر روزه ورشکسته ات میکنه به نظرم نمیتونی بیخیال سرمایه دارت بشی

اصلا هم همچین چیزی نیست – پیش بینی هواشناسی – عصر همگی بخیر نظرتون رو به پیش بینی آب و هوا جلب میکنم ساعت نه امروز صبح مرکز هواشناسی شانگهای هشدار زردی برای گرمای هوا اعلام کرد دمای شهر طی هفته آینده افزایش قابل توجهی پیدا کرده

و حداکثر به سی و هشت درجه سانتیگراد میرسه که از شروع تابستون بیشترین دما در شانگهای بوده آقای جین یه لحظه صبر کنین خانم جیانگ به محض تموم شدن پخششون میان ممنون عجله ندارم بفرمایین لطفا امروز عصر رگبار شدید باران همراه با رعد و برق و باد شدید رو پیش بینی میکنیم

هنوزم مثل بچگیاتی میتونی از روی گوشیت پیش بینی هوا رو بخونی اما هنوزم عاشق اینی که تماشاش کنی آدما به رویاشون زنده ان خیلی بصری هستی رویاهام محدود به خدای بازی این ماه پسر مدرسه ای و وکیل ماه پیشه صدای زنگ ساعت دراومد وقت بیدار شدنه اصلا حمایتم نمیکنی میکنم

اهمیتی نمیدم این یکشنبه لطفا بیخیال پسرای رویاهات شو و حواست رو به این بلاگر زیبایی بده بذار یه تولد خاطره انگیز رو باهات بگذرونه چطوره؟ ناامیدیت خیلی ضایع است نمیشد لااقل یکم پنهونش کنی؟ ببین چی میگم شخصیتم خیلی محبوبه از بالا نگاهم نکن تحقیرت نمیکنم دارم خودم رو کوچیک میکنم

نه اجازه همچین حرفی بهت نمیدم تیان تیان برام خیلی ارزشمندی دارم فکر میکنم به عنوان کارمند چقدر بدبختم که بدهی بالا آوردم و نمیتونم تو روز تولدم تا دیروقت کار نکنم چی؟ تولدت آخرهفته است آخرهفته ها هم باید اضافه کاری کنی؟ سرمایه دارت شورش رو درآورده حتی اگه خوش تیپم باشه

لیاقت بخشش نداره راستش لی تیان تیان نمیذارم ازطرفش توضیح بدی ببینم نکنه…. مخ زنی چیزیه؟ چطور همچین کاری باهات میکنه و بازم ازش طرفداری میکنی؟ نه منظورم اینه که خبر نداره این یکشنبه تولدمه حتی اگه ندونه هم نباید مجبورت کنه آخرهفته ها کار کنی خودت رو که بهش نفروختی مهم نیست.

به هرحال تنها دوستی که اینجا دارمی حالا که وقتش پیش اومده بیا باهم خوش بگذرونیم نمیخواد تا آنروز صبر کنیم خیلی خوب تا وقتی خوشحال باشی از غذا لذت ببر برای زحمتت ممنون نه ممنون برای زحمتت خانم جیانگ ممنون – فردا میبینمت – فردامیبینمت چیزی مینوشی ممنون میدونم اینجا خوب کار میکنی

و میدونم اغلب برای خیریه کارای تجربی انجام میدی یکشنبه تولد دوستمه برای همین اومدم که یه خواهش کوچیک ازت بکنم واقعا که قابلی زیادی ازم تعریف میکنی قبلا خیلی بد باهام رفتار کردی و اما الان خودت رو کوچیک کردی تا بهم التماس کنی واقعا مجبورم می‌کنه نظرم رو درموردت عوض کنم

واقعا مرد بزرگی هستی که می‌دونه کی داد بزنه و کی آروم باشه تو هم زیاد تغییر نکردی به همون زیبایی منطقی که همیشه بودی ،هستی اگه امروز اولین بارم بود که میشنیدمش حتما با گول زبون بازیت رو میخوردم متاسفانه زبون بازیات رو شنیدم و بی رحمیاتم دیدم کدوم بیرحمی؟

درمورد چی حرف میزنی؟ همیشه با دختری به زیبایی و عاقلی خانم جیانگ مهربون بودم خانم جیانگ؟ ون جینگ هنوزم خوب میشناسمت از اینا گذشته خیلی وقته هم رو میشناسیم میدونم آدم مهربونی هستی ومیدونمم که در این مورد کمکم میکنی خیلی خوب حرفای قشنگ نزن فقط یه چیز ازت میخوام

اگه میدونستی چرا قبلا انجامش ندادی؟ قبلا قبلا میدونستم اگه ترکم کنی آینده بهتری نصیبت میشه ببین حق باهام نبود هان؟ دوستت دختره؟ برخلاف انتظار عشق پسر ولخرجمون عوض شده جالبه اگه بخوای کمکت میکنم اما باید یه شرطم رو قبول کنی اگه از پسش بربیام انجامش میدم چطوره؟ انجامش میدم ۲۷۰۹ یه ساعت شده

