المسلسل الصيني”رومانسية الغابة الصغيرة”|”A Romance of the Little Forest”حلقة 18مترجم(كوميدي،رومانسي)

تـیم تـرجمه کــره فا تقـدیم می کند KoreFaa.ir مترجم:شکوفه هلو [عاشقانه جنگل کوچک] [قسمت هجدهم] [هیچ چیز نمیتونه شغلم رو متزلزل کنه.] قضیه وی چت هم توضیح بده وی چت؟ چیه؟ من برات پیام فرستادم برای همین غلط تایپی داشت نمره امتحان زبان چینیت چند شده؟ بالای نود

گذشته ها گذشته ولش کن ممنون درهرصورت زیاد پولدار نیست برای همین نمیخواد پول خرج کنی میتونی پولت رو برای خرید مدل نگه داری نگرانش نباش تو خونه هات پات داریم خرجی نداره اینطوری بهتره بااینکه قرارشون چند روز پیش بوده…. تولدمه – تولدت مبارک – ممنون عزیز بفرما ،خوشت میاد؟

هرچی بهم بدی دوست دارم الو ، می نان تیان تیان تولدت مبارک ممنون کجایی؟خونه امی؟ مادربزرگ – تولدت مبارک – ممنون حالت چطوره؟ بدنیستم چند روز پیش ازم حال و احوال کردی می نان تو کارخونه کمکم میکنه خیالت راحت باشه خیلی ممنون ،به زحمت افتادی کاریه که باید بکنم تیان تیان

تولدت رو چطور میگذرونی؟ می رن برنامه ای برات چیده؟ من باید میرسید خیابونا شلوغه مراقب خودت باش،تاکسی بگیر کرایه اش بامن البته که داره ،تولدمه مگه نه؟ الان تو راه رستورانم سمعک چی؟ نگران نباش همراهمه خانم تیان…. – میخوام بهت بگم که…. – یه لحظه صبر کن داره دیرم میشه باید برم

بعدا حرف میزنیم خداحافظ باشه دوباره تولدت مبارک خداحافظ – خداحافظ – خداحافظ خیلی عجوله برادر گفتیم قراره ناهار بخوریم دیگه مگه نه؟ نباید بهش زنگ بزنیم؟ نمیدونی نباید دختری که لباس عوض می‌کنه رو هل کرد؟ واقعا که خیلی واردی چرا اومدین؟ هات پات چه بویی راه انداخته خوب داشتم میومدم اینجا دیدمشون

آدم بیشتر ،لذت بیشتر برای همین دعوتشون کردم شیائولو همیشه وقت ناهار در میره برای همین با چی تا اینجا دنبالش اومدیم یکمی سبزیجاتم باخودمون آوردیم خیلی آب زیرکاهی حوصله ام سررفته بود رییس قرارتون رو بهم زدیم؟ بیاین تو ژوانگ هوی غذا سرد میشه بازم با شیار عمیق؟ فرقش چیه؟

دوست نداره مغزخوک با شیار کم عمق بخوره چی گفتی؟ خوشش نمیاد مغزخوک با شیار کم عمق بخوره فکر می‌کنه عمیقاش خوشمزه ترن نمیدونم چی فکر میکنه فرقی بینشون نمیبینم. چرا باهاش سرقرار نرفتی؟ فکر میکردم خوشت میاد. علاقه ای به شیار کم عمق ندارم خیلی نفرت انگیزه جلوی خانم می رن نذارشون میذارمشون اونور

بیا و کمکمون کن مغز خوک دوست داری؟ سوپ قرمز مغز دانشگاه هواگوانگ خیلی مشهوره مگه نه؟ فقط نونای بخارپز کوچولو باهاش قابل مقایسه است درسته ، و همیشه اونایی که شیارعمیق دارن میخوره همتون میدونین؟ رییس رستورانای قدیمی میبردتون شاید نمیخواد بیاردتون غذاخوری دانشگاه – درست میگم؟ – اره

برای همین سخته که بدونین خوشت نمیاد؟ نه عاشقشم کل اینجا استودیوی پخش زنده است از این سمت لطفا حاضری؟ چرا اومدیم اینجا؟ یه مراسم خیریه برای تجربه حرفه مجری‌گری هواشناسی برگزار میشه فکر کردم خوشت بیاد برای همین اضافه کاری محسوب نمیشه میخوای رویام رو برآورده کنی؟ اما اینجوری لباس…. مدیر ژانگ

