المسلسل الصيني”رومانسية الغابة الصغيرة”|”A Romance of the Little Forest”حلقة 26مترجم(كوميدي،رومانسي)

[عاشقانه جنگل کوچک] قسمت بیست و ششم [وقتی حقیقتا چیزی رو بخوای ، کائنات برای دست آوردنش کمکت میکنه] تیان تیان نمیشد تو این آشپزخونه دسر غربی درست کرد اما کلی شکر قهوه ای روی کیک برنجی ریختم که شیرینشون کنه چرا هنوز نرفتی؟ برای امروز از شیائوجین تشکر کن

نمیدونستم ذائقه ات انقدر عوض شده از کی تاحالا انقدر گوشت دوست داشتی مادربزرگ جین شی فقط همکارمه از کجا بدونه چی دوست دارم بخورم؟ فکر نکنم همکارا از قاب گوشی جفتی استفاده کنن زیادی فکر نکن حوصله عوض کردنش رو ندارم بجنبین بیاین بخوریم ممنون شیائو جین برات تیکه اش میکنم نه ممنون

زودباش بخور میخواین کالبدشکافیشون کنین؟ یعنی از مریضی مردن؟ اجساد این خوتکای ها توی همون گودال پیدا شدن از مریضی مردن؟ خیلی تصادفی نیست هیچ رد خونی دور چشم و منقارشون نیست مشخصات مرگ توشون دیده نمیشه برای تعیین علت مرگشون کالبدشکافی لازمه این چیه؟ کربوفوران،آفت کشه کربوفوران خیلی سمیه

یه بسته اش بیست نفر رو مسموم میکنه تو فهرست حیات وحش ارزش اکولوژیکی، علمی و اجتماعی مهمی داره میشه برای شکار غیرقانونی بالای بیست حیوون وحشی تشکیل پرونده داد به پلیس زنگ بزن وضعیتی که بهش اشاره کردین در اصل قبلا ثبت کردیم این تالاب پراز پرنده است

سالهای پیش شکارچیای غیرقانونی اینجا بیداد میکردن روش معمول شکار پهن کردن توره یه نوعش تور گردانه قبلش یه بخش از آب رو پیدا میکنن تور رو پهن میکنن و چندتا اردک اهلی رو برای جفتگیری توش میندازن جفتگیری چی؟ طعمه هایی که خوتکاها رو فریب بده اردک‌ها حیوونای گله زین

وقتی هم نوعشون رو ببینن همشون میرن پیشش درسته و میتونی با یه تور چند ده تاشون رو بگیری یه جور دیگه داره که بهش میگن تور چسبناک معمولا تو نیزارها و جنگل ها پهن میشن وقتی پرنده پرواز میکنه بهش که میخوره نمیتونه فرود بیاد همه این سالها

برای مقابله با شکارچیا عقلامون رو روهم ریختیم حس قوی ضد شناسایی دارن تا ما و داوطلبا رو میبینن برای بردنشون نمیان حتی اگه مسموم کننده ها رو هم گیر بندازیم میگن دارن آفت کش می پاشن موقع برداشتن لاشه ها هم که گیر میفتن قبول نمیکنن که مسموم شدن نیزارهای تالاب براشون استتار خوبیه

گیرانداختنشون خیلی سخته حالا که شکارچی متخلف ، جرمش رو تکرار میکنه میدونین کیه؟ جیاسان؟ میشناسینش؟ شوئه و من قبلا جیاسان رو دیدیم حس کردم خیلی مشکوک میزنه برای همین دنبالش رفتم که بررسیش کنم بدجور مواخذه امون کرد وقتی یه پرونده رو حل میکنیم باید زنجیره کاملی از شواهد داشته باشیم

از خرید مشکوک دارو ، ریختن دارو گرفتن ، کشتن تا روند فروش باید برای همه مدرک جمع کنیم زمین اینجا خیلی پیچیده است نیروی پلیسمون هم کافی نیست مگه اینکه جیاسان رو با محموله غیرقانونی گیر بندازیم درغیراینصورت انجام اقدامات بیشتر سخت میشه حالا که میدونین مسموم کننده کیه میتونیم بگیریمش

