المسلسل الصيني الرومانسي “نور الحياة” | “Light Chaser Rescue” حلقة 22 مترجم [علاقة بين طبيبة ومحام]

= تیم نجات تعقیب کننده‌ نور= = قسمت بیست و دوم = !کمک !مینگ مینگ !دابائو مینگ مینگ !مینگ مینگ !لی جیان !مینگ مینگ !لی جیان !مینگ مینگ لی جیان، خوبی؟ !مینگ مینگ !تکون نخور !تکون نخور …خب مینگ مینگ- چیکار کنم؟- حوله ت رو بده من مراقب باش مینگ مینگ بگیرش دستمو بگیر

لی جیان تکون نخور تکون نخور ولم نکنیا باشه زود باش، دستت رو بده من مراقب باش بیا بلند شو مراقب باش برو بیا لی جیان دستت رو بده به من مینگ مینگ، یه هلی بهش بده بیا مینگ مینگ منو بگیر بیا اینجا بشین حالت خوبه؟ خوبم فقط چندتا خراش برداشتم چرا آخه اینقدر

تند میروندی؟ اگه به خاطر مینگ مینگ نبود امروز همینجا میمردی ممنون ببخشید مامان کی برگشتی؟ …چندبار تاحالا بهت گفتم آخه؟ …تو که به من گوش نمیدی …من چیزی راجع به وقت گذرونی های الکیت نگفتم ولی حتما باید دست به جسد میزدی؟ میدونی این چقدر شومه؟ اینو میدونستی؟ شنیدم عملیات نجات دریایی خیلی خطرناکه

…اگه یه چیزیت بشه چی؟ میخوای زودتر از پدر و مادرت بمیری؟ مامان من یاد گرفتم شنا کنم دارم نجات غریق بودن هم یاد میگیرم حالا تو شدی همه کاره …فکر کردی میتونی هردفعه خودت رو نجات بدی؟ مامان میدونم عصبانی نباش ببین تو کمیک دوست داری برای همین من برات

یه بخش کمیک راه انداختم تاحالا دستاوردی هم داشتی؟ اشتیاقت براش فقط یه مدت کوتاه طول کشید حتی یه ماه هم نتونستی به شاخص عملکردت برسی مامان بخش کمیک فقط یه کارمند داره شاخص عملکردی که درنظر داری خیلی زیاده دینگ دینگ دینگ همه ی تلاشش رو کرده حتی اسم دینگ دینگ دینگ هم نیار

آیچی رو گذاشتم چشمش بهش باشه دینگ دینگ دینگ گولت زد که عوض تیم نجات بشی نه؟ نه من داوطلبانه عضو شدم باشه، لازم نیست ازش دفاع کنی …بخش کمیک از امروز منحل میشه …روی پروژه های شرکت تمرکز میکنی تو تا وقتی تجارت رونق بگیره هیچ جا نمیری …مامان دینگ دینگ دینگ

صبح بخیر صبح بخیر صبح بخیر خانم دینگ، لطفاً با من بیا چرا اینقدر رسمیه؟ چرا؟ …چون کمیک ها تجارت اصلی شرکت ما نیستن …و ماه هاست که بخش کمیک نتونسته به شاخص عملکردش برسه …رئیس هیچ نیازی …به این بخش نمیبینه ژو مینگ مینگ چی؟ رئیس برنامه های دیگه ای برای آقای مینگ داره

سریال تیم نجات تعقیب کننده ی نور چی؟ فردا شروع میشه …کپی رایت کمیک رو خواهی داشت هرکاری بخوای میتونی بکنی ولی در این مورد قرار داد من با شرکت هنوز منقضی نشده این نقض قرارداده …شما باید کلی بهم پول بدین همه ی غرامت ها فردا پرداخت میشن لطفاً چک پول رو بگیر

ژو مینگ مینگ از این خبر داره؟ بله الو تو منو استخدام کردی و باید مسئولیت منو به عهده بگیری …چطور میتونی یهویی قرارداد رو فسخ کنی؟ من اونی نیستم که داره اخراجت میکنه رئیسه که میخواد اخراجت کنه رئیس مادرته ها نمیتونی بهش اعتراض کنی؟ کردم اعتراض وارد نبود این به کنار

