المسلسل الصيني الرومانسي “نور الحياة” | “Light Chaser Rescue” حلقة 10 مترجم [علاقة بين طبيبة ومحام]

= تیم نجات تعقیب کننده‌ نور= = قسمت دهم = کیه؟ منم ژو مینگ مینگ چرا نخوابیدی؟ داری چیکار میکنی؟ سعی میکنی قایمکی بری بیرون؟ معلومه که نه فقط میخوام به مامانم زنگ بزنم نمیخواستم هم اتاقی هامو بیدار کنم …کارتُ بکن پس و زود برو بخواب !حتی سعی هم نکن دزدکی بری بیرون

فهمیدم زود برمیگردم سلام مامان مینگ مینگ چرا اینقدر دیر زنگ زدی؟ اجازه نداشتم تو کلاس از موبایلم استفاده کنم برای همین گذاشتمش رو حالت پرواز الان کجایی؟ تو دانشگاه آیچی بهت نگفت؟ چرا گفت …فقط کنجکاو بودم که …چرا یهویی میخوای مدیریت تجارت یاد بگیری؟ میخوام کمک دستت باشم مامان

برای مسخره بازی که انجامش نمیدی، نه؟ !البته که نه پسرت به اندازه ی کافی بالغ شده میدونی چیه استادهای اینجا خیلی سختگیرن سختگیر بودن خوبه استادت کیه؟ پروفسور ژان ویلین معاون دانشکده ی مدیریت مینگ مینگ نمیدونم چی بگم خیلی برات خوشحالم دیگه برای خودت مردی شدی مامان باید برم

پروفسور ژانگ امروز کلی تکلیف بهمون داد باید تمومشون کنم باشه پس برو خدانگهدار، مامان خداحافظ …چرا نصف شبی گوش وایستادی و به حرفای من گوش میدی؟ صداتو بیار پایین اینجا چیکار میکنی؟ هوس اسنک نصف شبی کردم !به شیونگ فی نگیا میگم ای خدا ذره ای انسانیت تو وجودت هست؟

اگه بهم یه وعده غذا مهمونم کنی بهش نمیگم یه بچه پولدار از یه دختر میخواد غذا مهمونش کنه به نظرت خنده داره؟ معلومه که خنده داره مهمونم میکنی یا نه؟ اگه رد کنی داد میزنم جدی میگما داد بزن ببینم منم داد میزنم میخوای چی بگی؟ ببین، یه نفر به تیم دروغ گفته

…از والدینش اجازه نگرفته که تو آموزش امداد و نجات شرکت کنه …به مامانش دروغ گفته که دراه میره دانشگاه سرکلاس باشه تو بردی من مهمونت میکنم آی که چقدر تو پسر خوبی هستی بریم دارم برات دینگ دینگ دینگ عجله کن تو به مکالمه ی من گوش دادی فردا برای آزمون میری؟

به نظر نمیاد تیم خیلی ازم استقبال کنه ولی مطمئنم فن خیلی منتظرشه پس ازم میخوای برگردم؟ مشتاقم نمراتتو بدونم میترسم ناامیدت کنم شاید نمرات بالایی بگیرم خیلی خب بذار ببینم معجزه میشه فردا میبینمت میبینمت سلام، یو شیائو …شیائو ین، موضوع اینه که …من تا امروز که برگشتم بیمارستان

چیزی راجع به اینکه عمو فن مریض شده نشنیده بودم نگران نباش بردمش به ای سی یو …فقط باید برای دو روز آینده از عمو فن مراقبت کنی ولی من فردا برمیگردم به تیم برای ارزیابی نهایی میدونم که تو و عمو فن خیلی بهم نزدیکین میترسم که اگه تو همچین موقعیتی …همراهیش نکنی

حواست برای انجام هیچکار دیگه ای جمع نباشه نظرت راجع به این چیه؟ فردا من به جای تو برم به تیم نجات باشه واقعاً لطف میکنی حرفشم نزن برو استراحت کن خدانگهدار مشکل چیه؟ عجیبه دینگ دینگ دینگ دینگ دینگ دینگ اون تویی؟ زیپ چادر رو باز میکنم چرا اینقدر عجله داری؟