شنیدم جیاسان مثل شبح میمونه. گیرانداختنش اونقدرام راحت نیست حالا که سمش رو پخش کرده قطعا برای برداشتن طعمه ها میاد فقط باید تو گودال منتظرش بمونم لااقلش اینه که تایید میکنم شکارچی جیاسانه نه خانم می رن خیلی خطرناکه چطوره باهم دیگه بریم؟ تعداد زیاد میشه و میشناسدتون

اینطوری جیاسان می‌فهمه و بیشتر هوشیار میشه و دفعه بعد گیرانداختنش سخت‌تر میشه اما به خوتکای کالبد شکافی شده فکر کنین هیچ غذایی تو معده اش نبوده فقط ماسه و سنگ ریزه است تالاب کوچیکه پیدا کردن غذا براشون راحت نیست گرسنه بودن فقط تو آب دنبال غذا می‌گشتن که بخورنش

کی میدونست قراره زندگیشون رو ازدست بدن؟ نباید اینجوری بشه قراره اینجا خونه اشون باشه پس دراین مورد باهام جدل نکنین یه روز زودتر شکارچیا رو بگیریم یه پرنده کمتر میمیره غروب اولین اوج فعالیت پرنده هاست جیاسان هنوز نیومده ممکنه منتظر دومین اوج باشه؟ خیلی حریصه پس خودتی فقط دوتا

آقای وانگ دارم جنسا رو چک میکنم میدونم برات معامله بزرگیه باید به اندازه کافی جنس برات جور کنم مگه نه؟ چطور میشه حیوونای درجه یک رو با درجه دو های حمایت شده ملی مقایسه کرد درجه یک و درجه دو؟تیم دارن؟ فردا نه آقای وانگ دوروز بیشتر بهم مهلت بده باشه؟

این روزا باید حواسم رو جمع کنم واقعا نمیتونم کاری کنم کی دیگه می‌تونه باشه؟ فقط اونان داوطلبا خودشون رو به کشتن میدن جرات کردن سد راهم بشن اگه ببینمشون یه درس حسابی بهشون میدم کیه؟ میخوای بمیری اره؟ جرات کردی جلوم رو بگیری بیا بیرون کی اونجاست؟ داد نزن منم بیا بیرون

بغلم کن زودباش کیه؟ اینجا چه خبره؟ چه…. نزدیکم بمون گند بزنه به این شانس به جای اردک پیدا کردن یه جفت کفتر عاشق به پستم خورد رفت؟ هنوز نه هنوز نرفته؟پیدامون کرد؟ بهم دروغ گفتی دروغگو چرا آنقدر بهم نزدیک شدی؟ نه فقط میخواستم ازت به خاطر اینکه

کل راه رو باهام اومدی تشکر کنم انقدر خودت رو تحویل نگیر اگه مادربزرگ این همه چیز بارت نمیکرد مجبور نبودم دنبالت راه بیفتم اره میخوای استراحت کنی؟ شنیدم ستاره هاتو حومه شهر مخصوصا تو شب حسابی درخشانن این منظره رو ببین خیلی خوبه اون دفعه که تو پارک آتیش بازی نگاه میکردیم رو یادته؟

به نظرت آتیش بازی بهتره یا ستاره ها؟ کدوم بار؟یادم نمیاد منتظرم بمون خودم میتونم نترس منظورت جیاسانه؟ چرا ازش بترسم؟ اگه نیومده بودی پلیس تاحالا گرفته بودش مگه نه؟ پس نقشه ات خراب شد چطور از نقشه امون خبرداری؟ و چرا اینجایی؟ چون میخواستم ببینمت سبکت اینه هروقت بخوای میبینیم ،هروقت بخوای میری