تو گفتی میخوای یه استراحتی داشته باشی خب میتونی بدون عجله خودت رو وفق بدی وقتی آروم شد بیشتر راجع به قضیه فکر میکنیم کمیک های من چی؟ تو همین الانشم یه کمیک آرتیست حرفه ای هستی فقط چون کسی بالا سرت نیست که ترغیبت کنه نمیتونی آپدیت نکنی که مفهومه؟ …خب بعدش چی؟

برنامه مون چیه؟ فقط هیچکاری نکن وقتی دوباره رو پای خودم وایستادم بازخریدت میکنم هرچند باید کاری کنی شخصیت من بهتر به نظر بیاد باشه باید سر حرفت بمونی ها معلومه که میمونم راستی در جریان پستت هات میمونم کم کاری نمی کنیا فهمیدم بای بای بیمار تخت شماره ی 36 یه روز دیگه تحت نظر باشه بعد میتونه مرخص بشه باشه بیمار تخت شماره ی 49 پیره و بعد از عمل …خیلی خوب بهبود پیدا نکرده بیمار این تخت کجاست؟ چی شده؟ کی بهش اجازه داده از تختش بلند بشه؟ نمیدونم از اینجا رفت ولی دیگه برنگشت

میتونه تنها رفته باشه؟ کی؟ حدود 2 ساعت پیش پیداش کنین باشه بیمار بخش رو ساعت 6 صبح ترک کرده و ساعت 6:05 سوار آسانسور شده ساعت 6:25 ساختمون بیمارستان رو ترک کرده و سوار تاکسی شده میتونی پلاکش رو بخونی؟ نه اون موقع آدمای زیادی نبودن …چجوری 20 دقیقه طول کشیده که

…از آسانسور برسه به ورودی بیمارستان؟ آره فیلم امنیتی آسانسور رو بذار بله !چو وی شنگ بله یه ماموریت داریم باشه …یه خانم پیر از بیمارستان مرکزی گم شده اطلاعات دقیقی بدست اومده لطفاً تو جست و جو کمک کن !اینجا رو ببینین !همگی !اینجا رو ببینین به این گوش بدین

…تو این بیمارستان خراب شده چجوری از بیمارها مراقبت میکنین؟ …چجوری میتونین یه آدم زنده رو گم کنین؟ …باید امروز بهم توضیح بدین اگه مشکلی دارین میتونیم تو دفتر حرف بزنیم …لطفاً اینجا مزاحمت ایجاد نکنین لازم نیست تو اینو بهم بگی بزرگترت رو بیار ببینم بذار رئیستون باهام حرف بزنه- درست حرف بزن-

درست حرف بزن الان درست حرف نمیزنم؟ من دکتر معالج چین هوی ژن هستم تویی که مادرم رو گم کردی؟ حرف دهنتو بفهم چیه؟ دارم بهت میگم اگه اتفاقی برای مادرم بیوفته …مسئولیتش …تماماً به عهده ی تو و بیمارستانه من درخواست غرامت میکنم تو پسرشی؟ معلوم نیست؟ …مادرت بیشتر از

یه ماهه که بستری شده تو تاحالا یه بار اینجا پیدات شده؟ …من وقتی جراحی داشت و به همراه نیاز داشت کجا بودی؟ همینو بگو …اگه دکتر ژان بهت نمیگفت …میفهمیدی که اینجا بستری بوده؟ …چطور جرئت میکنی بیای اینجا و ادعای غرامت کنی؟ …تو درسته …مامانم و خانم چین تو یه اتاق هستن

چرا تاحالا نشنیدم که اون یه پسر داره؟ به تو ربطی نداره گوش کن کاری که الان باید بکنی …اینه که فکر کنی …مادرت ممکنه کجا بره یا الان ممکنه کجا باشه به جای اینکه اینجا قشقرق راه بندازی وگرنه به حراست زنگ میزنم به حراست؟ !بزن ببینم میخوای چیکار کنی؟ !زنگ بزن به حراست