من غذامو تموم نکردم نمیتونی اینجوری غذا رو هدر بدی …هرچی دیرتر خطرناکتر عجب ترسویی تو که ترسو نیستی …برو غذاتو بخور و با من نیا …میترسم امن نباشه که این وقت شب تنهایی برگردی چیزی که ازش میترسی اینه که شیونگ فی گیرت بندازه میترسم؟ حتی نمیدونم چجوری این کلمه رو هجی کنم

مشکل چیه؟ یه صدای عجیبی نشنیدی؟ بچه ای مگه؟ فکر کردم بامزه ست صبر کن، قطعاً یه چیزی عجیبه گولم نزن گولت نزدم، راست میگم دروغه همش دروغ بگو تکون نخور شاید مار باشه …اگه مار باشه هرچی بیشتر تکون بخوری احتمال اینکه بهت حمله کنه بیشتره الان باید چیکار کنیم؟ تکون نخور مراقب باش

آروم برش دار یکم بیا عقب آروم، آرومتر چیه؟ راستش انگار یه خرگوش بزرگ بود یه خرگوش بزرگ؟ مطمئنی؟ یه خرگوش؟ آره، خرگوش بود یه خرگوش بود واقعاً؟ خرگوش بود، مطمئنم رفته؟ فک….فکر کنم آره چیزه …خرگوش نصفه شبی اینجا چیکار میکنه؟ خیلی ترسناکه آره چجوری یه خرگوش اینقدر بزرگ شده؟ همینو بگو

خیلی آزاردهنده ست داره دیر میشه بریم …فقط محض احتیاط از اینکه یه خطر واقعی در کمین باشه باشه آروم راه برو، اول تو برو باشه ♪همه داستان های خودشون رو دارن♪ ♪همه ی ما به دنبال یک زندگی بهتریم♪ ♪وقتی از کنارم میگذری زمان کند میشه♪ ♪دلم برای دوباره دیدنت پر میکشه♪

!اوه، خیلی بامزه ست سگ شاهینه اسمش داوبائوئه اسمشم بامزه ست میخوام فردا ببینمش آزمون فرداست با آرزوی موفقیت برای برادرت …با این لبخند عجیب داری به چی نگاه میکنی؟ ایمیل کاری تو چی؟ تو داری چیکار میکنی؟ سریال دیدن بسه دیگه برو بخواب !همین الان !برو عجله کن بالاخره برگشتیم

امروز رو یه راز نگه دار مخصوصاً اینکه از یه خرگوش ترسیده بودم رو اونی که باید دهنشو ببنده تویی من دهن لق نیستم در هرحال، اگه لو بدی یه خوک کثیفی فکر کنم خیلی خوردم ای لعنت [نفست را تقویت کن و با دیگران مهربان باش] خیلی ماهری، ها؟ …انگار که

با تعهد نوشتن آشنایی تو هم بدک نیستی کلمات زیادی نوشتی 411 412 413، 414 کافیه؟ نه بیا به نوشته های همدیگه یه نگاه بندازیم …اگه ما باهم سیب رد و بدل کنیم بازم هرکدوممون هنوز یه سیب داره …ولی اگه ایده رد و بدل کنیم اونوقت هرکدوممون میتونه دوتا ایده داشته باشه نظرت چیه؟

خوبه دینگ دینگ دینگ نمیتونی اینجوری برام پاپوش بدوزی تو بودی که پیشنهاد دادی …چطور میتونی بنویسی که توسط من وسوسه شدی کی پیشنهاد غذا مهمون کردن داد؟ و کی پولشُ داد؟ …چرا به این که ایده به ذهن کی رسید …و مارو به اون سمت هدایت کرد اشاره نمیکنی؟

فایده داره که به جر و بحث کردن با من ادامه بدی؟ آره که داره خدارو شکر جرم من تو نوشته ت به شدت محکوم شده من حساب کردم پس باید مسئولیتشُ گردن بگیرم چرا؟ زود درستش کن !همین الان نه، عوضش نمیکنم دوباره بگو ببینم؟ گفتم که نه پس من مال خودمو عوض میکنم