می رن بگو ببینم کی بهت گفت اینجام؟ …کدوم مدیر لی به خانم می رن قول دادم مثل راز حفظش کنم باهام همچین کاری نکنین پروفسور ژوانگ نباید تو جمع بهم زور بگی ثبت پرندگان تو بای یوان دارم میخونمش زیاد ذهنت رو درگیرش نکن تو هم به پرنده ها علاقمندی؟

یا به خاطر کسی قراره بری بای یوان؟ چرا دو روز مرخصی گرفتی؟ داری میری بای یوان ، چرا؟ برای داوطلبان حفاظت از پرندگان پایگاه حیات وحش بای یوان ثبت نام کردم دانشگاه به خاطرش جلوم رو میگیره؟ پایگاه حیات وحش بای یوان فهمیدم ممنون الو ببخشید؟ چطور میشه برم پایگاه حیات وحش؟

پایگاه حدودا یک کیلومتر جلوتره ممنون خانم می رن تو خطر افتاده؟ باید بریم گودال بهش کمک کنیم؟ نه در این صورت جیاسان شناساییمون میکنه و بیشتر به خطر میفته هنوز نگرانم جیاسان مجرم سابقه داره بارها پرنده ها رو تو آب مسموم کرده باید بیرحم باشه

گفت اگه اوضاع بد پیش بره بلافاصله به پلیس زنگ میزنه فقط پنج دقیقه طول می‌کشه تا برسه اونجا بهتره همینجا منتظر برگشتش بمونیم گودال پنج دقیقه فاصله داره سم توی آب محل تلاقی شالیزارها و گوداله قانون جذب چیه؟ وقتی حقیقتا چیزی رو بخوای کائنات برای بدست آوردنش کمکت میکنن

با حرفای توی کتاب سرم شیره نمال دیگه نمیخوام ببینمت چطوریه که هنوزم جلوی چشممی؟ شاید کائنات بهتر از خودت میشناسدت مگه دانشمند نیستی؟ چرا جای اینکه تو آزمایشگاه به آزمایشات برسی اینجا داری برام یه مشت تئوریای آرمانگرایانه ردیف میکنی؟ اتفاقا نمونه گیری کردم تازه تموم شده تازه تموم شده؟ اره تموم شده

اینجا فقط نی داره خبری از درمنه نیست یا نکنه داری روی نی ها مطالعه میکنی؟ هم گونه ان میشه ازش الهام گرفت گفتی میخواستی ببینیم اما کله ات پراز علفه جالبه خوب برو استراحت کن چرا دنبالم راه افتادی؟ اتفاقا اینجا اقامت دارم مطمئنی؟ گروهتون انقدر بدبخت بیچاره است؟

آقای لی بدون تو نمیتونه حمایتی بگیره [مسافرخونه کوچک بای یوان] چی شده؟دوباره چرا برق رفت؟ فیوز پریده ممنون ممنون میتونی بری خوب میخوام استراحت کنم پس فردا البته تو به کارت برس منم به کارم میرسم [اقامتگاه می رن] می نان میبرمش ممنون میدونستم میای برات سوپ لوبیا سبز حاضر کردم یکم بخور ممنون

-شیرینه -ممنون چیکار میکنی؟ من….یکم میخوام خوب بخور دیگه میرم فردا رو یادت نره نگران نباش یادم نمیره چیه؟ فردا قرار دارین؟ کمکتون میکنم ببرینشون اتاقتون نه فردا کجا میرین؟ کیه؟ منم بگیر صدای دره نترس این اتاق خیلی کوچیکه دونفری زیادی شلوغ میشه بهتر شد؟ ممنون تو اتاق بغلی میمونم

هرموقع چیزی خواستی صدام کن شب بخیر صبر کن میشه لطفا باشه میمونم کی خواستم بمونی؟ منظورم پنکه بود لازم میشه همین جام نترس میخوای برات داستان تعریف کنم؟ بازم داستان دختر کبریت فروش؟ دیگه نمیخوام بشنومش اینبار دختر نیست پسره پسر کوچولو کبریت میفروشه؟ بد نیست اینبار چیزی نمیفروشه

