المسلسل الصيني الرومانسي “نور الحياة” | “Light Chaser Rescue” حلقة 14 مترجم [علاقة بين طبيبة ومحام]

= تیم نجات تعقیب کننده‌ نور= = قسمت چهاردهم = …اخیراً چیکارا میکردی؟ …تو دوره ی آموزشی یه تیم نجات غیرانتفاعی ثبت نام کردم پیوستن به یه سازمان بدون منفعت خوبه من تصمیمت رو تایید میکنم و برات خوشحالم ولی از بین این همه پروژه ی بدون منفعت …چرا باید یه

حرفه ی به این خطرناکی رو انتخاب کنی؟ …اگه زندگیت درخطر بیوفته چی؟ درباره ش فکر کردی؟ مامان …تیم نجات حفاظت از خود رو خیلی جدی میگیره اونا باور دارن که تنها با ….در امان نگه داشتن خودمون میتونیم …من میدونم تیم نجاتتون تو چه جور ماموریت هایی شرکت کرده وقتی تو اون جاهای خطرناکی

…دیگه دست خودت نیست که در امان بمونی اهمیت نمیدم بقیه چیکار میکنن من اجازه نمیدم مامان لطفاً اینقدر مستبد نباش من مادرتم هر تصمیمی که بگیرم به خاطر مصلحت خودته از وقتی که یه بچه کوچولو بودم …توجیه ت …برای همه ی برنامه هات همین بوده دانشگاهم رشته م دوستام

همه شون دلخواه تو بودن ولی اینبار میخوام خودم رئیس خودم باشم که میخوای رئیس خودت باشی، ها؟ آره …پس چطوره که خیلی خوب شرکت رو مدیریت کنی؟ مامان باید اینکارو با من کنی؟ لوس شدی …باید یاد بگیری که یکم مسئولیت پذیر باشی این بالا، اینجا …بارون همه ش

قطع میشه و باز دوباره میباره میترسم پسرمون خیس بشه هیچیش نمیشه نگرانش نباش دیگه بچه نیست خوبه اومد خونه اومدی- بابا- برای ناهار دامپلینگ سرخ شده داریم خیلی زود حاضر میشن مامان من بیرون ناهار خوردم فردا بخورشون باشه یکم میوه بخور میخوای اضافه کاری کنی؟ …اوه، داری یه سریال محبوب رو میبینی

خواهرت دیروز پشت تلفن پیشنهادش کرد اونم طرفدارشه میگم که خیلی خنده داره ها پسرم چون یه پیکی نمیتونی منظم غذا بخوری برای معده ت خوب نیست من خوبم، مامان میدونی که بدن قوی دارم هم اینکه هرچی سخت تر کار کنم بیشتر پول در میارم اونوقت میتونم خوب ازت مراقبت کنم باشه، خوبه

اگه یه دوست دختر پیدا کنی خوشحال ترم میشیم سرش خیلی شلوغه برای اینکارا وقت نداره گفتی که این روزا …کار گیر آوردن راحت نیست اگه کار نداشته باشه شانسش برای دوست دختر پیدا کردن کمتر میشه نگفتم بیکاره که گفتم سرش شلوغه من پسرمو میشناسم اینطور بهت بگم که دخترا براش صف میکشن

برای پسر تو، ها؟ انگار اون پسر من نیست موقعیت های شرکت ما الزامات زیادی ندارن …هرچند گذشتتون متاسفم خیلی خب ممنون از فرصتی که دادین بعدی منم، درسته؟ آره دکتر چای رو دیدین؟ نه- نه- کی دکتر چای رو دیده؟ من که ندیدم من سرصبحی دیدمش چی شده مگه؟ ساعت 10 صبح عمل داره باید جراحی کنه؟ دستاش صدمه دیدن از هفته ی پیش تعیین شده بود به تماس هام جواب نداد …بیمار داره برای جراحی آماده میشه

متاسفانه ممکنه جراحی با تاخیر انجام بشه من انجامش میدم ژان ین تو هم هنوز مجروحی مشکلی نیست چندتا جراحی امروزن؟ سه تا من به عهده میگیرمشون اون میتونه استراحت کنه برو آماده شو باشه قربان یو شیائو وقتت که آزاد بود بیا دفترم صحبت کنیم باشه …فقط به خاطر یه مانع ناچیز استعفا میدی؟ من همیشه به شغلم افتخار میکنم چون به عنوان یه پزشک نجات جون مردم وظیفه ی منه ولی به خاطر این …فهمیدم که چه آدم خودخواهیم …من …حق ندارم که یه دکتر باشم …وقتی یه نفر تو یه لحظه ای که