بدش من نه، نمیتونی بدش به من نه، تمومش کن بدش من …اگه عوضش کنی تقصیر من میشه- بدش من- بدش من چرا اینقدر بد جنسی؟ تو چی ها؟ یه سگ؟ فکر کنم بدموقع اومدم اینجا نه اصلاً دارین چیکار میکنین؟ تعهد رو مینویسیم با بغل کردن همدیگه؟ ساعت چنده؟ میخواین برین بخوابین یا نه؟

تمومه، تموم شد …اگه دوباره همچین اتفاقی بیوفته دوتاتون اخراج میشین مفهومه؟ حالا برین بخوابین آمادگی ها چطور پیش میره؟ خیلی خوب، کاپیتان کاپیتان کاپیتان لو بن داری به تمرین های پرتنش عادت میکنی؟ آره، همینطوره خوبه آقای لو میتونه بهش عادت کنه ولی نمیدونم اعضا میتونن به آقای لو عادت کنن یا نه؟

تو حرفاتون یه لحن خاصی هست دکتر چای کاپیتان چینگ شان …راستش بخوای من یکم درباره ی اینکه مامور ارزیابی آقای لو هستم نگرانم …از اعضای تیم شنیدم که دیروز با مربی دعوا گرفتی و تقریباً انصراف دادی آقای لو وقتی داره ازت انتقاد میشه نمیتونی همینجوری بذاری بری

مثل کاری که دیروز انجام دادی نگران نباش دکتر چای …تا وقتی تو منصف باشی مشکلی پیش نمیاد متواضعانه انتقادات رو میپذیرم درسته به عنوان یه امدادگر قابل میخوام یه چیز دیگه هم بهت بگم داشتن ظرفیت تحمل سختی های روانی هم حیاتیه موفق باشی حتماً انتظاراتت رو برآورده میکنم باشه خوبه

آزمون باید شروع بشه باشه امروز فرمانده شیونگ فی اینجا نیست …من نظارت بر ارزیابی امروز رو به عهده میگیرم …امیدوارم همه بتونن که …تو بهترین شرایط قرار بگیرن و بهترین نتابج رو کسب کنن میتونین انجامش بدین؟ بله قربان خوبه توضیحات عملیات

یک زمین لرزه ی 7.5 ریشتری به یک ناحیه ی معین صدمه وارد کرده …تیم نجات به سرعت برای گشتن به دنبال افراد به صحنه میره …اعضا باید بدون هیچ تجهیزاتی …تو کوتاه ترین زمان بازمانده ها رو پیدا کنن بله قربان سلام؟ سلام؟ کسی اینجا هست؟ آهای؟ کسی اینجا هست؟ سلام؟ سلام؟

کسی اینجا هست؟ سلام؟ سلام؟ کسی اینجا هست؟ یه پس لزره ست یکی اینجاست، کمک کنین سریع نمونه ی جستجوی در لرزه اولین گروه امتیاز میگیره لو بن نه امتیاز ژو مینگ مینگ شش امتیاز دینگ دینگ دینگ، چو وی شنگ، لیو ژن صفر امتیاز کاپیتان نظراتش رو میگه بذار ببینم

قبل از اینکه نظراتم رو بگم میخوام از لو بن بپرسم که …چرا همون لحظه ای که ارزیابی شروع شد وارد صحنه نشدی؟ …چون بعد از زمین لرزه معمولاً پس لرزه هایی هم رخ میدن …اول باید مطمئن بشیم که سازه ی تخریب شده پایداره …تا خودمون رو تو یه موقعیت خطرناک قرار ندیم

ژو مینگ مینگ با اینکه میدونستی پس لرزه رخ میده باز هم نجات رو شروع کردی چرا؟ بله، کاپیتان میخوای راستش رو بگم یا دروغ بگم؟ حقیقت رو بگو …حقیقت اینه که چونکه اومدم اینجا نمیخوام یه ترسو باشم از شنیدنش متعجب شدم از اونجایی که میدونی ممکنه پس لرزه رخ بده نباید بری تو

…ولی تو قبل از ریختن آوار آدم ها رو اوردی بیرون پس اجازه میدم قبول بشی سگ خوش شانس تو نمیتونی خوش شانس باشی؟ دینگ دینگ دینگ چو وی شنگ و لیو ژن شماها نظرتون رو راجع به عملکرد امروزتون بگین فرمانده …ما عملیات رو کاملا مطابق با …شیوه های عملیاتی که