درمورد پسریه که دنبال ستاره هاست تعقیب کننده ستاره ؟نادره پسرک تو روستای کوهستانی که همیشه هوای بارونی داره زندگی میکنه دیدن خورشید تو این روستا خیلی سخته چه برسه به ستاره ها اما پسرک نمیتونست آخر شب خوبی که ستاره ها رو دید فراموش کنه ستاره ها حسابی درخشان بودن

و پسرک اسیرشون شده بود بعداز سپیده دم پسرک تصمیم گرفت از روستا بره تا ستاره ها رو پیدا کنه درست نیست چطور میشه ستاره ها حسابی درخشان باشن؟ خونواده پسرک هم همین رو گفتن گفتن که شاید پسرک تابش ناگهانی دیده پسرک بهم ریخت به خونواده اش گفت ستاره هایی که دیده شبیه

گل‌های ستاره ای جلوی خونه اشونه گل‌های ستاره ای از وقتی پسرک یادش میومد تو آستانه در رشد میکردن با شنیدن حرفای پسره انگار گلها درک میکردن و تو باد تکون میخوردن اما حرف نمیزدن کسی حرف پسرک رو تایید نمیکرد برای همین پسرک تصمیم گرفت از اونجایی که تو روستا هیچ ستاره ای نبود

جایی بره که بشه ستاره ها رو دید پسرک میخواست مرز ابرهای تیره رو پیش بگیره رو بره اما اینکه کی قراره تموم بشه رو پسرک نمیدونست برای پیدا کردن انتهای دریای ابرها آواره کوه و دشت شد اما مهم نبود چطور پیش بره ابرهای سیاه همیشه بالای سرش بودن هروقت پسرک خسته میشد

گل های روی کوه گل‌های جلوی خونه رو شبی که ستاره ها رو دید ،به یادش میاوردن برای همین نمیتونست تسلیم بشه و بعدش؟ مهم نبود پسرک چقدر بره هیچوقت به مرز ابرهای تیره نرسید اما یه شب چشمهاش رو که بست گلها ناگهان پیش چشماش ظاهر شدن گلها دقیقا مثل ستاره هایی

که اون شب دیده بود میدرخشیدن گل کدومه؟ بعداز یه سال هدر دادن وقت و احساسات اومدی برام قصه بگی؟ خودت رو ببین وقتی پیشته اذیت میشی وقتی می‌ره بهم میریزی چیکار کنه بنده خدا؟ خواهرمه؟چی شده؟ دوباره با دوست پسرش مشاجره کردن؟ حواست به جاده باشه منم درمورد نقشه میگم

چرا زد تو سرش؟ چرا علتش برات مهمه؟ حالا که اومده اگه برای تو نیست پس برای کیه؟ نجاتت داده و کمکت کرده چقدر عشقولانه برای همین باید آروم باشم،هان؟ *به نظرم نگرش پل متحرکه (*ورود به محیطی بکر و دست نخورده و مخالفت با هرگونه توسعه که این دست نخوردگی رو ازبین ببره)

تو اکثر زمان های خطرناک اتفاقی به آشنایی برمی‌خورم که دست کمک به طرف دراز میکنه راحت میشه این تپش قلب رو ندید گرفت هیجان زده نشدی؟ نمیتونی فرقش رو بگی؟ دیگه اینکه کمی وقت می‌بره تا ببخشیش ….بی صبرانه منتظرشم،باید به چیزی رسیدگی کنم بعدا باهات حرف میزنم چیه؟چرا نمیگی؟ آرومتر رانندگی کن

نگرانش نباش خیلی آرومه میپیچیم پیدامون نکرد که ،هان؟ فکر نکنم تو نقطه کور بودیم ندیدش ببین اگه دختری به سرت دست بزنه رابطه بینتون چیه؟ هیچی؟ غیرممکنه دستش ،سرت اینطوری دوباره فکر کن حتما دختره از پسره بدش میاد برای همین داره پسش میزنه امکان نداره با همدیگه آشنان واقعا؟