خانم لی از این طرف لطفا کجا برم؟ اتاق لباس مجری لی تو چی؟ نگران نباش،همینجا منتظرت میمونم برو نمیتونم صبر کنم ممنون هنوز جوش نیومده،چطوره اول بازی کنیم؟ هیچوقت انجام ندادم،قبلا بازی کردین بچگونه است من چی؟ اوه بیخیال ،یعنی آزمایشگاه بی حوصله ات نمیکنه ؟ حتی بچه محصلام بلدن

تو درس و دانشگاه غرقه باهات بازی میکنم خانم می رن ، بهمون ملحق میشی؟ اره بذارین اول قوانین رو بگم همه باید دست بلند کنن نی که اوله باید با جمله«هیچوقت فلان کار رو نکردم»شروع کنی بهمون کاری که قبلا هیچوقت ازت سرنزده رو بگو اگه کس دیگه ای اون کار رو کرده باشه

باید انگشتش رو جمع کنه هرکی همه انگشتاش رو جمع کنه باید نوشیدنی بخوره محصلام میفهممنش – چطور نفهمیم؟ – همینه پروفسور ژوانگ…شمام بهمون ملحق میشین؟ بیا دیگه ژوانگ هوی هنوز بچه است پس مراقب حرفاتون باشبن انگار خوب بلدیا نگران نباش نمیذارم بالای شونزده سال حرفی بزنن

به علاوه هنوز نوجوونم اگه ببازم نمیتونم نوشیدنی بخورم اگه باختی این رو بخور وقتشه شروع کنیم – اینم متن – ممنون اول خانم جیانگ برای معرفی خیریه سخنرانی میکنه بعداز اینکه تموم کرد همه شرکت کننده ها تک به تک طبق متن پیش میرن مضطرب نشو متن نما هم اونجاست فقط باهاش پیش برو

فهمیدم ممنون نمیتونم تواناییام تو بچگی رو نشونتون بدم بجنبین با همدیگه عشق و حال نکنین وگرنه جا میفتین هیچوقت تو کلاس نخوابیدم صادق باشین باشه؟ تو کلاس خوابت نبرده؟ خودت رو لو نده بااینکه زیباییم گول زننده است ولی خیلی خرخون بودم خوب؟ – بعدی – نوبت منه هیچوقت تو سروصدا خوابم نبرده

فهمیدم، کلاس برای خوابیدنت زیادی شلوغه نمیشه خونم پرسروصدا باشه؟ رییس چرا دوتا انگشتت رو جمع کردی؟ اگه شب پرسروصدایی داشته باشی عادیه که سرکلاس خوابت ببره از کی تاحالا آنقدر راحت شده؟ از وقتی با همدیگه ان خیلی عوض شده پس دلیل اینکه همیشه سردی اینه که

انقدر خسته ای که حوصله نداری اره؟ اتاق خوابش عایق صداست هر شب خوب میخوابه جز وقتی که مهمون سرزده از راه برسه ولش کنین نوبت منه هیچوقت کلاس اقتصاد نگرفتم مراقب حرف زدنت باش داری خط قرمز رو رد میکنی چه خط قرمزی؟ خط قرمز خواستگاراست؟ چرا این همه انگشتات رو جمع کردی؟

معلومه که….بازی حسابی بهت مزه کرده مطمئنی؟ وقت خوردنه عالیه اومدین – فعلا کار دارم – باشه تو تلویزیون پیش بینی هواشناسی میکنه خیلی خوشگل و جذابه ازش خوشگلتری حاضرین؟ وقت شروعه برو موفق باشی سلام به همگی به گزارش هواشناسی امروز خوش اومدین فردا آسمان شانگهای ابری و

همراه با رگبار باران و رعدوبرق خواهد بود لطفاً یادتون باشه حتما چتر و محافظ بارون باخودتون داشته باشید تا سرمانخورین دما در گرمترین زمان به سی درجه و در بعدازظهر به بیست درجه میرسه واقعا فاصله زیادیه یادتون نرده صبح و عصر لباس بیشتری بپوشین به دمای هوا توجه کنین

این روزها باد زیادی میوزه بیرون مراقب خودتون باشین امیدوارم روز خوبی داشته باشین این بود گزارش امروز فردا میبینمتون اینجا دنبال چی میگردی؟ مغزه گوشت دوست داره هنوز بازی مون رو تموم نکردیم – نوبت کیه؟ – من خوب هیچوقت تکلیف دانشکده نداشتم زیادی پیش رفتی