فرمانده مون آموزش داده پیش بردیم …برای همین نمیفهمم که چرا صفر امتیاز گرفتیم با اینکه هدف رو هم پیدا کردیم و نجات دادیم فکر کنم این برای همه تون سواله اعضای عزیز …جلسه ی ارزیابی در محل امروز …برای اینه که که یک مورد مهم رو برای همه تون موکد کنیم حفاظت از خود

بشدت پراهمیت و حیاتیه باید اینو آویزه ی گوشتون کنین به عنوان یک امدادگر قبل از کمک کردن به دیگران نجات دادن دیگران باید از خودمون محافظت کنیم پس وقتی به محل ماموریت میرسین اولین کار نجات دادن بقیه نیست بلکه اینه که خیلی سریع بررسی کنین …و تصمیم بگیرین که

محیط امنه یا نه دینگ دینگ دینگ و اعضای گروهت به مهارت های جستجو مسلط شدین روند عملیات هم کاملاً استاندارد بود ولی از امنیت خودتون غفلت کردین با این روش نمیتونین هیچکس رو نجات بدین و حتی خودتون رو هم به خطر میندازین برای همین هیچ امتیازی نگرفتین فهمیدین؟ بله کاپیتان

من یه درخواست دیگه دارم کلی درخواست داریا بگو ببینم مربی ما به ما چیزی درمورد محافظت از خود نگفت هدف آزمون امروز اینه که به ما آموزش بدین …گروه ما خودش رو فدا کرد که کمک کنه یه گروه دیگه موفق بشه تلاش های ما باید دیده بشه

برای همین درخواست دارم دوباره آزمون بگیری درمورد درخواست دینگ دینگ دینگ فکر کنم که همه مون جوابی براش تو ذهنمون داریم …و جواب من اینه که فقط یه بار زندگی میکنی دریافت شد دا پنگ ادامه بدین توضیحات عملیات یه تصادف جدی تو بزرگراه رخ داده پونزده نفر زخمی شدن

شرایطت 4 نفرشون وخیمه به تیم نجات دستور داده شده که به صحنه برن …تیم نجات باید …کمک های اولیه رو برای افراد زخمی اجرا کنن و برای درمان وقت بیشتری بخرن باید دو نفره کار کنین گروه اول لو بن چن شینگ گروه دوم دینگ دینگ دینگ ژو مینگ مینگ گروه سوم

چو وی شنگ لیو ژن گروه چهارم ژائو مینگ هوا وانگ دونگ چیانگ گره پنجم لیو گوانگ هوی لی مینگ شروع کنین بله قربان اینجا این چیه؟ من میدونم حالت چطوره؟ زخمی شدی؟ ساق پای چپم متورم و دردناک شده نمیتونم تکون بخورم بانداژش کن یه آدمکه نمیتونیم راجع به جراحتها سوال کنیم

باید چیکار کنیم؟ دستورالعمل های امداد و نجات سفت و سختن واقعیت غیرقابل پیش بینیه باید برای تصمیم گرفتن بیشتر به تجربه مون تکیه کنیم جراحت ها رو سرشن به نظر میاد به جمجمه ش آسیب وارد شده …ولی در موارد حاد میتونه همراه با آسیب مغزی باشه

ما باید باید سعی کنیم همه چیز رو لحاظ کنیم و مصدوم رو به روشی که برای مصدومیت حاد هست معالجه کنیم باشه خانم لو مراقب باش اخلاق بدی داره نمیذاره هیچ غریبه ای لمسش کنه امروز چت شده؟ از کی تاحالا اینقدر مطیع شدی؟ امروز نمیری سرکار؟ شیفت دارین؟ این اشاره رو بلدم

برای تعویض بازیکنای بسکتبال هم از همین حرکت استفاده میکنن حدس بزن چی میخوام بگم سگ؟ چی؟ چی چهار دست و پا راه میره؟ بال؟ چهار دست و پا؟ فرشته؟ نمیدونم خرس (تلفظش با شیونگ یکیه) مگس (تلفظش با فی یکیه) …تو این آزمون شبیه سازیِ …تصادف دنباله دار بزرگراهِ