پس باید شوخی باشه دوست دختر داری؟ نه کراش داری؟ نه تعجبی نداره که حالیت نیست از من بپرسی میگم خانم لی با می نان مثل برادرش رفتار میکنه زیادی فکر نکن رییس جین شریک عزیزم طرح سریال عاشقانه ای که تیان تیان میبینه نیست؟ برو یکم فاصله است بریم بهشون برسیم

نگران نباش رییس جین – بجنب – طبق بررسیام مشکلی نیست نگران نباش بریم نگران نباش رییس جین لطفا یه لحظه صبر کن نگران نباش بذار بررسیش کنم خیلی طول نمیکشه تو همچین وقتی زنجیر افتاده [زندان برای شکار پرنده] سلام درمورد چی حرف میزنین؟ گفتم براتون هندونه بخرم ممنون خانم می رن

چه خبر شده؟ بذار معرفیش کنم یه گیاه‌شناس معروفه پروفسور ژوانگ یو تازه از فرصت مطالعاتی خارج از کشورش برگشته برای تحقیقات میدانی اومده اینجا مدیر لی از گروه گیاه‌شناسی دانشگاه هواگوانگ پایگاهمون رو توصیه کرده داشتیم درمورد برنامه ها و ایده های حفاظت حرف میزدیم …معاون چی؟ معاون پروفسور

درضمن یه معاون پروفسور گیاه‌شناسی درمورد حفاظت از پرنده ها چی میدونه؟چه نظری میتونی بدی اخه؟ درسته خانم می رن شمام از همون دانشگاهین همدیگه رو میشناسین؟ – نه – آره زبون به دهان بگیر کشف حقیقت از واقعیته چرا برای تحقیقات میدانی اومدی پایگاه حیات وحش؟ نمیتونی جلوم رو بگیری بعدا میفهمیم

این دوتا مدرس یه چیزی غلطه بیاین بشینین افسر وانگ بذارین اول درمورد وضعیت دیشب براتون بگم پروفسور ژوانگ همین الان با پلیس تماس گرفت درمورد اوضاع اطلاعات اولیه داریم الان اومدیم که تمام قضیه رو ثبت کنیم برای همین صبح غیبش زد اومده اینجا و اعتبارش رو مال خود کرده

دیروز وقتی جیاسان رو دیدم یه تماس داشت انگار تماس از طرف مشتریش بود طرف رو آقای وانگ خطاب کرد مشکوکم که دسته بندی حیوونای درجه یک و درجه دو دارن آقای وانگ؟ اینی که جیاسان گفته ممکنه همونی باشه که روستاییا میگن شنیدم طرف خیلی حقه بازه الان تو این فصل

توانایی شکار دوباره با تعداد بالا دارن به هرحال ممنون از سرنخ های ارزشمندتون برای امروز بسه مقابله با جرم وظیفه نیروی پلیسه اگه نیازی به همکاری تو اطلاعات داشتیم بهتون اطلاع میدم همین دیگه باید بریم خانم تیان تیان رییس جین برای خرید اومده روستامون بازم لازمه؟

او کار خودش رو می‌کنه منم مال خودم رو به علاوه فروشگاه تائو بائوم هنوز بازه تبلیغ فروش دارم مثل کیک داغ فروش می‌ره بذار نشونت بدم ببین خواهرت دفعه پیش این عکس رو ازم گرفته – چطوره؟ – قشنگه اگه خریدار بودم حتما سفارش هم میدادم اره؟انگورا رو ببین چقدر انگورای تازه و آبدارین

خانم تیان تیان خیلی گرمه یکم آب بخور ممنون می نان بعد از تحویل برنامه ای داری؟ نه عالیه میخوای امشب بریم بازاری که تو شهر برای ولنتاین چینی راه افتاده؟ با یه دختر چه صنمی داری؟ داری ازمن میپرسی خوب عاشق نشدم نمیدونم کی گفته عاشق همن؟ همچین منظوری نداشتم قطعا عاشق نیستن