و شماره هنوز عوض نشده اگه نمیخوای بازی کنی پس مشقات رو بنویس راستی برادر این فاکتورا برای خواهر می رنه؟ برادر میخوای از طرفت برای خواهر می رن پیام بدم و بخوام بیاد فاکتورا رو بگیره؟ اشتباه تایپ نکنی همه شغلای اداری آنقدر درگیرن؟ البته فکر کرده همه مثل توان؟

فکر میکنی رییسم ازم بهره برداری نمیکنه؟ فقط هر وقت کارش بهم میفته زنگ میزنه تنها خوبی شغلم اینه که وقت آزاد دارم پس به همینش راضی باش خیلیا حسرتش رو میخورن درسته راستی استاد دانشگاهم باز بهم زنگ زد و ازم خواست به عنوان دانشیار برگردم خوبه دکترا گرفتی

و اون همه دانشی که داری منتظر درخششته اما به نظرم گره خوردن به برنامه کلاس و عنوان مثل پرنده ای میمونه که پراش رو چیده باشن و میخواد پرواز کنه اما انرژی نداره آسمون ریسمون نباف فقط تنبلی نمیخواد خجالت بکشی تنبلی ذات آدمه مگه همه نمیرن سرکار

که فقط یه روز بیکاری طی کنن؟ خوب میشناسیم پیام داری پدرو مادرم الان دارن چرت میزنن یا رییسمه یا تبلیغاتیه نمیخوام هیچ کدومشون رو ببینم اگه رییست آنقدر مهربون باشه که بذاره دیروقت کارت رو تحویل بدی چی؟ درسته فاکتورا حاضرن بیا پرداختشون کن بازپرداخت این ژوانگ یو حتی تو نوشتنم خشک و رسمیه

[فاکتورا حاضرن بیا پرداختشون کن.] [بازپرداخت.] فهمیدم پروفسور ژوانگته؟ از کجا فهمیدی؟ از پوزخندت پوزخند نزدم خوب پس برای قرار معطلت نمیکنم قبض رو بده کدوم قرار؟ فقط داریم از پول حرف میزنیم بازپرداخت کردنه از خرج کردن پولت خیلی خوشحالی از کی تاحالا همچین روحیه بزرگوارانه ای پیداکردی؟

از خرج کردن پولم برای دخترای خوشگل بیشتر کیف میکنم خیلی وقت بود انقدر خوشحال نبودم بفرمایین ممنون چطور بود؟راضی شدی؟ (خاک به سرم 😱🤯) هیچوقت ناامیدم نمیکنی یکشنبه یه مراسم خیریه برای تجربه پیش بینی هواشناسی برگزار میکنم ساعت دو بیا خانم جیانگ قولش رو نمیشکنه دوباره خانم جیانگ شدم

بعد از این همه مدت که هم رو میشناسیم خوب میدونی چطور آدمیم نمیترسی از حرفم برگردم؟ برنمیگردی چیه؟ باز خرابکاری کردم؟ یه اتفاق کوچیکه آروم باش خونه ات حسابی مجهزه ۱۷۹۸ چطور تونستی… خواهر می رن خیلی تو ریاضی خوبه تکلیف دفعه پیشم… رازمونه مطمئنی آنقدر کمه؟ برای بازسازی خونه خیلی ارزون نیست؟

دیدم وام مسکن داری اگه به اندازه کافی پول نداری نمیخواد پولم رو حفظ کنی باشه واقعا نگرانش نباش میتونه پولت رو نگه نمیداره همش همینه جدا؟ آلی پی امتیازای انرژیم رو ندزد برای کاشت صنوبر ذخیره اشون میکنم بقیه نمیتونن چیزی که مال توئه بگیرن خواهر ببین

این همون مدلیه که دفعه پیش برام بردی سرهم کردن این مدل سخت به نظر میاد همش رو خودت چیدی؟ اره همش چند روز سرش وقت گذاشتم عالیه جلوی برادرم بدک نیستم اون دکتره ،خودت رو باهاش مقایسه نکن یه دانش آموز ابتدایی خیلی خوبی خواهر دفعه پیش که کمکم کردی مدل رو ببرم

ازت تشکر نکردم قابلت رو نداشت اون روز کلی خوش گذروندم ممنون اگه واقعا میخوای ازم تشکر کنی غذا مهمونم کن همراهش قضیه وی چتم توضیح بده وی چت؟ چیه من بودم که برات پیام فرستادم برای همین اشتباه تایپی داشت تقریبا یه چیز مهم رو فراموش کردم ژوانگ یو هر روز کلی راه میره

باید کلی امتیاز انرژی داشته باشه چیه؟ دوتا صنوبر داره واقعا خانواده بزرگین چه جهنمیه؟ مگه نگفتی کس دیگه ای نمیتونه چیزی که مال توئه بگیره؟ انرژی برای سحرخیزاست [۱۱۳۰ یوان]