چرا سر یه محصل داد میزنی ؟ همینه قبلا تکالیفت رو انجام دادی؟ مزخرف نگو ،بعدی هیچ چیز شغلم رو متزلزل نمیکنه پروفسور ژوانگ چرا همین حرفی زدی؟ مراسم سوگندته؟ چطوری به باهوشی اونی؟ – نوبت منه – چی میخوای؟ حالا نوبت منه هیچوقت با هیچ دختری تو دانشکده قرارنذاشتم که بعدش معطلش کنم

حرفت خیلی خاصه با دخترا قرار نذاشتی؟ هیچوقت معطلشون نکردم تموم شد؟ بیخیال باختم نامه ام رو نخونده؟ – بفرما – خیلی خوب. به می رن باختم واقعا تحسینش میکنم باید بگی شکست رو قبول کردی یه شکست درست و حسابی برای امروز کافیه – دیگه میتونین برین – خیلی ممنونم

– بچه ها دیگه بریم – خداحافظ امروز خیلی خوشحالم بازم فرصتش پیش میاد تولدت مبارک میدونستی؟ پس…این هدیه تولدم بود اره؟ روز تولدم رو میدونستی؟ ممنون راستش خیلی وقت پیش من رییس جین و مجری جیانگ؟ عشق قدیمیشه چند روز پیش اومد سراغش و نذاشتن کسی اینجا بمونه مدت طولانی تو اتاق تنها بودن

واقعا؟ همین جا؟چیکار کردن؟ دیگه چیکار میتونستن بکنن؟ همه میدونن همه میدونن؟ چرا من نمیدونم؟ خوب….هیچی ولش کن بدرقه اتون کنم؟ خوب بریم؟ خودمون میریم متاسفم کمکی بهتون نکردیم مهم نیست بازم باید برین دانشکده میمونم و کمکش میکنم رییس مهارت برشت عالیه فقط بلدی چاپلوسیش رو بکنی

خانم می رن بذار بمونم و کمکت کنم نه ممنون همش چندتا تیکه بشقابه سال اولیا باید تاثیر خوبی رو بقیه بذارن خیلی خوب خداحافظ – پس دیگه میریم – رییس میبینیمت خداحافظ رییس و خانم ژوانگ خداحافظ – خداحافظ خانم می رن – خداحافظ. عجله کن

سنگ کاغذ قیچی کنیم ،هرکی باخت باید ظرفا رو بشوره خودم میشورمشون خیلی خجالت میکشم خیلی وقته اینجا ناهار مجانی میخورم و کاری نمیکنم دوستیم غریبه که نیستیم خواهش میکنم قبلا ندیدم یه ظرف هم بشوری خوب؟ خوب دلم رضا نیست استراحت کن همین الان باختی و دو لیوان پر نوشیدنی خوردی

میترسم نتونی رو پات وایسی باختم؟ مگه برنده نباید نوشیدنی بخوره؟ واقعا این بازی رو بلدی؟ نوش جونتون ممنون گشنته؟اول یه چیزی بخور خیلی ممنونم ،متاسفم که به زحمت افتادی واقعا بهش اهمیت میدی خجالتم میدی فقط اون قضیه پیش خودمون بمونه خیلی خوب اهمیتی نمیدم اگه به بقیه بگی به خودت ربط داره

تیان تیان رییس جین گشنه ام نیست،شما بخورین غذاتون که تموم شد برتون میگردونم چت شده؟ناخوش احوالی؟ نه خوبم شاید اینجا خفه است میرم بیرون هوای تازه بخورم – قربان! – کیک هنوز مونده کیک رو بسته بندی کن میبرمش اول صورتحساب رو بده ،بجنب فهمیدم خیلی بهم میان

چطور هیولایی مثل تو جلوشون رو بگیره چی شده؟ غذات تموم شد؟بذار برت گردونم عصبانی هستی؟ چطور میتونم با همچین هدیه بزرگی خوشحال نباشم؟ چطور لیاقت التماست به دوست دختر سابقت رو داشته باشم؟ – از این عصبانی هستی؟ – آره نه عصبانی نیستم الان خیلیم خوشحالم برای خوردن انقدر خوشحالی؟ آره نمیشه؟