وقتی آدما عاشق میشن،خیلی رمانتیکن اون دوتا رو ببین صبح زود رفتن پس تو رابطه نیستن الان یادم اومد امروز چه روزیه؟ خوب نیست بیرون باشی یه لحظه وایسا برات بررسیش میکنم ببین خوب رییس جین یکم هندونه بخور خودم میخورم بسه می نان ممنون که همچین جای قشنگی آوردیم تیان تیان برات

هرکاری میکنم گلایی هم که بهم دادی خیلی قشنگن نه تیان تیان مهم نیست گلا چقدر قشنگ باشن بازم به زیبایی تو نمیشن زیباترین آدم تو دل و ذهنمی هیچ گلی تو دنیا باهات قابل مقایسه نیست می نان خیلی دلنشینی واقعا؟ شاید برای اینه که این پیشمه پس بذار منم بچشمش

– بریم – که چیکار کنیم؟ الو؟میشه سه چرخه الکتریکی قرض کنم؟ می نان برای تحویل انگورای تیان تیان بردش میخواین از یکی دیگه بپرسم؟ نه ممنون رییس جین منبعت موثقه؟ قطعا قابل اعتماده دفعه پیش شنیدم گفتی امروز برات بی معنیه فکر کردم که برای من بی معنیه اما برای بقیه نه

نگران بودم انگورا تو راه صدمه ببینن چندتا جعبه انگور اضافی آوردم بیا تو بازار امشب بفروشیمشون نمیخوام برشون گردونم بجنب اگه کارمون زود تموم شد ناهار دعوتت میکنم بیا باشه بیا بجنب این یکی اگه وانمود کنم خریدارم میتونیم موقع تحویل جنس گیرشون بندازیم نه چرا؟ منم دیروز جیاسان رو دیدم باخودش چاقو داشت

رفتن برات خیلی خطرناکه چاقو؟ندیدمش انگار حواست پی چیزای دیگه بوده درمورد چی حرف میزنی؟ حسابی سرگرم تماشای ماه بودم دیروز بدر کامل بود چیه؟ خانم می رن دیدن ماه درخشان دیشب غیرممکن بود پس دیروز هم رو دیدین – نه – اره جلوت رو نمیگیرم اما اگه راه حلی هم نباشه

نباید عجولانه عمل کنیم اما فصل تولید مثله اگه شکار زیاد بشه خسارت جدی و غیرقابل محاسبه ای به جمعیت پرنده های وحشی بای یوان میخوره ناگفته نمونه که آقای وانگ یه دسته حیوون درجه یک و دو و حتی پرنده های بیشتر در خطر انقراض داره به اینا فکر کردی؟

بااینکه نمیتونم دنیا رو نجات بدم برای محافظت از سلامتی و خوشیت حاضرم همه تلاشم رو بکنم پروفسور ژوانگ بفرمایین فکربکرتون چیه؟ میشه برامون بگی؟ میتونم دوست ویچتیت باشم؟ البته برای رضایت مشتریه لطفا درخواستم رو قبول کن خوبه ،این حقه رو هم یاد گرفتی از کمکت ممنونم خوبه منم

یه لحظه صبر کن چیه؟ میترسی؟ بذار ببینم چیزی رو فراموش نکردی؟ چی؟ تنظیمات شخصیتت رو اعصاب کجا بشینیم؟ خوش اومدین لطفا بشینین بله چه کمکی ازم برمیاد؟ ممنون آقا از همسرم بپرسین لطفا غذای ویژه اتون چیه؟ تو منو هستن همشون غذاهای مخصوصمونن بفرمایین اینجا سرگرمی هم دارین؟ مثل اون میزه نه رستوران داریم

سرگرمی ارائه نمیدیم اون آقایی که جوجه میخوره آقا دست بردارین درک میکنیم جوجه میخوام وحشی باشه