خیلی خب، خیلی خب- من چه مرگمه؟- بسه همه ش تقصیر توئه من درجریان موقعیت قرار گرفتم من یه وکیلم تو همچین موقعیتی اگه من استخدام بشم ممکنه مبلغ غرامت خیلی بالا بره یه وکیل باشه میخوام بکشمشون دادگاه خوبه میخوای تنها حرف بزنیم؟ بریم خیلی خب، همه برگردن برگردین نشونتون میدم هنوز تموم نشده

بریم نگاش نکن بریم عجب آدم بی منطقی بیا حرف بزنیم اونا مادرم رو گم کردن عکسی از مادرت داری؟ بیا اول پیداش کنیم آره این مادرته؟ ببین هزینه های پیدا کردن مادرم رو باید بیمارستان بده ها اونا باید چند نفر رو استخدام کنن که پیداش کنن مطمئنم دکتر معالج مادرمه یه چیزیش هست

…حتماً اون مادرم رو ترغیب کرده که عمل کنه با خودش فکر کرده چون اون یه پیرزنه میتونه گولش بزنه و پولاش رو بالا بکشه مامانم بیشتر از هرچیزی عاشق پوله اون هیچوقت با جراحی موافقت نمیکنه برای همین بیرونش کردن من راجع به مادرم میدونم مشکلش جدی نیست منطقی به نظر میاد

داری میگی که بیمارستان مظنون به بیش درمانیه؟ درسته بیش درمانی همینه بیش درمانیه …این بیش درمانی برای بیمارستان چقدر آب میخوره؟ میتونه به قیمت همه چی تموم بشه مگه نمیدونی … تو قانون قید شده که فرزندان وظیفه دارن از سالمندهای مریض حمایت کنن؟ رها کردن یه سالمند …جنایتیه که

میتونه بندازتت پشت میله های زندان ممکنه تا 5 سال آب خنک بخوری منو نترسون دارم میترسونمت؟ فقط چون مادرت ازت شکایت نمیکنه …معنیش این نیست که میتونی از زیرش در بری مادرت گم شده بیمارستان با پلیس تماس میگیره و پلیس قضیه رو دست میگیره …اونوقت فقط یه …جریمه برای ارشاد دریافت نمیکنی ها

تو دخالت نکن به تو ربطی نداره من یه وکیلم …من تعهد دارم که برای قربانی ها مساعدت حقوقی فراهم کنم آقا …امیدوارم چیزی که گفتم رو فهمیده باشی اگه اینطوره پس همین الان برو آفرین بابا …یه پیام گرفتم از تیم نجات تعقیب کننده ی نور که یه نفر گم شده

خوشبختانه به موقع رسیدم اینجا فکر نکنم دیگه دردسر درست کنه کتکش زدی؟ چطور؟ من یه وکیلم به جز زور کلی راه دیگه دارم که بتونم باهاش سر و کله بزنم …انگار اینکه دوست پسرت یه وکیل باشه کلی فایده داره ها معلومه ژان ین بیمارستان میدونه که چین هوی ژن گم شده

اونا برای جلسه بهت صدات زدن …این اتفاق تو بخش جراحی عمومی اتفاق افتاده …به عنوان سوپروایزر مستقیمِ دکتر ژان من تو کارم شکست خوردم روی خودم نظارت خواهم کرد ژان ین هم به عنوان پزشک معالج مقصره چون …نتونست متوجه تغییر حالات بیمارش بشه و این باعث شد بیمار طی درمان

بیمارستان رو ترک کنه به عنوان دکتر معالجش من مستقیماً مسئول این اتفاقم خیلی خب …ما هنوز نمیدونیم بیمار چرا بیمارستان رو ترک کرده …کجاست و در امانه یا نه اولویت اینه که بیمار رو پیدا کنیم …اونوقت میفهمیم کی باید مقصر شناخته بشه ما از بخش نینگ چنگ هستیم