دوست دختر سابقم نیست میدونم اشتباه فهمیدم از اینا گذشته همه عزیزدردونه هات نمیتونن دوست دخترت بشن هیچ رابطه عاشقانه ای باهاش ندارم بااینکه شنواییم ضعیفه اما حرفاشون رو شنیدم نباید از روی شایعات قضاوت کنی کرم ،کور که نیستم خیلی صمیمی هستین میخوای بهم بگی اولین روزیه که همدیگه رو شناختین؟

نهایتا دوستای قدیمی هستیم اون رابطه ای که تصور میکنی نیست جیانگ ون جینگ وقتی تازه فارغ التحصیل شده بود اومد شرکت پیشم فکر میکرد رقابت بین پلتفرمها خیلی خشنه برای همین میخواست بلاگر قراردادی بشه مدارک عالی داره و آموزش حرفه ای دیده میتونست آینده بهتری تو پلتفرمای بزرگ داشته باشه

خوب منم جلوی ملحق شدنش رو گرفتم بااین حال بازم اصرارمیکرد وبرای یه ماه تو شرکتم به عنوان دستیار کار کرد با کارها کناراومده بود ولی بازم متقاعدش میکردم که بره از پس همه کاری برمیومد چی رو نمیتونست انجام بده؟ معلوم شدم حق دارم – همش همین؟ – اره

اگه باور نمیکنی از لیندا بپرس اما چرا میگفتن مدت طولانی با همدیگه تو یه اتاق تنها بودین؟ چیکار میکردین؟ راستش جیانگ ون جینگ آدم خوبیه اما بدجور کینه ایه وقتی اون روز رفتم پیشش ازم خواست برای اینکه راضی بشه اتاق تدارکات رو مرتب کنم به جبران اینکه دستیارم بوده

خیلی وقت بود کارنکرده بودم برای همین وقت‌گیر بود چطوره حالا شمعت رو فوت کنی و کیک بخوریم؟ به چی فکر میکنی؟ پرنده ها رو نگاه میکنم ، خیلی قشنگن میتونی رو کاناپه تماشاشون کنی نه زاویه اینجا خیلی خوبه بذار کمکت کنم بذار باهات مصاحبه کنم پروفسور ژوانگ

احتمالا کلی دختر هستن که برات نامه عاشقانه و اعتراف فرستادن مگه نه؟ نمیدونم نمیدونی؟ شاید یکمی لی هرچی برام میفرستادن آزمایشگاه جمع کرده هیچی نمیدونم یعنی هیچ کدومشون رو نخوندی؟ و با هیچ کدومشون قرار نذاشتی؟ وقت این کارا رو ندارم بیخیال چطور می‌تونی انقدر به بقیه بی احترامی کنی؟ قبلا پسرا قالت گذاشتن؟

چطور ممکنه؟ خیلیا دیوونه فرستادن نامه عاشقانه برام بودن دخترایی مثل من هرسه روز یکبار…. چیکار میکنی؟ میخوام چایی بریزم تا از داستانات لذت ببرم چه داستانی؟ قرارای سه روز یه بارت با یه پسر جدید خوب حداقل باید چهارصد و هشتاد و هفتا داستان تو طول دانشگاهت داشته باشی تموم شد تموم کردی؟

پس چی یاد بگیرم؟ باید دوباره با میکروفونت حرف بزنی؟ یه داستان قال گذاشتن دارم می….میخوام بگم…. میخوام ازت بپرسم که…. یه لحظه صبر کن [یک میل دریافت کردید.] – باید…. – نمیخوام نمیدونم چطور بهت بگم میشه یه وقت دیگه درموردش حرف بزنیم؟ خوب ، و کاری دارم که باید بهش رسیدگی کنم

باید همین الان برگردم دانشگاه بیا یه وقت دیگه حرف بزنیم ممکنه بارون بگیره باخودت چتر بردار می رن بیا اینجا بیا باهم دیگه بازی کنیم باشه – باید چیکار کنم؟ – بذارش اینجا و منم این یکی رو میذارم اینجا نه اشتباه کردی چیه؟خامه رو صورتمه؟ یه بار دیگه با اون قیافه نگاهم نکن

گولت رو نمیخورم قیافه ام چشه؟ قیافه ای که به جیانگ ون جینگ نشون میدیه با اخلاق و رفتاری که هر دوتون دارین تعجبی نداره که بقیه رو به اشتباه میندازه وای عزیزم هیچی درموردم نمیدونن چطور میتونم از دوست دختر سابقم بخوام برای هدیه تولد عشق جدیدم کمکم کنه؟ بی ادبیه مگه نه؟