به مرگ و زندگی بستگی داره یه تصمیمی میگیره میتونی به خاطر انتخابش بهش احترام بذاری اما نمیتونی به خاطر خودخواه بودن سرزنشش کنی طبیعت انسان اینه که برای زنده موندن بجنگه برای همین آدم ها به طور غریزی انتخاب میکنن از خودشون محافظت کنن هیچ صحیح یا غلطی تو این کار نیست

…کشورمون کلی برای آموزش دادن تک تک دکتر ها هزینه میکنه تو یه دکتری فقط تو بیمارستانه که …میتونی کار باارزشی بکنی و زندگی های بیشتری رو نجات بدی …نمیتونی که همینحوری بذاری بری قربان من واقعاً شجاعتش رو ندارم که بیشتر از این اینجا بمونم وقتی تازه وارد دانشگاه شده بودی

خانواده ت پولی نداشتن که بهت بدن اومدی دفترم و بهم گفتی که میخوای دانشگاه رو تموم کنی …تو قلبت دنبال …تعهد و …شجاعتی که اون اولا داشتی بگرد عمل منه خودم انجامش میدم شروع کنیم چه شرکت مزخرفی یه روزی باید تعطیل بشه سلام میشه بپرسم که ژو مینگ مینگ سرکاره؟ هنوز نه باورکردنی نیست ممکنه دیر یا زود اخراج بشه چیه؟ چرا باید سرصبحی بهم زنگ بزنی؟ چی؟ تازه اومدی، نه؟ قبلاً ندیدمت یه چندباری اومدم اینجا اولین باره که میبینمت فریبنده به نظر میای تو هم اینجا کار میکنی؟ تو کدوم بخشی؟ …من بخش کمیک گمون گنم بخش کمیک؟ …چطوره که من هیچوقت درمورد این بخش چیزی نشنیدم؟ رئیست کیه؟ سوال خوبیه …حتی نمیدونم که اسمش چیه مدیر مینگ صداش میزنن

میتونم بگم که رئیس بدیه چندباری امدم ولی هیچوقت ملاقاتش نکردم شاید خبر نداری ولی مدیر مینگ پسر رئیس کله میدونم …منظورم اینه که لیاقت مدیر بودن رو نداره …من نباید زیر دست مدیر مینگ باشم باید مستقیم برم پیش رئیس کل چرا میخوای رئیس کل رو ببینی؟ …من باید

یه شکایت نامه برای رئیس کل تنظیم کنم ببین …درست نیست که …پسرش رو …مسئول همچین بخش مهمی بکنه …اون، چیزی که از آدم یه مدیر میسازه رو نداره …اون داره حرفه ی منو نابود میکنه خانم رئیس کل رو دیدی؟ دیدم فقط بین خودمون میمونه زئیس کل چجور آدمیه؟ …یه پیرزن بداخلاقه؟ یا

…شاید اون یه پیرمرد بدعنقه درسته؟ قهوه ت آماده ست یه فنجون برات میریزم نه ممنون خانم !ببین چیکار کردی من لباست رو تمیز میکنم خونسر باش، آروم ببخشید، ببخشید، واقعاً متاسفم تو دفترم میبینمت …تو تو دردسر بزرگی افتادی ممکنه اون رئیس کل باشه؟ مینگ مینگ شرکت ما دامنه کاری وسیعی داره

…تو به جز کمیک به هیچکدومشون علاقه ای نداری باشه …حتی اگه این یه تجارت جدیده که تو توسعه دادی …بهم بگو قدم بعدیت چیه؟ مامان …کمیک ها تو پلتفرم های آنلاین خیلی رایجن چجوری رایجن؟ بازار رو بررسی کردی؟ …برنامه ای برای تبلیغ یا استراتژی برای توسعه داری؟ چجوری پولسازه؟ چجوری رشد میکنه؟

پتانسیلش چقدره؟ خانم مینگ مینگ تازه حقوق کپی رایت رو خریده بقیه ی امور در حال انجام هستن ازش دفاع نکن باشه اگه واقعاً به کمیک علاقه داری یه فرصت داری که خوب انجامش بدی یه بخش کمیک افتتاح میشه تو میشی مسئولش ولی من الزامات مشخصی برای سوددهی بخش کمیک دارم خودکار برنمیداری؟