…ما داشتیم کنار رودخونه رو میگشتیم که دیدیم یه خانم پیر پرید تو رودخونه وقتی اون رو کشیدیم بیرون بیهوش بود برای همین آوردیمش به نزدیکترین کلینیک …پلیس تایید کرد که …همون بیمار گم شده ی بیمارستان لین جیانگه نگران نباشین …من با پلیس همکاری میکنم و صحیح و سالم برش میگردونم در این صورت

ما کارمون اینجا تمومه خدانگهدار ممنون خواهش میکنم مادربزرگ چین آقای لو چرا اینجایی؟ لطفاً بشین مادربزرگ چین چند روزه تو موسسه چشممون به هیچ گلی نخورده …تو تنهایی بیمارستان رو ترک کردی …تو موسسه همه نگرانت شدن ممنون بابت نگرانیتون …من خب بدون گفتن به کسی رفتی همه مون نگران بودیم پسرت اومد بیمارستان

…اونم وقتی نتونست اونجا پیدات کنه نگران شد اون رفت بیمارستان؟ بله چطوره که نگران من شده؟ اون فقط پولم رو میخواد کسی دیگه ای هم تو خانواده ت هست؟ میتونم باهاشون تماس بگیرم برای بیمارستان دردسر درست کرد؟ از بیمارستان خواست …بهش توضیح بده و غرامت پرداخت کنه من باهات برمیگردم مادربزرگ چین چطوره؟ همین الانشم حالش خوب نیست بعد از چیزایی که از سر گذروند …شرایط مناسب برای عمل جراحی رو نداره ولی فکر کنم چیزی که …بیشتر از همه اذیتش میکنه اخلاق و رفتار پسرشه …هنوزم همه ی چیزی که بهش اهمیت میده فقط پوله من فکر میکنم که ژائو دونگ لئ

رقت انگیز ترین آدم ممکنه فکر میکنه پول از هرچیزی براش مهمتره ولی وقتی مادرش رو از دست بده اونوقت میفهمه چی براش از همه مهم تره راستش اعضای خانواده …باید سعی کنن هرچه سریعتر سوءتفاهم های بینشون رو رفع کنن قبل از اینکه خیلی دیر بشه وگرنه پشیمون میشن

(بیمارستان مرکزی لین جیانگ) …چشمت همه ش …به بیمارهای تخت های شماره ی 15 و 16 باشه باشه خوبه دکتر ژان شنیدم بیمار پیدا شده آره خوبه راستی …به چیزی که تو جلسه گفتم اهمیت نده مسئله شخصی نبود به دل نگیری تو کار درستی کردی مدیر چای مامان لطفاً بذار تو بخش کمیک بمونم

یکم دیگه بهم زمان بده قول میدم یه تغییری ایجاد کنم بهت که گفتم …از امروز با من میای به جلسات …جلسات او میتونه باهات بیاد موبایلش رو بگیر بله …خب لازم نیست اینکارو بکنی مامان مامان !مامان !مامان موبایلم رو بده بهم !لی آیچی …آقای لیو لطفا شروط رو بخونین حدس میزنم فهمیدین

اینجا رو تغییر بدین اینجا مشکلش چیه؟ لطفا یه نگاه بندازین به خاطرش متاسفم …ببینین، این ممنون بابت همکاریتون خوشحالم باهاتون کار میکنم مراقب خودتون باشین خداحافظ خداحافظ خیلی خب امروز واقعاً خوب پیش رفت …این برنامه ی جدیدیه که تهیه کردیم همه ش اینجاست …یه ماه وقت گرفتی که همچین برنامه ای ارائه بدی؟