چی گفتی؟ عجله کن بیا تو صاعقه رو ندیدی؟داره بارون میگیره بهم گفت قبل از اینکه برگرده سه لیوان آب بهت بدم بیا دو لیوان درنظرش بگیریم باشه؟ میدونی تو ریاضی خوب نیستم به نظرم نمیفهمه فکرت خوب کار میکنه تو برخورد با آدمایی شبیهش خیلی خوبی بیا بیشتر برام بگو خوب چطور آدمیه؟

یکم گلوت رو تر کن راحت باش خیلی ساده است فقط درس و گیاها تو زندگیشن درست همون‌طور که خودش میگه “هیچ چیزی شغلش رو متزلزل نمیکنه”. نفر برتر بود و میتونست هر رشته ای که میخواست رو انتخاب کنه خانواده ام میخواستن امور مالی بخونه اما گیاه شناسی رو انتخاب کرد و دکترا گرفت

ده سال طول می‌کشه درختی رشد کنه ولی صدسال یکبار نابغه به دنیا میاد سلام ، کارت تموم شد؟ [گواهینامه] [ارسال] خودش رو وقف آزمایش کرده و دوستای کمی داره و خبری از دوست دخترم نیست والدینمون نگرانشن اما میگه “همچین برنامه ای تو زندگیم ندارم.” چطور ممکنه؟ میبینی که ممکنه

بااینکه خیلیا انتخاب میکنن زن و بچه داشته باشن معنیش این نیست که همه باید همچین کاری کنن مگه نه؟ (فیلسوف کی بودی تو ) انگار حرفای خودش رو تکرارکردی واقعا؟ خیلی عالیه که میتونی چیزای زیادی درموردش بگی درست مثل مقاله است تازگی یکیشون رو تموم کردم اسمش «برادرمه»

ده سال طول می‌کشه یه درخت رشد کنه اما صدسال یکبار یه نابغه به دنیا میاد کاملا کاربردیه مگه نه؟ آره ، حتم دارم نمره کامل میگیری فوق العاده است خیلی زود تمومش کردی بذار یه لیوان دیگه برات بریزم چرا؟ مگه دو لیوان نبود؟ اینطوری که سومی میشه خودت خوردیش پس حساب نیست

اینم اونی که ازت میخوام بخوری تو ریاضی خوب نیستم خودت میدونی مگه نه؟ بیخیال هردوتون سرم شیره میمالین راحت باش میتونی بعد از اینکه یکم بازی کردی بخوریش وای نه تموم شد گریه نکن همه تیکه ها اینجان تو اتاق بمون میرم میارمشون – بذار باهات بیام – نه بچه ها ایمنی ضعیفی دارن

اگه سرما بخوری چی؟ خوب خودت چی؟ نگران نباش سایبون هست آروم باش قول میدم همشون رو برات بیارم گریه نکن اول بیا تو زنگ میزنم برادرم برگرده نزن ، باید به کار ضروری برسه برای همچین کارای کوچیکی به دردسرش ننداز هیچوقت نمیفهمیم به هرحال یه چیز هست که ازش مطمئنم

الان از همدیگه خسته شدیم گورت رو گم کن انقدر اینجا نشین اینطوری نباش الان میتونم به حرفات گوش کنم به نظرم پس هرچی میخوای بگو همیشه نه حرفی ندارم بگم ….جذابترین تمومش کن ، کافیه بسه دست از سرم بردار تعریفات رو برای – خوب پس من شروع میکنم – وایسا

پروفسور جونت نگه دار میدونی منظورم چیه خسته شدم بس که ازت تعریف کردم طرح رو همون‌طور که سوالم رو پس میگیرم درموردش حرف زدیم اصلاح کن میتونی بری فهمیدم خداحافظ هیچی نشنیدم هیچوقت حرفم رو پس نمیگیرم میخوای دوباره بشنویش؟ اونی که دوست دارم تویی رییس باز چته؟

ببین مدل موم خوبه لی تیان تیان خوبه خوبه عالیه دیگه برو لطفا شرت رو کم کن خداحافظ با یه مریض خیلی بی ادبی ساعت کاری تمومه ، فعلا برو امروز دیگه نمیخوام ببینمت خداحافظ وایسا چی شده؟ دوربین مخفی یا میکروفونی تو ماشینت نیست؟ وگرنه چرا مثل سریالای قدیمی شده ؟ تیان تیان کجایی؟