تیم نجات تعقیب کننده ی نور فقط یک تیم درحد مطلوب نبود اونم گروه 1 هست لو بن و چن شینگ میتونم بپرسم چرا صلاحیت نداشتیم؟ گروه شما با یه مصدومیت وخیم سروکار داشت قبل از نجات باید از مجروح سوال بپرسین تا ببینین هوشیاره یا نه جدی میگی؟ اون یه آدمکه

اصلاً میتونست به من جواب بده؟ درسته معلومه که جواب میده تا زمانی که سوال کنین اون جواب میده …کنار تمام مصدوم هایی که آسیب جدی دیدن پیغامگیر صوتی بود هرکلمه ای که گفتین …از طریق این وسیله به هدفون های من منتقل شد شنیدم که تقریباً همه ی گروه ها سوالاتی پرسیدن …حیف که

از گروه شما چیزی نشنیدم دکتر چای اونجا فقط یه آدمک بود بدون هیچ وسیله ی دیگه ای دستورالعمل های امداد و نجات سفت و سختن واقعیت غیرقابل پیش بینیه …همه ش به تجربه ی فردی و قضاوت فرد بستگی داره …این این چیزی بود که لو بن همین الان به من گفت

من میتونستم هرکلمه ای که گفتین رو بشنوم متاسفانه …من مدت طولانی منتظر موندم ولی نشنیدم شما سوالی بپرسین پس نمیتونم اجازه بدم قبول بشین دکتر چای حتماً اینو به خودت گرفتی (داری با خصومت شخصی قضاوت میکنی) اگه اینطوره فکر میکنی که کاری از دست من برنمیاد من فقط سرسختانه و

مطابق با معیارهای ارزیابی نمره میدم قبل از آزمون بهت هشدار دادم …یه عضو شایسته ی تیم نجات باید یه ذهن قوی داشته باشه متاسفم من قبلاً گواهی تکنسین فوریتهای پزشکی رو دریافت کردم …به نمارتت برای اثبات تواناییم نیاز ندارم در ادامه …گواهی برای پرسنل شایسته صادر میشه ژو مینگ مینگ بله

چو وی شنگ بله لیو ژن بله وانگ دونگ چیانگ بله لیو گوانگ هوی بله تیان یونگ آن بله شانگ شائو ژونگ بله …اگه گواهی دریافت نکردین دلسرد نشین برای کمک خیرخواهانه همیشه نیاز نیست به خط مقدم بریم لوجستیک(تحلیل و بررسی) هم مهمه که به پشتیبانی کامل شما نیاز داره

من میتونم داستان بنویسم و بکشم هنوز نیرو کم دارین؟ البته لطفاً برای تبلیغات به ما کمک کن عالیه پس از الان من عضو بخش تبلیغاتم آقای لو میتونه مشاور حقوقی ما باشه …اعلام میکنم که این برنامه ی آموزش و استخدام نیروی جدید خاتمه پیدا کرده مرخصین عمو چینگ شان

بذار مال تو رو ببینم من امروز کارمو تموم کردم انتظار نداشتم که امروز تو ناظر باشی …لباست …من یه بار به عنوان ناظر برای تیم نجات بین المللی کار کردم که اینطور از اونجایی که ین ازت خواسته جای اونو بگیری حتماً از توانایی های حرفه ایت مطمئنه

بالاخره بعضی تازه کارها هم مثل لو بنن امروز تو مراحل اولیه لو بن رو حذف کردم فکر میکنم این به نفعشه …تو هم یه عضو خود رای تو تیمت نمیخوای درسته؟ عمو چینگ شان …اگه کار دیگه این نیست من میرم بابت زحماتت ممنونم، خدانگهدار خداحافظ تاحالا حیوون خونگی داشتی؟ کاملاً آماده ای

این مخصوصاً برای دوبائو آماده کردی؟ شاهین ازم خواست ازش مراقبت کنم ولی آنچنان تجربه ای ندارم خیلی باملاحظه ای هی پسرا، من باید برم باشه بعداً میبینمتون خداحافظ، مینگ مینگ لو بن میبینم که واقعاً به این آموزش اهمیت میدی درغیر اینصورت حالت این نبود من خوبم راستش برام اهمیتی نداره