اوه، باید یادداشتشون کنم؟ مامان، تو بگو من به خاطر میسپارمشون باشه تا آخر اولین ماه تعداد کلیک، محبوبیت موضوع و نرخ پرجستوجو بودن تو رتبه بندی محصول آی پی باید بالا باشه تا آخر ماه سوم باید جزوه 10 تای برتر باشه تا آخر ماه ششم کمیک ها باید سریالی بشن و

یه سری هاشون چاپ و منتشر بشن همچنین تو این سال دوره ی توسعه ی آی پی باید کامل بشه خُب؟ فهمیدی چی میگم؟ مامان …تو واقعاً با کمیک ها مثل یه محصول آی پی رفتار میکنی؟ اگه نتونی به اهدافت برسی و اگه به هیچ نتیجه ای نرسی …همه ی سرمایه ی …کار کمیک

از حقوق سالانه ی خودت کسر میشه همه ش همین …ای این ما هیچ تجربه ای تو صنعت کمیک نداشتیم ما هیچی ازش نمیدونیم میدونی رئیس چجوریه همه بخش ها باید به الزاماتش برسن ولی تو که اهدافُ میبینی چجوری بهشون برسیم؟ فکر میکنی نمیتونم انجامش بدم؟ نه …رئیس فقط میخواد

که اعتراف کنی اینکار از توانت خارجه و این میشه آخرش فقط بذارش کنار …خوبه، اتفاقا من از به چالش کشیده شدن لذت میبرم بدون تجربه، بدون پیش زمینه ولی باعث میشتر بیشتر هیجان زده بشم حالا بخش کمیک رسماً افتتاح شده تصمیم گرفته شده یوان یوان تو به جمع کردن ادامه بده باید یه کاری انجام بدم میخوایم اینجا رو ترک کنیم داری کجا میری؟ …من پشتم یکم اذیت میکنه میرم دکتر رو ببینم چیزی نیست،چیزی نیست،چیزی نیست مسئله ی مهمی نیست الان برمیگردم سوابق پزشکیت رو دیدم به نظرم تقریباً بهبود پیدا کردی …پس تو …یواشکی

حواست به جراحت های من بود دکتر ژان آره آخ همیشه اینقدر درد میکنه؟ نه، الان که زدی رو شونم درد گرفت …دوباره زخمت رو ضد عفونی میکنم به هرحال که خوب نشده شاید یکم درد بگیره تحمل کن الان خوبم …وقتی از بیمارستان مرخص شدی غذای سبک میخوری به زخم آب نخوره

منظم بانداژ رو عوض کن باشه دکتر ژان این آخر هفته میای؟ چرا؟ یه قراری داشتیم اگه از مرگ فرار کردیم غذایی که میپزمو امتحان میکنی آخر این هفته تو خونه ی من حتماً ساعت 6 بعدازظهر میری بیرون؟ باید باهات حرف بزنم …باید به نصیحتت گوش میکردم …اونا مدام دارن

گند میزنن تو کارم این توهین آمیزه لطفاً کمکم کن …راهی هست که قرار داد رو فسخ کنم؟ صریحاً تو قرارداد ذکر شده فقط غرامتشون رو بده …من الان پول زیادی ندارم که بهشون پرداخت کنم در غیر اینصورت، میومدم از تو کمک بگیرم؟ …اگه دختر خاله ام راجع به این بفهمه

…اونوقت همش سرم غر میزنه و گوشمو می پیچونه به دختر خاله ات درموردش نگفتی؟ میترسیدم که بهش بگم دینگ دینگ دینگ …مردم معمولاً بهم حق مشاوره پرداخت میکنن ولی چون ما دوستیم تو میتونی یه جوری دیگه پرداخت کنی بیخیال، آقای لو …تو تازه جذب دختر خاله ام شدی …حالا، چشمت منو گرفته؟

فکر نکنم مناسب باشه ها …من که میگم کمیک آرتیست بودن برای تو یه شغل مناسبه چون خیال پردازی پرش کن پرسشنامه ی سرگرمی های ژان ین به چیزی حساسیت داره؟ …مورد علاقه ش خیلی خب ..یه جواب به ازای یه قرارداد اینهمه قرارداد داری؟ در آینده بیشتر میشن باشه قبول میوه ی موردعلاقه؟

(دوریان (خارگیل گل موردعلاقه؟ مینا تموم شد؟ بذار ببینم نه هنوز که اینطور بنظر میاد خیلی به خواهرم اهمیت میدی فکر میکنم شاید در آینده فامیل بشیم ولی چرا انقدر حس میکنم که مناسبت نیست؟ اگه «شاید بشیم» رو به «میشیم» تغییر بدی اونوقت کاملا مناسبم میشه مهم نیست، خودم ادامه میدم تموم نشد؟