باشه، فورا عوضش میکنیم چرا گوشیش رو جواب نمیده؟ پول شارژ رو نداده؟ دارم برات بفرما نذار رئیس ببینه لی آیچی تو باهوش ترین فرد تو کل شرکتی من میرم مشغول شم دینگ خوابالو: بروز رسانی تعقیب کننده ی نور، کامنت بذارید، توصیه ها پذیرفته نمیشن شوخی میکنی دیگه؟ چطور ممکنه از اون خوشم بیاد آخه؟ الو؟ الو اینا چیه که کشیدی؟ به تو چه …تو دیگه رئیس من نیستی …پس چرا اینهمه بهم زنگ زدی؟ میدونی چیه خیلی از شرکتا میخوان باهام قرارداد ببندن به تو بستگی داره بای بای …هی، تو …هی!هی !هرکی نیاد سگه سلام کجا بودی؟ چرا نیومدی شرکت؟ من کار دارم به مامانم نگو هوام رو داشته باش رئیس تو جلسه غش کرد چی؟ !مامان مامان، چی شده؟ فشار خونش بالاست چی شده؟ چطور یهویی غش کرده؟ …راستش اون داشت ازت مخفی میکرد که …برای فیلمی که شرکتمون روش سرمایه گذاری

کرده بود یه مشکلی پیش اومده …ما چند میلیار یوان برای اون پروژه هزینه کردیم …شرکت الان گردش مالیش منفیه مامان مینگ مینگ وقتشه که بزرگ شی باشه، ژو مینگ مینگ منو کاشتی …دیگه عمراً بیام پیش تو ممنون آقا بفرمایین ممنون، خانم آقا ما یه پرس میخوایم- ممنون- باشه بفرما ممنون لبخندت رو ببین …حتماً الان خیلی خوشحالی درسته دوست پسرت هر روز پیشته چطور میتونی خوشحال نباشی خب؟ !یوان یوان من سیر سیرم …میخواد اینو ببری برای ژو مینگ مینگ

…اونوقت دیگه به ما دوتا حسادت نمیکنی حالا چرا من باید ببرمش برای اون؟ من کاری با اون ندارم خیلی خب ما کمیکت رو خوندیم تو خیلی ژو مینگ مینگ رو دوست داری درسته؟ چطور ممکنه از اون خوشم بیاد؟ مسخره ست اصلاً اون در حد منه؟ …منظورش اینه که

باید از خودت بپرسی چه حسی داری …من من رئیسشم دلیل خوش شانسیش منم میگم که …نه تنها میخوام به عنوان تصویرگر اصلی براش تبلیغ کنم بلکه میخوام تو کل کشور معروفش کنم تا اونموقع حتی بستن صفحه ی کارشم کمکی نمیکنه …چون همه از کمیکش حرف میزنن و تحسینش میکنن خیلی خب من میرم

شیونگ فی تو دیگه همچین بی آلایش نیستی دینگ دینگ دینگ؟ اینجا چیکار میکنی؟ یه مصاحبه ی کاری دارم که اینطور فکر کردم …اینجایی که تلافی کنی چون من کاشتمت !اوا چه خنده دار چرا باید وقتمو برای تو تلف کنم؟ با خودت غذا میاری سر مصاحبه خدایی؟ چقدر شکمویی بذار بهت یادآری کنم همه ی رئیس رئسا مثل من مدارا نمیکنن

شورشو درنیاری فقط برو تو کی مدارا کردی آخه؟ پسره ی پرمدعا !آقای لو اومدی دنبال دوست دخترت ؟ قبلاً اونو ندیدم ژان ین کجاست؟ !اطلاعات گرفتن از من هزینش گزافه بعدا بهت یه پاکت قرمز میدم (تو پاکتهای قرمز پول هدیه میدن مثلا برای تولد عروسی و غیره) تو رختکنه ممنون چشمای تیزی داری

دکتر ژان جدی دوست پسر داره؟ چه ربطی به چشمای من داره از رو تجربه حرف میزنم ..چجوری با این همه تجربه نتونستی مخ دکتر چای رو بزنی که بشه دوست پسرت؟ …من درسته ازش خوشم میاد …ولی معنیش این نیست که باید دوست دخترش باشم، اینطور نیست؟ دکتر چای میدونه که اینقدر