که گواهینامه رو میگیرم با نه فقط میخوام عادلانه باهام رفتار بشه خوبه تو آدم با شخصیتی هستی خوشم اومد بیا دوست بشیم از ملاقاتت خوشبختم بعداً میبینمت آزمون تموم شد میتونی با برادرت برگردی نمیدونه که اینجایی؟ یوان یوان برادر یکم غذا برای دوبائو آوردم واقعاً به خاطر داوبائو اومدی؟

به خاطر دوستم شیونگ فی اومدم مشکلش چیه؟ تو بهش اهمیت میدی این برای یه دوست زیادیه میدونم جونتُ نجات داده منم ازش ممنونم ولی نمیتونی خیلی بهش نزدیک بشی …من به مامان و بابا قول دادم که به خوبی ازت مواظبت کنم نمیتونم اجازه بدم مرتکب اشتباه بشی

این چیزی نیست که تو فنگ چی گفتی …بهم گفتی که همین که از اونجا خارج شم …قول میدی برام هرکاری بکنی و منم میتونم هرکار دلم میخواد بکنم یوان یوان !تو دروغ گفتی …یوان یوان من یوان یوان یوان یوان یوان یوان سوار ماشین شو تقصیر منه معذرت میخوام باشه؟

پس دیگه نمیتونی محدودم کنی سوار ماشین شو، خُب؟ بریم باشه اگه میخوای بری توی تیم، پس برو من محدودت نمیکنم خوبه؟ قول میدی؟ اول سوار ماشین شو بیا بریم چیزی که گفتی رو بنویس خیلی خب هرچی تو بخوای خوبه؟ …حالا دیگه گریه نکن سوار ماشین شو، باشه؟ بیا بریم بفرما تولدت مبارک

!تولدت مبارک !تولدت مبارک !تولدت مبارک [لو بن] [رد شد] [ژان چینگ شان] شیونگ فی …برنامه ی آموزش تکمیلی برای اعضای جدید باید تعجیل بشه …برای اعضای متفاوت باید برنامه های متناظری ترتیب بدیم تنها در این صورت میتونیم تو کمترین زمان بهترین نتایج رو کسب کنیم منو ببخش- باشه- ژان ین چی؟

[بیمارستان مرکزی لین جیانگ] تو مریضی چرا بهم نگفتی؟ میدونم حتماً ژان ین بهت گفته …اگه اون نمیگفت میخواستی تاابد ازم مخفیش کنی؟ چه مدته؟ یکم بیشتر از یه سال …تو این مدت تو چندتا ارزیابی شرکت کردی؟ حتی رفتی به فنگ چی اینقدر نسبت به خودت بی مسئولیت نباش زیاده روی نکن دیگه

منظورت از بی مسئولیت چیه؟ من به خوبی بدنمو میشناسم مسئله ی مهمی نیست چطور میتونی بگی مسئله ی مهمی نیست؟ خیر سرت مریضیا باید از بدنت مراقبت کنی هیچکاری انجام نده و به هیچ چیزی فکر نکن من…من نمیخوام باهات بحث کنم الان دارم استراحت میکنم …من همینجا یه چند روزی استراحت میکنم و

بعد برمیگردم باشه؟ کی گفت میتونی برگردی به تیم؟ منظورت چیه؟ من کلی کار دارم که باید با تیم انجام بدم کارت به دا پنگ محول شده به کی؟ دا پنگ؟ آره نمیدونی اون بد اخلاقه؟ درمورد تمرین ممکنه چند روز دیگه با اعضا دعواش بشه درمورد نگهداری از تجهیزات

ممکنه گند بزنه به همه چی من تصمیم رو گرفتم پیر پسر فکر میکنی دیگه بی مصرف شدم؟ …پس تو میخوای از سر راه برم داری مگه نه؟ آره که چی؟ هیچی برادر برادر عزیزم نه عزیزترین برادرم بهت…بهت التماس میکنم …اگه فقط مدیریت انبار هم بدی قانع میشم منو که میشناسی

…بدون تیم نجات من هیچکار دیگه ای ندارم که انجام بدم !التماست میکنم، لطفاً پس یه شرطی دارم چی؟ نمیتونی تو آموزش یا فعالیتهای امداد و نجات شرکت کنی میتونی قول بدی؟ قول میدم …اگه بفهمم قولتُ شکستی دوبائو بشم اگه بشکنمش قطعاً بهش شباهت داری