یه دقیقه دیگه تموم نشد؟ باشه، باشه، باشه خودم حل و فصلش میکنم میوه ی موردعلاقه دوریان این سرگرمی های عجیب چین دیگه؟ این شرکت چه مرگشه؟ من یه هنرمندم من ورودم رو ثبت نمیکنم وقتشه به قولت عمل کنی بگو چیکار کنم …بهت تذکر دادم که …درباره ی روش کار اطلاعات کسب کنی ولی گوش ندادی که …حالا قرارداد امضا شده و تو پول رو گرفتی دیگه چیکار میتونی بکنی؟

…پیشنهاد میدم که فقط هرروز ورود و خروجت رو ثبت کنی مثل بقیه ی کارمندها پس این حرف آخرته؟ بهم گفتی قرارداد و بررسی کنم منم کردم با دقت تمام مشکلی هست؟ فکر نمیکنم معامه ی خوبی باشه برش گردون بهم جنس فروخته شده پس داده نمیشه به دختر خاله ام میگم چطور جرئت میکنی؟

میگم امتحانم کن یوان یوان تمرین میکنی؟ ادامه بده ادامه بده یوان یوان …میخوای از فروشگاه چندتا لباس جدید بخری؟ یوان یوان دستمال هامون تموم شدن برو بخر یوان یوان آخر هفته ست تو خونه نمون با دوستات برو بیرون …اوه، تو از پاستای خرچنگ خاردار خوشت میاد، مگه نه؟ من بهت پول میدم

برو دوستات رو مهمون کن ببین برادر منتظر کسی هستی؟ از کجا فهمیدی؟ خب فقط بگو که تنهات بذارم پولتو که گرفتی برو دیگه برو دفعه ی دیگه صغری کبری نکن موفق باشی فقط برو دختره ی شیطون خانم دوباره برای دیدن شیونگ فی اومدی؟ شیونگ فی رفت دیگه اینجا کار نمیکنه بهت نگفت؟ خانم لو منتظر شیونگ فی هستی؟ قرار ملاقات داری؟ اگه نیاد چی؟ اون احمق شیونگ فی زود بیا پایگاه فوریه خیلی خب، خداحافظ اینا باید برق بیوفتن وگرنه فرسوده میشن ممنون برادر برادر اومدی این چیه؟ …این

برای خانم لوئن خانم لو ببین ونتون هایی ان که شیونگ فی پخته خیلی خوشمزه ن جای دیگه ای از اینا گیرت نمیاد اوم م-میشه یه بسته داشته باشم؟ خوبه، خوبه چرا جواب پیام هام رو ندادی؟ سرم شلوغ بود کار جدید؟ همه چی رو میدونم خانم لو میدونم تو هم کار و زندگی داری

دیگه نیا اینجا لطفاً دوست نداری بیام اینجا؟ نه نه منظورم این نیست پس چرا ازم دوری میکنی؟ …چرا میخوای با من دوست شی؟ تو نمیخوای با من دوست شی …پس چرا وقتی برادرم درگیر سانحه بود کنارم بودی و الان فقط پیامام رو نادیده میگیری؟ این ناراحت کننده ست

دوستا به پیام هم جواب میدن جواب ندادن به پیام ها باحاله؟ من واقعاً میخوام دوستت باشم …تو چرا نسبت به اینکه دوست من باشی اینقدر سردی؟ …من …بیخیال، عصبانی عصبانی نباش لطفاً تقصیر منه …من …قول میدم یکسره بهت پیام میدم اول من بهت پیام میدم ونتون هام رو امتحان کن خوبن، نه؟

نمیخوای یه مغازه باز کنی؟ مغازه باز کنم؟ …تو و خواهرت جداً خونه تون رو تمیز نگه میدارین …من واقعاً اجازه نمیدم لو یوان کارای خونه رو انجام بده اون یه دختره فقط لوسش میکنم قدرت زیاد مسئولیت زیادی هم داره تو کار و زندگیت رو خوب متعادل کردی مردای خوب مثل من زیاد نیستن

…که هم از شغلشون و هم از خانواده شون خوب مراقبت کنن آقای لو داری قابلیت هات رو نشون میدی؟ …من باید به هر موکل مشتاقی توانایی هام رو اثبات کنم تو چی، دکتر ژان؟ علاقه ای داری؟ بذار غذاها رو ببینم بشین لطفاً چی فکر میکنی؟ خیلی خوبه اینا فقط پیش غذان