میام پیشت قدیمی نیست کلاسیکه مراقب باش ممکنه لیز بخوری رستورانه خیلی محبوبه بیا بریم حتما بریم ممنون نوش جان حواست به در باشه تاوقنی تو بگی حقیقته، خوب بهت اعتماد میکنم رسیدیم همونجاست حتما واقعا عاشقتم مراقب باش باشه – راستش پاهام…. – هدیه تولدم رو میخوام هروقت انتخاب کردین درخدمتم ممنون مشکلی نیست

هرچی میخوای سفارش بده مهمون من نه مهمون منی رییس لی دست به جیب شده بگو ببینم چی دوست دخترم رو انقدر خوشحال کرده؟ چیزی که الان گفتی رو تکرار کن رییس لی دست به جیب شده بعدیش چی خوشحالت کرده؟ اونطوری که گفتی نیست فهمیدم چی دوست دخترم رو انقدر خوشحال کرده؟ خودشه همینه

همین خوشحالم میکنه راستی برای توئه دیروز خودم درستش کردم زنجبیل و شراب برنج و نمک داره دنبال اینی؟ برای خوردن نیست پات رو باهاش بشور اره خوبه پیداش کردیم دیروز سرچ کردم همش رو ویلچر میشینی بیا برگردیم که باعث اختلال تخلیه ورید میشه ممکنه پاهات ورم کنن این محلول برای گردش خون خوبه

به پاهات کمک میکنه و این وسیله حتما باخودت ببرش وقتی رو ویلچر میشنی پاهات رو روش بذار مفیده بذار ببینم دوست پسرم چی میخواد؟ رسیدیم باید دروغ گفتن بهش رو تموم کنم …میخوای تیان تیان باید باهات حرف بزنم چی شده؟ دیروقته برگرد و استراحت کن باشه چرا انقدر بهم ریختی؟

همیشه میخواستم بهت بگم میترسیدم که چطوره اول حرفای من رو بشنوی؟ باشه راستش میترسم حرفام رو بشنوی عصبانی بشی نمیشم قول میدم راستش کلی برنامه تلویزیونی دیدم برو بااین حال وقتی رفتی تو خونه میرم هنوزم شک دارم دیگه میرم که دوست پسرمی فقط یه دختر ساده ام چرا رییس جین دوستم داره؟

تولدت مبارک چون لی تیان تیانی چون عالی هستی میدونستم اینو میگی بااین حال کلی ازم وقت گرفت تا فهمیدمش بعد به ذهنم رسید که شاید به کمکم نیاز داشته باشی این حقیقت ساده این حس رو بهم داد که کاری که میکنم ارزشمنده یه فرصت دیگه برای اینکه بهش توضیح بدم پیدا میکنم

شاید همین صمیمی ترمون کرده بااین حال فکر نمیکنم روش خوبی برای فکرکردن باشه انگار که به خاطر نیازت بهم بخورش دوستت دارم نه زنجبیل دوست ندارم عصبانی نشدی که هان؟ اصلا هیچوقت ازت عصبانی نمیشم از شنیدنش خوشحالم اما موهات رو باید خشک کنی نگران نباش خسته ام تمام تلاشم رو میکنم

که بفهممش لطفاً کمکم کن خوب میخواستی چی بگی؟ بعداز اینکه خوردیش تموم شد حدس بزن کیم؟ دستات سردن تازه خوب شدی باید بیشتر لباس بپوشی باید حدس میزدی دیگه کی می‌تونه باشه؟ کوتاهی من ، کوتاه؟ بیرون باد میاد بپوشش به نظرت زیادی برات کوتاهم پس چرا دنبالم افتادی؟ پاهام بلندن همین مغرور نباش

پاهای منم بلندن بفرما چیه؟ غذا غذا؟ دعوتم کن تو ، بجنب بگو ببینم چرا باهاش نرفتی سرقرار؟ فکر کردم اینطوری خوشت میاد علاقه ای به شیار کم عمق ندارم شیارای کم عمق دیروز رو چطوری توصیف کردی؟ – ارس چینی – همینه ارس چینی چرا باهاش قاشق نداره

ممنون اما جایی که دعوتت کرده تازه باز شده قبلا امتحانش کردی؟ خوب اگه لوجیان درموردش بهم نگفته بود واقعا علاقه ات به مغز رو درک نمیکنم نمی‌فهمیدم که مقاله ات رو تموم کردی خوب بهم بگو کدوم مغازه این نزدیکی مغز با شیار عمیق داره