کارت تو بهانه جور کردن خوبه؟ هیس دکتر چای دکتر چای آقای لو دوباره برای دیدن دکتر ژان اومدی؟ دکتر چای؟ جا کلیدیت خیلی خاصه این یکی؟ دوست دختر سابقم بهم دادتش راستی آقای لو باید بهت یادآوری کنم که دکتر ژان از گل رز خوشش نمیاد !لو بن ژان ین رو دیدی؟ همین الان خوب بود چی شده؟ مردا دمدمی مزاجن

فقط یه مدت کوتاه میتونی داشته باشیشون ولی برای همیشه نه میفهمین که منظورم چیه؟ بعدا با این مرد تماس باگیر باشه مشکلش رو بررسی کن ژان ین با دوست پسرت دعوا کردی؟ نه نه؟ اگه خونه بودی پس چرا به تماس هام جواب ندادی؟ از عمد اینکارو کردی بهت فرصت میدم که توضیح بدی توضیحی ندارم …ولی خودت چیزی نداری بهم بگی؟ میخوای چی بشنوی؟ رابطه ت با چای یو شیائو چیه؟ اون یه همکاره فقط همکار؟ ارشدمه دیگه چی؟ دوست پسر سابقمه …چرا زودتر بهم نگفتی؟ موقع دانشگاه بود چی باید میگفتم؟ اگه نمیپرسیدم ازم پنهانش میکردی؟

هیچوقت قصد نداشتم ازت مخفیش کنم تو هم که نپرسیدی چطور میتونی یه جوری بگی که انگار هیچ کار اشتباهی نکردی؟ دوست دخترهای سابق تو چی پس؟ نداشتم بی خیال من واقعاً عشق اولتم؟ خدایی؟ خب بیشتر از 30 ساله که مجردی خیلی ام بد نیست که، بیا بیرون دارم میرما آقای لو !صبح بخیر

صبح بخیر دکتر چای دکتر ژان، صبح بخیر صبح بخیر دکتر چای دوست دختر سابقت گفت …اون جاکلیدی شتر رو خودت خریدی اما من اینو از دوست دختر فعلیم گرفتم بچه ایی ها همراه بیمار تخت شماره ی 40 میتونی ملاقاتش کنی الان میتونم ببینمش؟ ملاقات های آی سی یو محدودیت 5 دقیقه ای دارن

خیلی خب، فهمیدم بریم مامان مامان لازمه باهام همکاری کنی …نمیتونیم بذاریم پولمون رو بالا بکشن درسته؟ (وصیتنامه) این پولا رو نمیتونی با خودت ببری تو تابوت فقط همه ش رو بده من پسرم، داری چیکار میکنی؟ مامان اثر انگشتت رو لازم دارم اثر انگشتت پسرم وقتی بمیرم هرچی دارم مال تو میشه

چرا اینقدر عجله داری آخه؟ مامان بعد از مرگ پول به کارت نمیاد درسته؟ بدشون به من خب نه فقط بدشون به من، باشه؟ نه زود باش، اثر انگشتت رو لازم دارم !مامان !نه !کار که میگم بکن !اثر انگشتت رو بده داری چیکار میکنی؟ مامان برو بیرون موضوع خانوادگیه برو عقب

من همه کارهای بخش رو میکنم برو بیرون کارمون با اتفاقی که دفعه ی پیش افتاد تموم نشده میشه عقب بکشی؟ اقا لطفاً برو بیرون اون به درمان فوری نیاز داره !ژان !ژان! گوش بده اگه اتفاقی برای مادرم بیوفته اصلاً راحتت نمیذارم ژان، میشنوی چی میگم؟ !دینگ دینگ دینگ کارت خوب بود

…تو مسئول لوجستیک و تبلیغات نیستی؟ چرا اینو تمرین میکنی؟ نمیتونم خودمو ارتقا بدم؟ منو دست کم نگیر …وقتی آماده شدم نشونت میدم چجوری ماموریت انجام میدم اینو نگو …میخوای موقعیت عملیات نجاتی که با طناب دوگانه انجام دادم رو ببینی؟ خدای من خیلی قشنگه اینجا کجاست؟ غار شوئانگ لونگ …غارهای قشنگتر از