این غذای اصلیه گمون کنم غذای مخصوص توئه درش رو بردار ژان ین وقتی بهم گفتن گیر افتادی خیلی میترسیدم که از دستت بدم …پشیمونم که …زودتر با احساسات حقیقیم رو به رو نشدم …با اینحال از سرنوشت ممنونم که …این فرصت رو بهم داد که …این خاطره ی فراموش نشدنی رو داشته باشم

ژان ین من دوستت دارم خب جوابت چیه؟ قبلاً بهش فکر نکردم بیا اول شام بخوریم عجله ای نیست سرفرصت فکر کن چطوره؟ خوبه؟ خیلی خوبه منظورت چیه که خیلی خوبه؟ انگار صادقانه نیست بذار امتحان کنم چجوری اینقدر خوبه؟ باید اینجوری تعریف کنی ترکیب غنی و مقویه خوش نمک و لذیذه

فقط میتونم بگم محشره من میرم توالت سلام هفت؟ ما-مال منه ممنون داغه، مواظب باشین ممنونم میخوای یادداشت بردارم، درسته؟ بفرماین، امتحانش کنین خیلی باملاحظه ای ممنون بفرمایین، همه ش سرو شده بفرمایین داغه مواظب باشین اینم برای شما لذت ببرین ممنون صبح بخیر صبح بخیر آقای ژو، امروز زود اومدیا صبح بخیر صبح بخیر، لینگ یی چین …دینگ دینگ آقای ژو دینگ دینگ دینگ ترسوندیم فکر کردم رئیسمه دیر کردی خب، خواب موندم رئیس اومد؟ اومد و دو ساعت منتظرت موند ازش عذرخواهی نمیکنی؟ چرا باید منتظر من بمونی؟ تو اولین روز دیر کردی جریمه میشی فقط چند دقیقه دیر کردم چقدر؟ …یادم نمیاد که قبلاً اینو دیده باشم شرکت به خاطر تو خریدتش

دینگ دینگ دینگ ممنون بابت زحماتت رئیسمون انگار خیلی جدیم گرفته ساعت 11:06 دقیقه ست دینگ دینگ دینگ طبق پرداخت ساعتی …هر دقیقه ای که دیر کنی ده یوان از دستمزدت کم میشه شصت و شش دقیقه میشه 660 یوان بیخیال من فقط یکم دیر کردم ششصد و شصت یوان زیاده زمان حضور

روی اقبال شرکت تاثیر داره میکنمش 666 یه عدد شانس به نظرم تو یه کودنی یه دقیقه صبر کن …از کجا میدونی شرکت چقدر بهم پرداخت میکنه؟ چون من مسئول دفترم !ول کن بابا من واقعاً باور کردم که پول از دست میدم یه لحظه نگران شدم واقعیه خوب نخوابیدی، نه؟

راستش نه، همه شم تقصر توئه باشه، باشه، فقط برو سرم شلوغه، تنهام بذار سخت و سریع کار کن فهمیدم متاسفم خانم لی دیشب تا دیر وقت کار کردم برای همین دیر بیدار شدم …زود خودت رو برای جلسه آماده کن جلسه؟ کی جلسه تشکیل داده؟ مدیر مینگ بالاخره چشمم به جمال رئیس روشن میشه

خانم لی فکر کردم یه جلسه ست فقط ما دوتاییم؟ خانم لی؟ هی اجازه داری اینجا بشینی؟ صندلیه رئیسه ها مدیر مینگ، همه اینجان جلسه رو شروع کنیم؟ بله مدیر مینگ؟ پس تو مدیر مینگی؟ پس مادر تو مدیر کله؟ جلسه شروع شده دیگه وقت تلف نکنیم که اینطور، ژو مینگ مینگ …پس همه ش

زیر سر تو بود خانم دینگ ما داریم همکاری میکنیم چیزی زیر سر من نبود …اینجوری رفتار نکن بله اعتراف میکنم رنجوندمت مشکلی نداره که میخوای بی حساب بشیم ولی لازم بود اینقدر به خودت …برای انجام دادنش زحمت بدی؟ راستش من استعدادت رو میبینم !بامزه بود دلت میخواد بازی کنی؟ باشه، من نیستم

خانم دینگ …وقتی رفتی خونه مبلغ جریمه رو برامون بفرست جریمه ی چی؟ قرارداد رو بخون اگه طرف دوم از قراداد تخطی کنه طرف دوم باید پیش پرداخت رو برگردونه و سه برابر پیش پرداخت رو به عنوان جریمه پرداخت کنه جلسه داریم دیگه، درسته؟ زود باشین بیاین وقت تلف نکنیم