این هم هست چطوره؟ میخوام برم اونجا بذار ببینم ولی قبلا از اینکه به اندازه ی کافی …مهارت کسب کنی نمیتونی بری غاره خیلی قشنگه ولی شدیدا خطرناک هم هست میدونی چیه خیلی از امدادگرهای کاربلد رفتن اون تو ولی هیچوقت نتونستن برگردن چیز دیگه ای هم هست؟ میخوام بیشتر ببینم

بذار یه چندتا دیگه برات پیدا کنم این چطوره؟ دکتر ژان بذارش …من میخوام وصیت کنم باشه؟ باشه …مطمئنی که …میخوای همه ی پول رو بدی بره؟ آره راستش میتونی یه مقدار رو اهدا کنی و یه مقدار رو بدی به اون این فقط بهش آسیب میزنه میتونیم الان شروع کنیم؟ باشه دکتر شو لطفاً ضبطش کن خیلی خب میتونی شروع کنی

اسم من چین هوی ژنه دارم در کمال هوشیاری فکر میکنم وصیتنامه م رو تنظیم میکنم بعد از مرگم تمام دارایی هام رو به تیم نجات تعقیب کننده ی نور اهدا میکنم وکیل لو بن مجری وصیت من خواهد بود تمومه بیا بریم ممنون ممنون بریم ممنون بابت امروز

تو سالهایی که به عنوان وکیل گذروندنم هم خوبی و هم بدی های بشریت رو دیدم میخوام با بقیه مهربون باشم …منم یه چیزایی رو از دستت دادم و بخاطرش عذاب کشیدم بعدترها بازم کمک میکنم فقط اینکه حالا دیگه برای خودم ضوابط و اصولی دارم …برخلاف اصولته که به مادربزرگ چین کمک کنی؟ آره

ولی تو تغییرم دادی من اونقدرهام خوب نیستم اولین باری که دیدمت فکر کردم انعطاف ناپذیر و بی تفاوت و حتی یکم بدجنسی فکر کردم که …چون تو به عنوان دکتر …به مرگ و میر عادت کردی فرق داری …ولی وقتی بیشتر باهات وقت گذروندم بیشتر میتونستم اون وجه ی لطیف و مهربونت رو ببینم

ژان ین …تو دلیل …اینی که من به نبوغ بشریت باور دارم وقتی اینهمه اعمال خوب یا شیطانی مردم رو میبینم من اونقدرهام خوب نیستم میدونم که کمک کردن به مادر بزرگ چین تو این مسئله خوشایند نیست ولی اگه اون کسی رو داشت که بتونه بهش اعتماد کنه چرا باید میومد پیش من؟

نگران نباش مهم نیست بعدش چی بشه من حواسم هست این وصیتنامه ی خانم چین هوی ژنه اون به من اختیار داده که تمام اموال رو به تیم نجات تعقیب کننده ی نور اهدا کنم این یه کپیه امکان نداره من وصیتنامه ش رو دارم فکر کردی هیچی از قانون نمیدونم؟ من پسرشم

من اولین وارثشم هنوز یادته که پسرشی؟ منظورت چیه؟ به هرحال من وظیفه ی اطلاع رسانی رو تمام و کمال انجام دادم لطفاً دیگه برو باشه گوش کن قبل از اینکه خیلی دیر بشه پول رو بده من منم وکیل میگیرم باشه مرحبا اگه غیر منطقی باشی

میرم یه جایی که بتونم چندتا آدم منطقی ببینم اون کیه؟ پسر بدی که برای پول مادرش نقشه کشیده پولدارن؟ آدم های معمولین دوباره مساعدت حقوقی؟ …فقط بذار کارمندات همچین مواردی رو حل و فصل کنن چرا انرژیت رو با اینا هدر میدی؟ کار راحتی بود باید بهت یادآوری کنم ارزشش رو نداره که

برای همچین پرونده ای تو دردسر بیوفتی باید ذهنت رو روی پرونده های بزرگ متمرکز کنی میفهمم میدونم چیکار کنم